هشدار نسبت به "مهاجرت خلبانهای ایرانی به کشورهای همسایه"
۱۳۹۷ مهر ۲۳, دوشنبههادی بهادری، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، روز دوشنبه ۲۳ مهرماه (۱۵ اکتبر) از "روند مهاجرت خلبانان ایرانی به کشورهای آسیایی بهویژه کشورهای منطقه" ابراز نگرانی کرد و نسبت به آن هشدار داد.
بهادری به خبرگزاری خانه ملت گفت: «در سالهای گذشته، موضوع مهاجرت خلبانان همواره مطرح شده، به طوری که یک روز مهاجرت این افراد به ترکیه گفته شده و روزهای دیگر کشورهایی مانند امارات و هند مطرح میشود.». او در عین حال اذعان کرده است که "معضل مهاجرت نخبگان" تنها مختص خلبانان نیست و "بسیاری از اقشار کشور را شامل میشود".
از نظر عضو کمیسیون عمران مجلس، مهاجرت خلبانان دلایل مختلفی دارد که "نبود بازار کار و کاهش آمار پروازهای هوایی داخل کشور" یکی از آنهاست.
مهاجرت خلبانهای ایرانی به کشورهای همسایه که نماینده ارومیه در مجلس نسبت به گسترش آن هشدار داده است، پدیده جدیدی نیست. این مسئله در سالهای گذشته، بخصوص در سالهای ۹۳ و ۹۴ خورشیدی نیز از موضوعات مورد بحث رسانهها بود.
کاپیتان غلامرضا محمدی، عضو هیأت مدیره انجمن خلبانان ایران، روز ۲۹ مهرماه ۱۳۹۴ هشدار داده بود که "هر روز خطر خروج خلبانان از کشور وجود دارد». به گفته کاپیتان محمدی: «حقوق کم و ناوگان نامناسب در کشور موجب شده تا خلبانان ایرانی به ویژه جوانان در حال حاضر در کشورهای ترکیه، هند، امارات، قطر و سایر کشورهای همسایه و اروپایی فعالیت کنند». او افزوده بود: «کمک خلبان در یک کشور همسایه حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار دلار حقوق ثابت دارد در حالی که برخی ایرلاینهای ایرانی حقوق سه میلیون تومانی به خلبانان پرداخت میکنند؛ در این شرایط انگیزه جوانان برای فعالیت در کشور کاهش مییابد.»
برخی مسئولان صنعت هوایی ایران نیز مردادماه سال ۹۳ از مهاجرت خلبانان ایرانی به ترکیه خبر داده بودند. مهدی ایرانمنش، مدیر انجمن ملی پرواز ایران، همانزمان با اشاره به مهاجرت خلبانان ایرانی گفته بود که "ترکیش ایرلاین" با برگزاری دو همایش، خلبانان زبده و دانشآموختگان ایرانی این رشته را برای فعالیت در ناوگان هوایی ترکیه انتخاب کرده است.
بر اساس گزارشهای متعددی در رسانههای ایران، میان سالهای ۹۰ تا ۹۳ شمار قابل توجهی از نیروهای متخصص صنعت هوایی ایران در بخشهای خلبانی، مهمانداری و متخصصان بخشهای گوناگون پرواز به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی، قطر و کویت مهاجرت کرده و در خطوط هوایی این کشورها مشغول به کار شدهاند. حتی برخی منابع مدعی شده بودند که تنها از شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) تا اواسط سال ۹۳ دستکم ۱۰۰ نیروی متخصص از جمله خلبان، مهندس پرواز، میهماندار مجرب و کارشناس بخشهای گوناگون پرواز، به کشورهای حاشیه خلیج فارس مهاجرت کردهاند.
نارضایتی بر جای مانده کارکنان هما از وضعیت شغلی خود، نشانگر عدم تغییر کیفی شرایط به نسبت گذشته است. اعتصاب خلبانان شرکت هواپیمایی ملی ایران در اعتراض به "شرایط کاری نامناسب و پایین بودن حقوق" در روز ۲۶ اسفندماه ۹۶ جلوهای از این نارضایتی بود.
مهاجرت به دلیل "شرایط اقتصاد داخلی"
البته به گفته هادی بهادری، عضو کمیسیون عمران مجلس، خطوط هوایی داخلی ایران با مشکل دیگری هم مواجهاند؛ آنها از یکسو "برای جذب مشتری مجبور به کاهش قیمت بلیط هواپیما" و از سوی دیگر "برای ارتقا سطح کاری" و نیز نگهداشتن خلبانان در ایران "ملزم به هزینهکرد اعتبار" و افزایش دادن حقوق آنان هستند.
این نماینده مجلس دلیل ترجیح کار کردن خلبانهای ایرانی در ایرلاینهای خارجی را "شرایط اقتصاد داخلی" عنوان کرده و گفته است که این امر «به معنای فرار سرمایه از کشور است، زیرا برای تربیت یک خلبان از درجه کمکخلبانی به خلبانی بیش از یک میلیارد تومان هزینه میشود، که این به معنای سرمایهگذاری کشور بر روی افراد متخصص است که باید برای حفظ آنها تلاش دوچندانی کرد.»
نماینده ارومیه در مجلس همزمان ضمن تأکید بر ضرورت ترغیب خلبانان برای ماندن در داخل ایران با استفاده از "اعمال سیاستهای تشویقی" گفته است که «مسئولان کشور برنامهای برای حفظ نخبگان از جمله خلبانان در کشور ندارند.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
هادی بهادری یکی دیگر از عوامل "مهاجرت" خلبانان ایرانی به دیگر کشورها را تفاوت چشمگیر میان حقوق پرداختی خطوط هوایی داخلی با ایرلاینهای خارجی عنوان کرده که به گفته او «گاهی اوقات این اختلاف قیمت چندین برابر نیز میشود.»
"نحوه برخورد" با خلبانان
عضو کمیسیون عمران مجلس در عین حال عوامل دیگری را نیز از جمله "نحوه برخورد" مسئولان جمهوری اسلامی با خلبانان، در مهاجرت آنان "بسیار مهم" دانسته است. بهادری با ذکر یک مثال گفته است: «شاهد بودیم که مثلا با خلبانی مانند کاپیتان شهبازی که توانست هواپیما را با دو چرخ به زمین بنشاند، برخورد مناسبی نداشتند.»
هوشنگ شهبازی خلبان شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی (ایرانایر) بود که توانست هواپیمای چهلسالهی بوئینگ ۷۲۷ مسکو−تهران را در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۰ بدون چرخ جلو، در فرودوگاه مهرآباد با مهارت بر زمین بنشاند. با وجود مهارت شگفتآور کاپیتان شهبازی در جلوگیری از فاجعهای احتمالی و یاد کردن رسانهها از او به عنوان "خلبان قهرمان"، خبرهایی هم منتشر شد که این خلبان ایرانی مورد "بیمهریهایی" هم قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد روز هفتم آبانماه ۹۰ از جمله نوشت: «یک خلبان قهرمان داریم که کار او حیرت کارشناسان و تحلیلگران متخصص در صنعت هوایی جهان را به بار آورده، اما جالب است که از ۲۶ مهر تاکنون این خبراطلاعرسانی نشده». این روزنامه افزود، صدا و سیمای جمهوری اسلامی که «خبر ۳ قلو زاییدن یک گوسفند در روستاهای دورافتاده کشور را به عنوان خبری ویژه بارها در بخشهای خبری پخش میکند، پس از ۱۰ روز حتی ۲۰ دقیقه درباره یک رخداد حیرتآور برنامهای پخش نکرده است.»
کاپیتان شهبازی که آبانماه ۹۱ گفته بود "بیخبر" بازنشستهاش کردهاند، سپس اعلام کرد که نه تنها تشویق نشده، بلکه "تنبیه" هم شده است. شهبازی اواخر سال گذشته نیز ضمن اشاره به "بحرانی" بودن صنعت هوایی ایران، گفته بود که ایران امنیت پروازهای خود را "مدیون" خلبانهای کشور است. او تأکید کرده بود که «تکنولوژی هوایی ایران برای ۷۰ سال قبل است.»
زیان میلیاردی ایران از "فرار نخبگان"
افزایش قیمت ارز و سقوط ارزش پول ملی در ماههای گذشته و در نتیجه کاهش قدرت خرید مردم، نه تنها به افزایش شدید قیمت بلیط پروازهای داخلی انجامید و بالطبع از شمار مشتریان شرکتهای هواپیمایی کشور کاست، بلکه همچنین باعث خروج برخی از ایرلاینهای خارجی از ایران نیز شد. هواپیماهای سه شرکت اروپایی کی.ال.ام،برییتیش ایرویز و ایرفرانس از جمله شرکتهایی بودند که شهریورماه گذشته پروازهایشان را به ایران متوقف کردند.
"فرار نخبگان" از ایران یا آنگونه که عضو کمیسیون عمران مجلس میگوید، "مهاجرت" نخبگان، تنها مختص به متخصصان صنعت حمل و نقل هوایی یا خلبانان نیست. رشید حیدری مقدم، قائممقام دانشگاه علوم پزشکی همدان، آذرماه سال ۹۶ آماری عجیبی از "فرار مغزها" در سال ۹۴ ارائه داده و گفته بود: «خروج ۱۸۰ هزار نفر از دانشآموختگان کشور در سال ۱۳۹۴ و مهاجرت به دیگر کشورها از جمله کانادا برابر است با مجموع درآمد نفت که فاجعهای برای کشور است.»
سعید سهرابپور، رئیس پیشین دانشگاه صنعتی شریف نیز ۲۶ دیماه ۹۶ گفته بود که حدود ۲۰ درصد از نفرات برتر کنکور و المپیادیهای این دانشگاه مهاجرت کردهاند.
آمار منتشرشده حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۳ حدود ۱۲۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور مشغول به تحصیل بودهاند. در سال تحصیلی ۲۰۱۶ - ۲۰۱۵ میلادی نیز شمار دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل به ویژه در آمریکا با رشد چشمگیری روبهرو بوده است. گفته میشود که در این سال تحصیلی، حضور دانشجویان ایرانی در آمریکا در سالهای پس انقلاب بهمن ۵۷ "رکورد" زده است.
"فرار نخبگان" به ورزش ایران هم رسیده است. پس از مهاجرت شماری از بهترین ورزشکاران ایران در رشتههای تکواندو و کشتی فرنگی، حتی برخی نمایندگان مجلس در اواخر سال ۹۵ نسبت به مهاجرت دیگر ورزشکاران به خارج از کشور هشدار دادند.
رضا فرجی دانا، وزیر علوم دولت یازدهم دیماه سال ۹۲ با اشاره به اینکه "هر سال ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان ایران کشور را ترک میکنند"، زیان سالانه چنین رویدادی را برای ایران ۱۵۰ میلیارد دلار برآورد کرده بود.
عوامل داخلی یا "توطئه خارجی"؟
کمبود شدید فرصتهای شغلی جذاب، عدم حمایت از نیروهای متخصص، سطح پایین درآمد نخبگان و عدم تناسب تخصص و درآمد، تبعیضهای اجتماعی و جنسیتی، نبود آزادیهای فردی و سیاسی و نگرانی از امنیت اجتماعی در ایران، از جمله عواملی است که مهاجرت به خارج از کشور را برای نخبگان جذاب میکند. آنها در مقابل محدودیتهای پیشگفته، معمولا با انتظار فرصت شغلی مناسبتر، چشمانداز مطلوب اقتصادی، آزادیهای فردی و اجتماعی و نیز آیندهای قابل پیشبینیتر و امنتر راهی کشورهای توسعهیافته میشوند.
طبق آمارهای رسمی، بین چهار تا پنج میلیون مهاجر ایرانی در ۲۲ کشور جهان سکونت دارند که سهم آمریکا از این لحاظ از همه بیشتر است. بیش از یک چهارم ایرانیان مقیم آمریکا نیز دارای مدارک کارشناسی ارشد و دکترا هستند. به گزارش هفتهنامه "متن"، پس از آمریکا، به ترتیب امارات متحده عربی، بریتانیا، کانادا و آلمان بیشترین مهاجران ایرانی را در خود جای دادهاند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اما خروج نخبگان را توطئه و برنامهریزی غرب با هدف "معارضه" میداند. او مهر ماه سال ۹۴ از برنامهریزی برخی مراکز خارجی برای جذب نخبگان خبر داد و گفت: «خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ بلکه برای عوامل بیرونی، که به آنها معرفی کنند، حلقهی واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج فرار مغزها.»