«۱۶ آذر بدون حضور یا با حضور موسوی و کروبی برگزار خواهدشد»
۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبهدر پی دعوت بیش از سه هزار دانشجو از مهدی کروبی و میرحسین موسوی برای حضور در مراسم ۱۶ آذر، یک فعال دانشجویی معتقد است که اجازه چنین حضوری به این دو داده نخواهد شد.
مرتضی سیمیاری دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت میگوید برای ۱۶ آذر مهم حضور یا عدم حضور رهبران جنبش نیست بلکه مهم این است که نحوه حضور دانشجویان طوری نباشد که بهانه سرکوب را به نیروهای سرکوبگر بدهد.
وی میگوید دانشجویان باید در مسیر خواستهای کلی جنبش سبز حرکت کنند و فراتر از آن نروند. به نظر سیمیاری، در حال حاضر تداوم جنبش باید دغدغه اصلی همه فعالان باشد.
دویچهوله: آقای سیمیاری تعدادی از دانشجویان دانشگاههای تهران طوماری را امضاء کرده و در آن از آقایان موسوی و کروبی خواستهاند که روز ۱۶ آذر در محل دانشکدهی فنی دانشگاه تهران حاضر شوند. حضور این دو نفر در دانشگاه چه اهمیتی میتواند در آن روز داشته باشد؟
مرتضی سیمیاری: شاید بتوانیم این حضور را از دو منظر مورد بررسی قرار دهیم. یک بخش مربوط به این قضیه میشود که ۱۶ آذر ابعادی بسیار رسمی برای دانشجوها دارد و در دو محور مبارزه با استبداد داخلی و خارجی برای آنها قرار دارد. با توجه به فضایی که در حال حاضر در داخل کشور وجود دارد و با توجه به این که هم آقای کروبی و هم آقای موسوی در شرایط فعلی به عنوان رهبران اخلاقی و قراردادی این جنبش محسوب میشوند، این حضور میتواند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار باشد. از طرف دیگر نهادهای حکومتی در حال حاضر اعلام کردهاند که دانشجوها در ۱۶ آذر میتوانند در درون دانشگاهها تجمع داشته باشند. اما در نهایت مشخص شد که این فقط محدود به یک عده مخصوص یعنی بسیج است. در حالی که حق تجمع و حق این که دانشجو بتواند حرف خودش را بزند، حتی خارج از دانشگاه و برای همه مردم در قانون اساسی لحاظ شده است. لذا اهمیت این که دانشجوها بتوانند فضایی را در ۱۶ آذر ایجاد کنند که گفتمانی با جامعه داشته باشند، از اهمیت خیلی بالایی برخوردار است.
در روز ۱۳ آبان ما شاهد بودیم که برخورد خیلی بد و خشنی با کروبی صورت گرفت و به آقای موسوی هم که اصلاً اجازه نداده بودند از محل کارشان خارج شوند. اگر این دو نفر بتوانند از این سدها عبور کنند و روز ۱۶ آذر در دانشگاه حاضر شوند، ممکن است که برخوردها خشنتر شود و حتی کار به دستگیری یکی از این دو بکشد. آنوقت فکر میکنید این حضور واقعاً ارزش این کار را داشته است؟
به نظر من روی بحث دستگیری رهبران فعلی، یعنی آقای موسوی و آقای کروبی، میتوان در حال حاضر کمی مکث کرد. به نظر من در حال حاضر پتانسیل قوی برای دستگیری این افراد وجود ندارد. البته حاکمیت آن قدر میتواند به جلو حرکت کند که این بازداشت را انجام دهد اما مسألهای که شما گفتید، خیلی از درجهی اهمیت برخوردار است. در ۱۳ آبان روند رادیکالیزهشدن در درون جامعه بوجود آمد، اما این رادیکالیزهشدن از طرف جامعه نبود. یعنی این جریانی که چه درون دانشگاه و چه بیرون دانشگاه یکسری شعارهای جدیدتری را مطرح کردند که قبلاً در جنبش وجود نداشت و به قولی میشود گفت فراتر از قانون اساسی بود، این شعارها محصول مردم نبود، محصول عملکرد و در واقع عکسالعملی بود نسبت به آن سرکوب خیلی گسترده که در درون جامعه صورت گرفته بود و میشود از این منظر هم نگاه کرد. ضمن اینکه از بعد حقوقی هم میتوان به این جریان نگاه کرد یعنی در حالی که تمام جریان راست به راحتی میتواند در درون دانشگاه حضور داشته باشد، حق آقایان موسوی، کروبی یا هر فرد دیگری است که بتواند در درون دانشگاه حضور پیدا کند و از موقعیتهایی که وجود دارد استفاده کند. از بعد هزینه و فایده هم میشود نگاه کرد یعنی آیا حضور آقایان موسوی و کروبی باعث این میشود که جنبش به سمتی حرکت کند که سرکوب گستردهتر و روند بازداشتها بیشتر شود؟ من احساس میکنم آن چیزی که در حال حاضر خیلی اهمیت دارد و شاید اهمیتش بالاتر از حضور آقایان موسوی و کروبی باشد، پایدارماندن جنبش است. روشها میتواند متفاوت باشد. یعنی هر کسی از روش خاصی حمایت کند و آن را به سمت جلو ببرد.
آقای سیمیاری در این طومار وضعیت کنونی ایران با وضعیت ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ که بعد از کودتای ۲۸ مرداد بود مقایسه شده. آیا این قیاس به نظر شما درست است؟ الان شرایط را میشود با آن موقع مقایسه کرد؟
از این لحاظ که ما در دورهی ۲۸ مردادی هستیم، یعنی کودتایی شبیه کودتای ۲۸ مرداد صورت گرفته است، پاسخ منفی است. برای این که در ۲۸ مرداد میزان گستردگی سرکوب، ردههای پایین جامعه را هم دربرگرفت. یعنی هر که مثلا تودهای بود، یا احساس میکردند تودهای هست، با او برخورد میکردند. از لحاظ ساختاری شبیه نیستند، اما از لحاظ محتوایی شبیه هستند. یعنی مفهوم ۱۶ آذر برخلاف آن تبلیغاتی که در ایران میشود، فقط این نبوده که مبازرهای با استعمار خارجی صورت گیرد. یک مفهوم داخلی هم داشت. یعنی دانشجوها نسبت به کودتای ۲۸ مرداد و براندازی یک دولت قانونی اعتراض داشتند. دولت قانونیای که گفتمان عدالت و استقلال را در درون خودش داشت. این دولت کنار رفت و دولتی آمد که دولت رانتی - نظامی بود. بعد از ۲۸ مرداد ما شاهد آن بودیم که انقلاب صورت گرفت، یک دوره اصلاحات صورت گرفت اما مسألهی ایران حل نشد. یعنی مسألهی ایران در حال حاضر و هنوزهم که هنوز است، این است یک دولت رانتیـ نظامی سرکار است. از این لحاظ شباهت خیلی اساسی به هم دارند و دانشجو باید نسبت به این قضیه اعتراض داشته باشد و باید این شباهت را هم ببیند. در حال حاضر نگاه ما به ۱۶ آذر این نیست که فقط بیآییم و اعتراضمان را نسبت به استبداد خارجی داشته باشیم. نه! استبداد داخلی گسترده است و از نظر محتوایی شباهت دارد. اما از نظر رفتاری نسبت به ۲۸ مرداد تفاوتهایی هم وجود دارد.
از لحاظ جنبش دانشجویی چطور؟ میشود این دورهی جنبش دانشجویی را با آن دوره مقایسه کرد؟ اصلاً آن دوره به نظر شما جنبش دانشجویی به مفهوم امروز وجود داشت؟
نه، نبوده. یعنی گستردگی جنبش دانشجویی در حال حاضر نسبت به سال ۱۳۳۲ بسیار بالاتر است. شما اگر توجه کنید، سال ۱۳۱۴ برای اولین بار تجمع در درون دانشگاه صورت میگیرد که منتهی به تشکیل حزب توده میشود. ۱۳۳۲ برای اولین بار نغمههای اولیهی جنبش دانشجویی بلند میشود که بعدها انجمنهای اسلامی از دل آن بیرون میآید و جریانهای سکولار چپ هم از داخلش خارج میشوند. یعنی این محصول ۱۳۳۲ بعدها از ۱۳۴۲ به بعد خودش را نشان میدهد در مرحلهی رشد انجمنهای اسلامی در کنار نهضت آزادی و بعد نیروهای چپ که به هر ترتیب گستردهتر میشوند. از لحاظ نگاه ساختاری به جنبش دانشجویی، به هیچ عنوان شباهتی در حال حاضر وجود ندارد، چون در حال حاضر جریانهای دانشجویی از غنا و از تجربهی بیشتری برخوردار هستند، سازمان و تشکیلات بیشتری دارند و میزان ارتباطات بالاتری هم دارند.
آقای سیمیاری پیشبینیتان چه هست؟ فکر میکنید ۱۶ آذر امسال، با حضور یا بدون حضور آقایان موسوی و کروبی در دانشگاه تهران چگونه برگزار خواهد شد؟
مسلماً دانشجوها از ابتدا نسبت به مسألهی دولتی که در حال حاضر روی کار است و محتوایش هم یک محتوای رانتیـ نظامی است، مسأله دارند و نسبت به مسألهی انتخابات قانع نشدهاند. حتی پیش از آن هم بازهم دانشگاه ۱۶ آذر را به عنوان سمبول مبارزات آزادیخواهانه و استقلالطلبانه برای عدالت میدید. پس ۱۶ آذر برای دانشگاه یک مسألهی حیاتی است. در ابتدا ما باید از حاکمیت بخواهیم که حق برگزاری این تجمع را به دانشگاه بدهد. حتی اگر این حق به دانشجوها داده نشود، من احساس میکنم که حضور دانشجوها در ۱۶ آذر پررنگ است، با حضور آقای کروبی و آقای موسوی یا بدون حضور آنها. اگرهم این اتفاق نیفتد یعنی حتی آقایان نتوانند در دانشگاه حاضر شوند، من فکر میکنم این تجمع در سراسر کشور به صورت پرشور برگزار میشود. اما آن چیزی که ما به عنوان تشکلهای دانشجویی از دانشجویان عزیزمان میخواهیم، این است که به گونهای حرکت کنند که فراتر از این جنبش مدنی نباشد. یعنی محتوا و ساختاری که میخواهند به ۱۶ آذر بدهند، به گونهای باشد و در مسیری حرکت کنند که توجیه سرکوب را برای جریان حاکم بوجود نیاورند. زیرا این جریان نشان داده که قادر است به هر وسیلهای دست بزند تا بتواند به آن نتیجهایکه میخواهد برسد. این را در مراحل مختلف نشان داده است که از ۱۳ آبان به بعد خیلی گستردهتر شده است. بنابراین آن چیزی که خیلی اهمیت دارد، نحوهی حضور است، نه خود حضور. یعنی حضور دانشجوها قطعی است، اما این که چگونه حضور پیدا کنند مهم است که کارآمد و دستاوردساز باشد. ما نمیخواهیم که دانشجوها بیآیند، بعد از مدتی دوباره ول کنند و بروند. یعنی فشار آنقدر زیاد باشد که مجبور شوند بروند. با توجه به این که بسیاری از این دانشجوها که میآیند، خیلی سیاسی نیستند. یعنی دانشجوهایی هستند که دلشان میخواهد دوباره به محیطهای زندگیشان و به محیط دانشگاه برگردند. پس ما چون با یک جریان مدنی روبهرو هستیم، باید رفتارهایمان را هم مدنی بسنجیم. به نظر من در حال حاضر برای ۱۶ آذر آن چیزی که خیلی مهم است پیش از این که بخواهیم نگران باشیم که آیا این جریان برگزار میشود یا نمیشود، که قطعاً میشود، این است که چگونه بتوانیم یک مسیر خاص به این جریان بدهیم که جنبش سبز و جنبش مدنی ایران را به موفقیت برساند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان