از تاکسیهای بانوان تا تفکیک جنسیتی در دانشگاهها
۱۳۸۹ خرداد ۱۸, سهشنبهرانندگان مرد تاکسی در شهر شلوغ و پر دود و دم قاهره مدتی است که همکاران تازهای یافتهاند؛ هشت رانندهی زن که سوار بر تاکسیهای زردرنگ، مسافرانشان را در پایتخت به این طرف و آن طرف میبرند. ایناس علی یکی از نخستین رانندگان زن این شهر ۱۸ میلیون نفری است. زن جوان محجبهای که از همسرش جدا شده و دو فرزند دارد. عینک آفتابی بزرگی به چشم زده که هم راه فراری از آفتاب داغ به شمار میآید و هم شاید گریزی از نگاههای کنجکاو رانندگانی که پشت چراغ قرمز به او خیره میشوند. نگاههایی که بیشتر آنها به گفتهی ایناس علی نه سرشار از تعصب بلکه پر از احترام و تشویق است. او میگوید: «بسیاری از رانندگان وقتی مرا میبینند، فریاد میزنند، خدا نگهدارت، خدا حفظت کند.»
ورود به این دنیای مردانه به نه ماه پیش و یک آگهی باز میگردد که در آن کارفرمایی به دنبال رانندگان زن میگشته است. این آگهی کنجکاوی ایناس علی را برمیانگیزد و پس از ارسال مدارک، وی به سرعت استخدام میشود.
از همان ابتدا هنگامی که وی و زن دیگری که او نیز برای رانندگی تاکسی استخدام شده بود، برای گذراندن امتحان و دریافت گواهینامهی شغلی به ادارهی راهنمایی و رانندگی قاهره مراجعهمیکنند، در مییابند که "وجود زنان راننده" کاملا پدیدهی تازهای برای مسئولان شهرشان به حساب میآید؛ ناگهان در اتاقی که پر از رانندههای کامیون و اتوبوس و تاکسی است، دو زن ظاهر میشوند که قصد دارند پشت فرمان تاکسی بنشینند. به گفتهی ایناس علی، مسئولان اداره دست و پای خود را گم میکنند و تنها فکری که به ذهنشان میرسد این است که تمام مردان را برای نوشیدن چای راهی کنند تا این دو زن امتحان بدهند.
برخورد مسافران مرد نیز چندان تفاوتی ندارد. وقتی که میخواهند سوار ماشین میشوند، نمیدانند آیا روی صندلیهای جلو بنشینند یا صندلیهای عقب. در این بین یکبار نیز یکی از مسافران مرد به ایناس علی پیشنهاد داده است تا جایشان را با هم عوض کنند؛ او صندلی عقب بنشیند و مسافر مرد خود تا مقصد رانندگی کند زیرا برایش چندان راحت نبوده تا یک رانندهی زن او را به این طرف و آنطرف ببرد.
زنان، رانندگانی منظم و منضبط
ایناس علی و هفت همکار زن دیگرش تنها رانندگان مؤنث شهر قاهره نخواهند بود، زیرا در حال حاضر بیش از هفتاد زن دیگر نیز درخواستهای کارشان را برای عماد عبدالرحمان، کارفرمای او فرستادهاند. زنانی که کوچکترین آنها ۲۵ ساله است و بزرگترینشان ۵۰ ساله.
این تعداد متقاضی برای عبدالرحمان همچنان ناکافی به نظر میآید. به عقیدهی او، به عنوان یک مرد، هر چند گفتن این حرف که رانندگان زن منظمتر هستند و ماشینهایشان را نیز تمیزتر نگه میدارند، سخت است، اما در هر حال یک حقیقت به شمار میآید.
عماد عبدالرحمان قصد دارد در آینده نیز کارهای حسابداری و مدیریت آژانساش را به دست زنان بسپارد و میگوید که هیچ مهم نیست اگر او را "طرفدار زنان" بخوانند زیرا برایش سودآوری مهم است و رانندگان زن هم منظمتر و منضبطتر هستند و هم بسیاری از مشتریان، به ویژه خانمها میخواهند که رانندهی زن داشته باشند.
روی دیگر سکه اما حکایت از انتقادهایی دارد که فعالان حقوق زن مصری ابراز میکنند. به باور آنها، چنین پروژههایی هر چند به لحاظ ایجاد بازار کار برای زنان مثبت هستند اما فراتر از آن به معنای محدود کردن هر چه بیشتر زنان و در نهایت منزوی کردن آنها در جامعه است. نوین عبید، یکی از فعالان حقوق زن میگوید: «در حال حاضر همه میگویند، راهاندازی تاکسیهای بانوان، ایدهی خوبی است، اما کم کم این ایده را تبدیل به یک ضرورت فرهنگی و بعد از آن یک ضرورت مذهبی میکنند. در نهایت زنان تنها اجازه خواهند داشت سوار تاکسیهای بانوان شوند و دست آخر زندگی اجتماعی زنان محدود خواهد شد.»
نوین عبید راهاندازی چنین پروژههایی را در قالب "پروژههای بانوان" به معنی راه انداختن یک جامعهی موازی برای زنان میداند. به باور او کم کم به زنان گفته میشود، که تنها وقتی میتوانند بیرون بروند که رانندهی زن آنها را به مقصد برساند، پس از آن نیز دختران فقط میتوانند به مدارس دخترانه بروند و در نهایت نیز تفکیک جنسیتی را در دانشگاهها اجرا میکنند.
SN/FW