1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتخابات عراق و نقش ایران • مصاحبه

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

دومین انتخابات عراق پس از سقوط رژیم صدام حسین برپا شد. وجه تمایز این انتخابات با انتخابات پیشین گوناگونی ائتلاف‌ها در آن است. چه دلایلی موجب این وجه تمایز شده و چه عواملی بر این انتخابات و آینده‌ی عراق تأثیر گذاشته است؟

https://p.dw.com/p/MMSC
عکس: AP

انتخابات عراق بامداد یکشنبه، ۷ مارس (۱۶ اسفند) با تدابیر شدید امنیتی آغاز شد. از حدود ۱۹ میلیون عراقی واجد شرایط رأی‌دهی دعوت به عمل آمد تا با شرکت خود در انتخابات سرنوشت ۳۲۵ کرسی مجلس را روشن کنند.

اهمیت این انتخابات از این رو است که نه تنها سرنوشت کرسی‌های مجلس را تعیین می‌کند، ‌بلکه با انتخاب شورای ریاست جمهوری، در گزینش نخست‌وزیر و ترکیب کابینه‌ی آینده نیز نقشی اساسی خواهد داشت.

۱۲ فهرست مختلف انتخاباتی در این انتخابات شرکت کرده‌اند. اما ۴ فهرست نسبت به بقیه محبوبیت بیشتری دارند.

ائتلاف ملی عراق، به رهبری عمار حکیم، سیاستمدار شیعه و رئيس مجلس اعلای عراق، ائتلاف حکومت قانون به رهبری نوری مالکی، نخست‌وزیر کنونی، ائتلاف العراقیه، به رهبری ایاد علاوی، نخست‌وزیر پیشین، و ائتلاف کردستان به رهبری مسعود بارزانی، از رهبران کهنه‌کار کردهای عراق، چهار ائتلاف اصلی و رقیب در این انتخابات محسوب می‌شوند.

ائتلاف ملی عراق را ائتلاف نزدیک به ایران به حساب می‌آورند. اما ائتلاف العراقیه که بیشتر از سکولارهای سنی‌مذهب تشکیل شده، به عنوان ائتلاف مخالف ایران ارزیابی شده است.

ناظران معتقدند که هیچ کدام از این ائتلاف‌ها نمی‌تواند اکثریت آرای انتخاباتی را از آن خود کند و در نتیجه، دولت آینده‌ی عراق دولتی ائتلافی خواهد بود.

فرزانه روستایی، روزنامه‌نگار حوزه‌ی بین‌الملل، در گفت‌وگو با دویچه وله، نظرات خود در مورد کم و کیف انتخابات کنونی عراق و نقش ایران را مطرح کرده است.

دویچه‌وله: خانم روستایی، در انتخابات اخیر عراق بر خلاف انتخابات ۲۰۰۵، ائتلاف‏ها و گروه‏های مختلفی شرکت کردند. چه عواملی موجب این تفاوت نسبت به انتخابات قبلی شده است؟

فرزانه روستایی، روزنامه‌نگار حوزه‌ی بین‌الملل در ایران
فرزانه روستایی، روزنامه‌نگار حوزه‌ی بین‌الملل در ایرانعکس: Nameh

فرزانه‏ روستایی: اولین انتخاباتی که در سال ۲۰۰۵ در عراق برگزار شد، اولین تمرین دمکراسی بعد از سقوط رژیم صدام و تجربه‏ی هولناکی که مردم عراق از حدود ۴۰ سال حاکمیت رژیم بعث در این کشور داشتند، بود. در آن شرایط تکلیف جامعه خیلی روشن نبود؛ دوقطبی وحشتناکی در جامعه وجود داشت و حملات انتحاری و بمب‏گذاری‏ها بسیار شدید بود. در نتیجه هنوز دقیق مشخص نبود که در عراق چه اتفاقی می‏افتد.

اما بعد از برگزاری یک دور انتخابات نسبتا موفق و به اتمام رسیدن کار پارلمانی که به هرحال دست‏آوردهای بدی نداشته است، به نظر می‏رسد امروز عراق از امنیت نسبتا بیشتری برخوردار است. جریان‏ها و طیف‏های سیاسی نیز این فرصت را داشتند که کنش‏ها و واکنش‏های متفاوتی را تجربه کنند، گروه‌‏ها همدیگر را پیدا کنند، طیف‏ها شکل بگیرند، نمادها به تدریج به مردم معرفی شوند و شرایطی در انتخابات امروز عراق شکل بگیرد که خیلی شبیه به یک انتخابات سالم است.

تفاوت فضای سیاسی- امنیتی ۲۰۱۰ با ۲۰۰۵، تفاوت استقبال مردم در آن دوره و الان را نشان می‏دهد و توضیح دهنده‏ی آن است که چرا این همه حزب، دسته و گروه آمده‏اند و خودشان را در معرض انتخاب مردم گذاشته‏اند.

گروه‏های مختلفی در این انتخابات شرکت کردند، ولی چهار ائتلاف اصلی وجود دارد. تفاوت‏ها و مشخصه‏های این ائتلاف‏ها در چیست؟

تا آنجا که من اطلاع دارم، دو گرایش اصلی در این ائتلاف‏ها وجود دارد: یکی از آن‏ها گرایش متعلق به شیعیان است که تا حدودی به سمت ایران متمایل است. گرایش دیگر سکولارها هستند که به سنی‏ها نزدیک‏تر است. یعنی این دو گروه در کنار هم، در مقابل گرایش نزدیک به ایران صف‏کشی کرده‏اند.

ولی به این دلیل که اکثریت جمعیت عراق را شیعیان تشکیل می‏دهند و بخش قابل توجهی از آنان سالیان درازی در ایران حضور داشته‏اند، ائتلاف شیعیان و ائتلافی که نزدیک به ایران است، هم از قدرت بیشتری برخوردار است و هم توان مانور بیشتری را در مقایسه با طیف‏های دیگر دارد.

۲۰ درصد از جامعه‏ی عراق را نیز سنی‏ها نمایندگی می‏کنند و بخشی از شیعیان سکولار هم از نیروهای غیرطرفدار ایران حمایت می‏کنند. چنین تناسب قوایی میان دو گرایش اصلی شرکت‌کننده در انتخابات عراق، تفاوتی ایجاد کرده که انتخابات فعلی را تبدیل به انتخابات ویژه‏ای کرده است.

مایل‏ام این‏گونه تعریف کنم که جریان شیعه‏ی عراق در مقابل جریان سنی سکولار قرار گرفته است. سکولارها از سنی‏ها حمایت کرده‏اند و سنی‏ها چون در اقلیت قرار گرفته‏اند، برای اینکه بتوانند نردبان‏های ترقی را در عراق بپیمایند و نفوذ خود را در سیستم سیاسی عراق حفظ کنند، یکی از محدود مجراهایی که برایشان باقی مانده، این است که با سکولارها مجتمع شوند.

آیا خود ایران در شکل‏گیری این ائتلاف‏ها نقش داشته است؟

اصلا لازم نیست بگوییم که ایران در شکل‏گیری این ائتلاف‏ها نقش داشته است یا خیر؛ اساسا و اصولا ایران نفوذ بسیار قدرتمندی در عراق است. به هر ترتیبی که بخواهیم مسائل عراق را تحلیل کنیم، حضور ایران را نمی‏توانیم انکار کنیم.

بسیاری از کسانی که در رده‏های سیاسی مختلف عراق کار می‏کنند، سالیانی از عمرشان را در ایران گذرانده‏اند. ارتباطات سیاسی- امنیتی و اقتصادی قابل توجهی با ایران داشته‏اند و بسیاری از آنان واقعا خودشان را مدیون ایرانی‏ها می‏دانند.

این سابقه‏ی تاریخی لابی ایران را در عراق شکل داده است. شما به هیچ عنوان لابی بسیار قدرتمند ایران را در عراق نمی‏توانید انکار کنید. هرکسی که این لابی قدرتمند را نبیند یا انکار کند، بافت سیاسی عراق را نمی‏تواند خوب تحلیل کند. یعنی پاسخ من این است که بله؛ لابی ایران بسیار قدرتمند است و در شکل‏گیری طیف‏های سیاسی، قطعاً نقش قابل توجه و تاثیرگذاری داشته است.

با توجه به تفاوت اصلی میان دو ائتلاف شیعیان و سکولارها، پیروزی هر کدام از این ائتلاف‏ها چه تاثیری در رابطه‏ی ایران و عراق خواهد داشت؟

پیروزی شیعیان که به نوعی اکثریت جامعه‏ی عراق را تشکیل می‏دهند، ارتباط با ایران را بازتولید خواهد کرد و می‏تواند آن را دوباره سازماندهی کند و به نوعی از غلتیدن سیستم اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی عراق به سمت عرب‏های غیرشیعه و به عبارت دیگر به سمت عربستان سعودی و طیفی که در صف‏بندی‏های منطقه‏ای در مقابل ایران ایستاده‏اند، جلوگیری می‏کند و دست‏کم عراق را تا حد قابل توجهی در مدار ایران نگاه می‏دارد.

ناظران پیش‏بینی کرده‏اند که احتمالاً هیچ‏کدام از این ائتلاف‏ها نمی‏توانند اکثریت آرا را به‏دست بیاورند و دولت آینده‏ی عراق، دولتی ائتلافی خواهد بود. در این صورت فکر می‏کنید آیا دولت احتمالاً ائتلافی عراق، آن‏قدر قدرت خواهد داشت که بتواند ثبات را در این کشور به وجود بیاورد؟

بی‏تردید قدرت یک دولت ائتلافی هیچ‏وقت معادل قدرت یک دولت واحد نیست. این دولت دچار مشکلات و مسائل متعددی خواهد بود. قهر و آشتی‏های زیادی در چنین دولتی معمولا اتفاق می‏افتد و ممکن است ثبات کم‏تری داشته باشد. حتی احتمال دارد دوران زمامداری‏اش کم‏تر طول بکشد و نتواند یک دوره‏ی چهار ساله را پرکند.

اما در هرحال این واقعیت جامعه‏ی عراق و یا تمرین دمکراسی برای این جامعه است. جامعه‏ی عراق باید از این مجرا رد شود و از این تونل عبور کند تا بتواند به ثبات نسبی برسد.

اگر جامعه‏ی عراق با چنین کنش و واکنشی بتواند به یک ثبات نسبی برسد، بیش از هر اقدام امنیتی‏ای می‏تواند جلوی ناامنی را بگیرد، می‏تواند بمب‏گذاری‏ها را متوقف کند، می‏تواند حملات انتحاری را به‏پایان برساند و یک عراق جدید را به منطقه‏ معرفی کند که کاملاً دگرگونه است.

مصاحبه‌کننده: فریبا والیات

تحریریه: بابک بهمنش

پرش از قسمت در همین زمینه