آوگوست ماکه، در سایهسار خیال
۱۳۹۰ دی ۱۳, سهشنبهآوگوست ماکه سوم ژانویه ۱۸۸۷در "مشده" در مرکز آلمان متولد شد. اندکی پس از تولد، خانوادهی ماکه به کلن کوچ کرد. در همین شهر بود که آوگوست به مدرسه رفت. چندی بعد خانواده از کلن به بن منتقل شد و آوگوست ماکه به سال ۱۹۰۰در این شهر وارد دبیرستان شد.
هنری ماکه نقش برجستهای داشت. اینجا بود که او ذوق و روحیه هنری خود را کشف کرد، به نقاشی دل بست و خود را وقف هنر کرد. در زندگی شخصی نیز او با دختری به نام الیزابت گرهارت آشنا شد و از حمایت خانواده او برخوردار گشت. او سیمای همسر بعدی خود را در بیش از ۲۰۰طرح و نقاشی ترسیم کرده است.
آوگوست ماکه در ۱۷سالگی و بر خلاف میل پدرش در "آکادمی سلطنتی" دوسلدورف به تحصیل هنرهای تجسمی پرداخت. با پیگیری در درس و بیش از آن با مطالعه و بررسی آثار هنرمندان بزرگ بود که شگردها و تکنیکهای فنی را آموخت. به این منظور او به ایتالیا، هلند، بلژیک، انگلستان و پاریس سفر کرد و به دیدار آثار هنری در موزههای بزرگ شتافت.
آوگوست ماکه در پاریس به ویژه تحت تأثیر دو استاد دوران متأخر هنر امپرسیونیسم قرار گرفت: پل گوگن و پل سزان. تأثیر آن دو هنرمند در شیوه طراحی و به ویژه رنگآمیزی بدیع و جسورانه آوگوست ماکه دیده میشود.
همراهی با "سوارکار آبی"
در سالهای ۱۹۰۹و ۱۹۱۰که مونیخ پایگاه اصلی مکتب اکسپرسیونیسم شده بود، آوگوست ماکه به این شهر رفت و با آثار پیشروان هنر اکسپرسیونیستی آلمان آشنا شد. او به ویژه با فرانتس مارک دوستی نزدیکی برقرار کرد.
آنها به سال ۱۹۱۱به همراه پل کله، واسیلی کاندینسکی و الکسی یاولنسکی گروهی به نام "سوارکار آبی" پایه گذاشتند که عمری کوتاه داشت اما بر سیر هنر مدرن تأثیری عمیق به جا گذاشت.
ماکه با تابلوی معروف "سرخپوستها و اسبها" در اولین نمایشگاه گروه شرکت کرد. در این تابلو سه جنگجوی سرخپوست در دامنه کوه و دشت دیده میشوند. این اثر با طراحی لبهدار و سطوح یکدست رنگی، ویژگیهای اصلی "سوارکار آبی" را معرفی میکند. نقشهای رنگین با حسی قوی کنار هم قرار میگیرند و با شدت و حدت یکدیگر را قطع میکنند. رنگآمیزی تابلو به پیروی از تأثیرات حسی و دور از اصول قراردادی به کار رفته است.
آوگوست ماکه تا حدی به تأثیر از فرانتس مارک، در تابلوهای رنگ و روغن یا آبرنگ، به ویژه در همنشینی سطوح درخشان و شفاف، مهارتی کمنظیر نشان میدهد. اما در کارهای او، بر خلاف کارهای مارک، همواره انسان حضور دارد.
آوگوست ماکه کمتر به چهره و روحیات و حالات و بیشتر به فیگورها، جلوهها و مناظر توجه دارد. او آدمها را معمولا در محیطی مأنوس، روستائیان را در دل طبیعت، مردم شهرنشین را در اماکن شهری، و اهالی شرق را در فضای آشنای معماری سنتی اسلامی تصویر میکند.
سفر به تونس
آوگوست ماکه در اوایل سال ۱۹۱۴به همراه دوستان هنرمندش پل کله و لویی مولیه سفری به تونس انجام داد که برای هر سه هنرمند بسیار پراهمیت بود. هر سه آثار مهمی با خود به ارمغان آوردند، که به رغم شباهتهای ناگزیر در فرم و رنگ، دستخط شخصی هر نقاش را بر خود دارند. ماکه از این سفر ۳۸تابلوی آبرنگ به همراه بیش از صد طرح با خود آورد.
در این تابلوها فضای تیپیک شرقی، به مدد خطوطی اندک و رنگهایی شفاف، تضادهایی بدیع میآفریند که یادآور فضای ویژه شرق کهنسال است: درخشش تند آفتاب در کنار چشمانداز ملایم و نوازشگری که میتوان خنکای سایه و نسیم را احساس کرد. آوگوست ماکه بیش از جلوههای طبیعی و ترسیم فضاهای غریب، به تجسم فضای خیالی و شعرگونه شرق توجه داشته است، به گونهای که دل هر بیننده با تماشای تابلو از دیدار شرق لبریز میشود.
مکتب "سوارکار آبی" با تلاش هنرمندانی انگشتشمار شکل گرفت و توانست تنها چند نمایشگاه جمعی در مونیخ و بن برگزار کند. با نزدیک شدن عفریت جنگ جهانی اول، نقشهای روشن و شفاف این مکتب در تیرگی مرگ و وحشت فرو رفت.
آوگوست ماکه جزو اولین کسانی بود که به سربازی فرا خوانده شد و به جبهه فرانسه اعزام گشت. از برخوردهای جنگی تنها یک ماه گذشته بود که¬ هنرمند ۲۷ساله روز ۲۶سپتامبر ۱۹۱۴در شامپانی به خاک افتاد.
AA/PB