ترنس فقط ترنس است، نه منحرف
۱۳۹۷ اسفند ۶, دوشنبهاسمش هاجر بود. او را از روستا برای کمک به کارهای خانگی آورده بودند. توی کوچه چادر کُدری کرم رنگی سرش میانداخت و داخل خانه با پیژامه و پیراهن بالاتنه کوتاه راه میرفت. آرام بود و همیشه میخندید. بزرگترها اغلب درگوشی به ما میگفتند: «هاجر پسره. زیاد باهاش هرهکره نکنید.»
چند وقت یک مرتبه نیز، مرد بلند قد و لاغری به کوچه ما میآمد و خرت و پرت میفروخت. او را به خاطر صدای نازکش و چشمهای سرمهکشیده، مهری خانوم صدا میکردند. تا سر کوچه پیدایش میشد، بچهها پشت سرش راه میافتادند و دم میگرفتند: «مهری خانوم گلدسته، تو گلخونه نشسته...»
هاجر و مهری خانوم ترنس بودند و سهمشان از حضور در اجتماع، شرارت بچهها و پچ پچ بزرگترها.
ترنسها هنوز هم با ریشخند و نیشخند اطرافیان زندگی میکنند. پای صحبتشان که بنشینیم، از تنهایی و انزوا، هویت دوگانه و پیشداوریها میگویند و از فرهنگی مینالند که آنها را "بیمار" یا "منحرف" تلقی میکند. سادهترین تعامل در این فرهنگ، تجویز عمل جراحی و تغییر جنسیت است؛ کاری که بسیاری ترنسها آن را "قصابی" میدانند.
هنجارها و تابوها
فروید میگوید وقتی با انسان دیگری روبرو میشوید، اولین تشخیصتان زن یا مرد بودن طرف مقابل است و این را با اطمینان محض بیان میکنید.
در قطعیت مورد نظر فروید و مفهوم زن و مرد، ادیان نقشی تعیینکننده دارند. هر مخلوق در کتابهای مقدس، یا مذکر است یا مونث؛ در حالی که از نظر علمی، تعیین جنیسیت با منطق باینری امر دشواری است. تخمک بارورشده تا هفته ششم، فاقد جنسیت است و اندامهای جنسی از هفته هفتم به بعد شکل میگیرند. بعد از این، جنین میتواند با وجود ترکیب کروموزومی XY یا XX نه پسر باشد نه دختر.
تجدیدنظر در تقسیم قطعی انسانها به زن و مرد، از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و مفهوم "بیناجنسی" یا "تراجنسی" به تدریج و در روندی نه چندان ساده، جای خود را در هنجارهای اجتماعی باز کرد.
در آلمان نیز تا میانه دهه ۱۹۹۰همگان اصرار داشتند که جنسیت نامشخص را با عمل به جنسیت متعارف تغییر دهند. وقتی ديوانعالی این کشور، در اکتبر ۲۰۱۷ به شناسایی جنس سوم رای داد، پروفسور پتر دابروک، استاد الهيات و سرپرست "شورای اخلاق" آلمان گفت: «گویی ما هنوز به متافیزیک ارسطو چسبیدهایم که میگفت سوم وجود ندارد. ما دائم دو گانه فکر میکنیم. یا بیماریم یا تندرست. یا موافقیم یا مخالف. در صورتی که در زندگی همیشه پدیدههای میانی و دیگر هم وجود دارند.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در آلمان، آمار کسانی که جنسیت مشخصی ندارند، ۱۶۰هزار نفر اعلام شده است. در ایران تعداد ترنسکشوالها مشخص نیست زیرا این حوزه متولی خاصی ندارد. قانون، سازمان بهزیستی را به ارائه خدماتی محدود ملزم کرده است؛ کمکهایی همچون کمک هزینه ۵میلیون تومانی برای عمل تغییر جنیسیت. تعداد ترنسها هم همان کسانی فرض میشود که برای این خدمات ثبتنام کردهاند.
جنسیت سوم
هویت جنسی بیولوژیک و هویت جنسی ذهنی افراد لزوما یکی نیست. هر فرد ممکن است با وجود هویت بیولوژیکی "زن" یا "مرد"، تصویری درونی و کاملا شخصی از جنسیت خود داشته باشد.
در ایران ترنسکشوالها را «بیمار مبتلا به اختلال هویت جنسیتی» میدانند. ناآگاهی عمومی و کمبودهای آموزشی نیز باعث شده که مردم تراجنسیتیها را با همجنسگرایان یکسان بدانند. حتی تشکلی که برای حمایت از آنها شکل گرفته «انجمن بیماران مبتلا به ملال جنسیتی" نام دارد. نامی پرسشآفرین و متناقض که میانجیگری، تسهیلگری و حمایتگری از ترنسها را وظایف اصلی خود بر میشمارد.
در کنار این انجمن، وبسایتی گروهی به نام "محتا" نیز جدیدترین آموزشها، اخبار و مطالب مربوط به تراجنسیتیها در دنیا و ایران را در دسترس میگذارد. محتا و انجمن یاد شده در زمینههایی چون برگزاری کارگاههای آموزشی و درمانی یا مسائل حقوقی و شهروندی ترنسها با یکدیگر همکاری و تبادل دارند.
سازمان بهداشت جهانی در تابستان ۲۰۱۸ در تصمیمی تاریخی اعلام کرد که ترنس بودن را به عنوان یک بیماری روانی در نظر نمیگیرد. در بیانیه این سازمان تاکید شد که ادامه این دستهبندی باعث انگ اجتماعی برای افراد ترنس میشود.
در میان ترنسهای ایرانی، نام دو نفر بیش از همه سرزبانهاست: سامان ارسطو و ترانه آرام. هر دو عمل تغییر جنسیت انجام دادهاند. سامان قبلا فرزانه بود و ترانه پیشتر امیر. ترانه آرام از نمایندگان اقلیتهای جنسی است و سامان ارسطو، بازیگر، کارگردان، فیلمنامه نویس و مدرس تئاتر.
ترانه آرام از این میگوید که هنوز در ایران هیچ رشته تحصیلی درباره تراجنسیها در دانشگاهها نیست. سامان ارسطو یادآوری میکند که ترنسها بیمار نیستند و مثل دیگران حق کار و زندگی دارند. او که بارها به خاطر هویتاش از صحنه تئاتر و اجرا حذف شده، بزرگترین مشکل ترنسها را تنهایی و طردشدگی از سوی خانواده و جامعه میداند.
کودکان ترنسکشوال
به تازگی در نشست "بررسی چالشهای کودکان ترنسکشوال در جامعه ایرانی" در تهران از بچههای ترنس به عنوان "کودکان نامرئی" یاد شد؛ کودکانی که به دلایل سیاسی، امنیتی یا اجتماعی، از جامعه طرد یا حذف میشوند. هادی شریعتی، حقوقدان و نایب رئیس هیات مدیره "انجمن حمایت از حقوق کودکان" در این نشست گفت: «در جامعه ما بخشی از افراد سانسور میشوند. قانون در باره حقوق آنها یا سکوت میکند یا به طور شفاف ورود نمیکند. همین باعث تبعیض میشود و از دل تبعیض بزه و آسیبهای اجتماعی به وجود میآید.»
شریعتی از دانشآموزانی یاد کرد که وقتی در مدرسه، خلاف جنسیت خودشان لباس میپوشند یا رفتار میکنند با توهین و تحقیر یا توبیخ و اخراج روبرو میشوند و انگ انحراف اخلاقی میخورند: «به همین دلیل خیلی از این کودکان در مدارس آسیب دیده و افسرده میشوند و مددکار هم در مدارس برای کمک به آنها وجود ندارد.»
حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در نشست یاد شده گفته است که در دولت گارد شدیدی علیه حمایت از ترنسها وجود داشت: «سال ۸۵ سعی کردیم کارهایی را برای ترنسکشوالها انجام بدهیم. آن هم در شرایطی که ما مخالفان زیادی از درون سازمان بهزیستی داشتیم. از نگهبانی و حراست گرفته تا دیگر افرادی که مخالف رسیدگی به وضع ترنسها بودند و اولویت برنامههایشان روی کودکان کار یا زنان آسیب دیده متمرکز بود.»
تراجنسیها در قوانین ایران به نوعی به رسمیت شناخته شدهاند. این شناسایی از یک سو به متون فقهی شیعی باز میگردد که از ترنسها با عنوان "خنثی روانی" یاد میکند و از سوی دیگر به فتوایی که روحالله خمینی در سال ۱۳۶۰ در شرعی بودن تغییر جنسیت داد. این فتوا همچنان مجوز معتبر عمل جراحی در این زمینه و عرفی شدن تغییر جنسیت در ایران به حساب میآید.
انگ انحراف
در آییننامه نظام وظیفه ایران، ترنسها از خدمت معاف شدهاند اما این معافیت به این خاطر شامل آنها میشود که "مصداق انحرافات اخلاقی" هستند. این تاکید، مشمولان ترنس را بر سر دو راهی قرار میدهد: معافیت با چنین انگی را بپذیرد یا آنکه به سربازی برود و تحقیر و آزار و آسیبهای سربازخانهها را تحمل کند.
یکی از ترنسهای حاضر در نشست "چالشهای کودکان ترنسکشوال در جامعه ایرانی" گفته است: «من بارها برای پیگیری معافیت اقدام کرده و بارها مورد معاینه پزشکان قرار گرفتهام. آن هم در شهر کوچکی مثل نورآباد لرستان. با اینکه همه مدارکم کامل است اما همچنان میخواهند به خاطر کنجکاوی خودشان مرا معاینه کنند. چه لزومی به این کار است؟ این موضوع در شهرمان پخش شده و از لحاظ روحی به شدت ضربه خوردهام.»
سامان ارسطو، کارگردان و بازیگر تئاتر میگوید مگر دیگران زن یا مرد بودنشان را توضیح میدهند؟ همانطور که ما مرد بودن یا زن بودن کسی را پذیرفتهایم، آنها نیز باید ترنس بودن ما را بپذیرند: «ترنس بیمار نیست، فقط ترنس است.»