احمدینژاد و اوباما به هم نمیخورند
۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبهبا پایان جنگ سرد، به نظر میرسید که این کابوس هم پایان مییابد. اما تهدید جهانی، شکل دیگری به خود گرفت. کیسنیجر مینویسد: «پایان جنگ سرد، پیامد تناقضآمیزی داشت. تهدید به جنگ هستهای میان دو ابرقدرت اساسا برطرف شد. اما گسترش فناوری − بهویژه فناوری تولید انرژی صلحآمیز هستهای − احتمال دستیابی به قابلیتهای تولید صلح هستهای را بسیار بالا برد.» به نظر کسینجر، ستیزهای ایدئولوژیک و درگیریهای منطقهای باعث شده است این احتمال به صورت خطری واقعی درآید، خطری که در گرایشهایی واقعی برای دستیابی به سلاحاتمی جلوهگر است.
کابوس ایران هستهای
اکنون برای کاستن از خطر جنگ هستهای در جهان، بایستی به درگیریهای منطقهای پرداخت: از آنهاست که خطر برمیخیزد. صلح جهانی، زمانی در گرو همزیستی مسالمت آمیز آمریکا و شوروی بود، اما اکنون در گرو کاهش تنش در مناطق بحرانزده است. این نکته، بسیار تکرار شده و دیگر بدیهی به نظر میرسد. کسینجر در نوشتهاش در "نیوزویک" بر آن تأکید میکند و یک وجه مهم از تلاش برای پایاندادن به «كابوس هستهای» را تلاش دیپلماتیک برای تنشزدایی منطقهای میداند.
راهحل عمومی کسینجر، پیشقدمشدن آمریکا و روسیه برای کاهش تسلیحات هستهای، تقلیل نقش سلاح هستهای در دکترینهای امنیتی و تشریک مساعی قدرتهای هستهای و غیرهستهای برای جلوگیری از گسترش سلاحها و مواد و فناوری هستهای است.
کسینجر، جلوهی امروزین کابوس هستهای را در این میبیند که حکومتهای ایران و کرهی شمالی به سلاح هستهای دست یابند. او این نظر پذیرفتهشده در غرب را تأیید میکند که کابوس، متحقق نمیشود اگر حکومت ایران از غنیسازی دست بردارد و حکومت کرهی شمالی، همانگونه که پذیرفته، برنامههای نظامی هستهای خود را دنبال نکند.
کیسنجر مینویسد که همیشه هوادار مذاکره با حکومت ایران بوده است: «من مدتهاست که پشتیبان مذاکره با ایران هستم، مذاکرهای جامع که شامل جنبهی ژئوپلیتیک نیز باشد.»
او معتقد است که برای مذاکره با حکومت ایران بایستی پاسخ این پرسشها را داشت: «الف. ایران تا چه حد به قابلیت تولید سلاح اتمی نزدیک شده است؟ ب. برنامهی پیشرفت [اتمی] آن با چه شتابی پیش میرود؟ پ. برقراری چه توازنی میان تشویق و کیفر، ایران را به دستکشیدن از این برنامه وامیدارد؟ ت. چه باید کنیم، اگر با وجود تلاشهای ما، دیپلماسی شکست بخورد؟»
کسینجر به برخوردی متوازن با ایران دعوت میکند، برخوردی در چارچوب دیپلماسی صلح. فضای مقالهی او با فضای عمومی نگرش به ایران در آمریکا همخوان است. این فضا زمینهساز تماس مستقیم با تهران است و این موضوعی است که مقامات دولت اوباما با صراحت از آن سخن میگویند.
به نظر پاول آنتون کروگر (Paul-Anton Krüger)، تحلیلگر روزنامهی آلمانی "زود دویچه"
(Süddeutsche Zeitung) اگر سخنان رئیسان جمهور دو کشور را مبنا بگذاریم، دیگر میتوانیم بگوییم که تماس مستقیم قطعی شده است. هم اوباما و هم احمدینژاد گفتهاند که برای گفتوگو آمادگی دارند.
مسائل اتمی و غیر اتمی
آمادگی یک چیز است، اقدام یک چیز دیگر. به نظر پاول آنتون کروگر، شرط اقدام درست، حفظ تعادل دیپلماتیک است، تعادلی که گویا سررشتهی آن قرار است در دست دنیس راس (Dennis Ross) باشد. این سیاستمدار و سیاستشناس آمریکایی، مدتها میان فلسطینیها و اسرائیلیها میانجیگری کرده و میگویند خبره در مذاکرات پیچیده است. آیا او یکسر به مسئلهی اتمی خواهد پرداخت؟
پاول آنتون کروگر مینویسد که در مورد برخی خطوط استراتژیای که قرار است در مورد ایران پیش برده شود، پیشتر تصمیم گرفته شده است، پیشتر از آنی که دنیس راس کار خود را بیاغازد. مذاکرات بر سر مسئلهی اتمی همچنان در چارچوب تماسهای گروه کشورهای ششگانه (پنج عضو دائمی شورای امنیت + آلمان) پیش برده خواهد شد. بر این قرار، آمریکا مشکل با ایران را به دو بخش کرده است: بخش اتمی که مذاکره بر سر آن عملا جاری است و بخش غیر اتمی که در درجهی اول شامل مشکلات ویژهی روابط ایران و آمریکا میشود.
ایران و اسرائیل
یک جنبه از تعادل دیپلماتیک، تعادل میان این دو بخش از مشکلات است. تعادل دیگری بایستی برقرار شود که به برخورد متقابل ایران و اسرائیل برمیگردد. اخیرا روزنامهی "نیویورکتایمز" از قول یکی از مقامات واشنگتن، که نامش فاش نشده است، نوشته که ممکن است دولت اوباما به زودی با اولین بحران بزرگ سیاست خارجی خود مواجه شود: یا اسرائیل به ایران حمله میکند، یا ما مانع اسرائیل میشویم.
پاول آنتون کروگر و بسیاری تحلیلگران دیگر معتقدند که اگر برای اسرائیل قطعی شود که دولت ایران دارد به سلاح اتمی دست مییابد، دست به حمله خواهد زد.
روزنامهی اتریشی "دی پرسه" (Die Presse) نوشته است: حال گیریم که دولت ایران به سلاح اتمی دست یابد، آیا با آن به اسرائیل حمله خواهد کرد؟ به نظر این روزنامه، دولت ایران عقلانیت خود را دارد و فکر عاقبت کار را میکند، و عاقبتنگری در طرحریزی نظامی، همواره اندیشیدن به اقدام دوم است؛ اقدام اول که چیز مهمی نیست. اگر دولت ایران به اقدام اول دست زند، هیچ فرصتی برای اقدام دوم نخواهد داشت.
به نظر این روزنامه، خطر دولت ایران از نوع اتمی نیست؛ از نوع بیثباتکردن منطقه از راه پشتیبانی از گروههایی چون حزبالله است.
مذاکره و انتخابات
واشنگتن برای طراحی و اجرای استراتژی ایران، خود زیر فشار زمان قرار دارد. اگر میان ایران و اسرائیل بحران بالا گیرد، ممکن است فضا کاملا دگرگون شود. ولی همه اکنون به واشنگتن نصیحت میکنند که نباید برای شروع مذاکره با تهران شتاب کند. در ایران چهار ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و اگر واشنگتن مذاکره با محمود احمدینژاد را بیاغازد، به او کمک کرده است تا دوباره انتخاب شود. البته رئیس جمهور در ایران، تصمیمگیرندهی اصلی در مورد مسائل استراتژیک نیست، به خاطر این، تحلیلگر "زوددویچه تسایتونگ" مینویسد که کارساز، مذاکرهی مستقیم با نمایندگان خود آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی است.
روزنامهی لندنی "تایمز مالی" (Financial Times) نیز به موضوع مذاکرهی ایران و آمریکا و انتخابات پیش رو در ایران پرداخته و از قول یکی از اصلاحطلبان ایرانی طرفدار خاتمی نوشته است که احمدینژاد، شخصیتی است همتای بوش. اکثر تحلیلگران مینویسند که اوباما بایستی با شخصیتی صحبت کند که بتواند به راستی طرف صحبتش باشد. همه توافق دارند که احمدینژاد به اوباما نمیخورد.