پنج حکایت درباره جنگ جهانی اول که نباید فراموش شوند
۱۳۹۷ آبان ۱۲, شنبهتاثیرات و پیامدهای جنگ جهانی اول برای اروپا عظیم و غیرقابل انکار است. این جنگ نقشه قاره اروپا را دگرگون کرد و تحولات عظیم سیاسی در قرن بیستم و از جمله یک جنگ جهانی دیگر در این قاره را در پی داشت.
اما تاثیرات و پیامدهای این جنگ تنها به قاره اروپا محدود نماند، بلکه دیگر نقاط جهان را نیز در برگرفت و تاثیراتی عمیق بر سیاست و جوامع کشورهای دیگر برجای نهاد. تاثیراتی با پیامدهایی بس طولانی.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در اینجا پنج عرصه مهم برخاسته از جنگ جهانی اول را برگزیدهایم تا اهمیت و دامنههای ویرانگر این جنگ را برای دیگر نقاط جهان بازگوییم:
اول: مستعمرات آلمان در اقیانوس آرام آتش جنگ را به آن بخش از گیتی نیز سرایت دادند. ژاپن برای حمایت از متحد خود، یعنی بریتانیا، پا به میدان جنگ نهاد. سیاست راهبردی ژاپن در جنگ جهانی اول ناظر بر رویارویی با رقیبش روسیه بود.
در همین رابطه، جنگی سهمگین در چینگدائو، واقع در سواحل دریای زرد درگرفت. ژاپن برای شرکت در این جنگ ۵۰ هزار سپاهی را به میدان کارزار فرستاد.
این جنگ دو ماه ادامه یافت؛ جنگی که عملا باعث افزایش نفوذ ژاپن بر کشور چین شد و این موضوع نگرانی قدرتهای جهانی را نیز برانگیخت.
دوم: جنگ در آفریقا بر سر تقسیم دامنه نفوذ کشورهای استعماری، این قاره را به آتش و خون کشید. در پایان، آلمان سیطره خود بر مستعمراتش را از دست داد و این مستعمرات بین سایر نیروها تقسیم شدند. برخی از مستعمرهها حتی به استقلال دست یافتند.
اما آنچه که کمتر تا کنون به آن توجه شده و دربارهاش سخن رفته این است که حدود یک میلیون از مردم آفریقا در عرصه حمل و نقل جنگافزار برای طرفهای درگیر در جنگ فعالیت میکردند؛ کسانی که یا از سوی این قدرتها به کار گماشته یا وادار به بیگاری شده بودند.
در اثر شیوع بیماری حدود ۱۰۰ هزار نفر از باربران نظامی در آفریقا جان خود را از دست دادند. یعنی تقریبا به تعداد همه کسانی که در جبهه غربی جنگ جهانی اول کشته شده بودند.
سوم: امپراتوری عثمانی که در آن هنگام از آن به عنوان "مرد بیمار اروپا" یاد میشد، حتی پیش از شروع جنگ جهانی اول در آستانه فروپاشی و اضمحلال قرار داشت. اما این امپراتوری حاضر نبود بدون جنگ و مقاومت در برابر منافع نیروها و قدرتهای خارجی تسلیم شود.
مجموعهای از درگیریها و جنگ با بریتانیا باعث شد که بریتانیا بر بخشهایی از امپراتوری عثمانی تسلط یابد؛ مناطقی که بعدها از امپراتوری عثمانی جدا شدند و از دل آنها کشورهای عراق، فلسطین، سوریه و لبنان پدید آمدند.
توزیع دگرباره قدرت در این منطقه و از جمله ناکام ماندن حرکتی که به نام "خیزش عربی" برای برپایی یک دولت بزرگ عرب بهراه افتاده بود، به یاس و سرخوردگی ساکنان این منطقه دامن زد. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که بحران و تنش حاکم بر خاورمیانه کنونی، برخاسته از همان دخالتهایی است که در طول جنگ جهانی اول در جغرافیای این منطقه پدید آمده است.
چهارم: جنگ بین روسیه و امپراتوری عثمانی تنها به رویارویی نظامی بین این دو قدرت محدود نشد و کشتار ارامنه را در پی داشت. از کشتار ارامنه توسط دولت عثمانی به عنوان "نسلکشی" یاد میشود. شمار کثیری از ارامنه ساکن آن کشور جان خود را از دست دادند. عدهای را نیز وادار به بیگاری کردند یا به سفری مرگبار در صحرای سوریه فرستادند.
گرچه دولت ترکیه همچنان موضوع نسلکشی ارامنه را انکار میکند، اما رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور، اخیرا برای نخستین بار با بازماندگان افرادی که در آن هنگام به دستور امپراتوری عثمانی به قتل رسیده بودند، ابراز همدردی کرده است.
پنجم: و نکتهای دیگر که نباید فراموش کرد، نقش سربازان هندی در جنگ جهانی اول است. حدود یک میلیون سرباز هندی در جبهههای مختلف جنگ جهانی اول، در اروپا، آفریقا و خاورمیانه حضور داشتند. (تصویر بالای مقاله حضور سربازان هندی در فرانسه را نشان میدهد).
هند امیدوار بود که از طریق شرکت در جنگ بتواند بر بستر جنبش استقلالطلبی که در آن کشور بهراه افتاده بود، به استقلال سیاسی دست یابد.
بیش از ۷۰ هزار سرباز هندی در جریان جنگ جهانی اول جان باختند.