انتخابات عراق و نقش ایران • مصاحبه
۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبهانتخابات عراق بامداد یکشنبه، ۷ مارس (۱۶ اسفند) با تدابیر شدید امنیتی آغاز شد. از حدود ۱۹ میلیون عراقی واجد شرایط رأیدهی دعوت به عمل آمد تا با شرکت خود در انتخابات سرنوشت ۳۲۵ کرسی مجلس را روشن کنند.
اهمیت این انتخابات از این رو است که نه تنها سرنوشت کرسیهای مجلس را تعیین میکند، بلکه با انتخاب شورای ریاست جمهوری، در گزینش نخستوزیر و ترکیب کابینهی آینده نیز نقشی اساسی خواهد داشت.
۱۲ فهرست مختلف انتخاباتی در این انتخابات شرکت کردهاند. اما ۴ فهرست نسبت به بقیه محبوبیت بیشتری دارند.
ائتلاف ملی عراق، به رهبری عمار حکیم، سیاستمدار شیعه و رئيس مجلس اعلای عراق، ائتلاف حکومت قانون به رهبری نوری مالکی، نخستوزیر کنونی، ائتلاف العراقیه، به رهبری ایاد علاوی، نخستوزیر پیشین، و ائتلاف کردستان به رهبری مسعود بارزانی، از رهبران کهنهکار کردهای عراق، چهار ائتلاف اصلی و رقیب در این انتخابات محسوب میشوند.
ائتلاف ملی عراق را ائتلاف نزدیک به ایران به حساب میآورند. اما ائتلاف العراقیه که بیشتر از سکولارهای سنیمذهب تشکیل شده، به عنوان ائتلاف مخالف ایران ارزیابی شده است.
ناظران معتقدند که هیچ کدام از این ائتلافها نمیتواند اکثریت آرای انتخاباتی را از آن خود کند و در نتیجه، دولت آیندهی عراق دولتی ائتلافی خواهد بود.
فرزانه روستایی، روزنامهنگار حوزهی بینالملل، در گفتوگو با دویچه وله، نظرات خود در مورد کم و کیف انتخابات کنونی عراق و نقش ایران را مطرح کرده است.
دویچهوله: خانم روستایی، در انتخابات اخیر عراق بر خلاف انتخابات ۲۰۰۵، ائتلافها و گروههای مختلفی شرکت کردند. چه عواملی موجب این تفاوت نسبت به انتخابات قبلی شده است؟
فرزانه روستایی: اولین انتخاباتی که در سال ۲۰۰۵ در عراق برگزار شد، اولین تمرین دمکراسی بعد از سقوط رژیم صدام و تجربهی هولناکی که مردم عراق از حدود ۴۰ سال حاکمیت رژیم بعث در این کشور داشتند، بود. در آن شرایط تکلیف جامعه خیلی روشن نبود؛ دوقطبی وحشتناکی در جامعه وجود داشت و حملات انتحاری و بمبگذاریها بسیار شدید بود. در نتیجه هنوز دقیق مشخص نبود که در عراق چه اتفاقی میافتد.
اما بعد از برگزاری یک دور انتخابات نسبتا موفق و به اتمام رسیدن کار پارلمانی که به هرحال دستآوردهای بدی نداشته است، به نظر میرسد امروز عراق از امنیت نسبتا بیشتری برخوردار است. جریانها و طیفهای سیاسی نیز این فرصت را داشتند که کنشها و واکنشهای متفاوتی را تجربه کنند، گروهها همدیگر را پیدا کنند، طیفها شکل بگیرند، نمادها به تدریج به مردم معرفی شوند و شرایطی در انتخابات امروز عراق شکل بگیرد که خیلی شبیه به یک انتخابات سالم است.
تفاوت فضای سیاسی- امنیتی ۲۰۱۰ با ۲۰۰۵، تفاوت استقبال مردم در آن دوره و الان را نشان میدهد و توضیح دهندهی آن است که چرا این همه حزب، دسته و گروه آمدهاند و خودشان را در معرض انتخاب مردم گذاشتهاند.
گروههای مختلفی در این انتخابات شرکت کردند، ولی چهار ائتلاف اصلی وجود دارد. تفاوتها و مشخصههای این ائتلافها در چیست؟
تا آنجا که من اطلاع دارم، دو گرایش اصلی در این ائتلافها وجود دارد: یکی از آنها گرایش متعلق به شیعیان است که تا حدودی به سمت ایران متمایل است. گرایش دیگر سکولارها هستند که به سنیها نزدیکتر است. یعنی این دو گروه در کنار هم، در مقابل گرایش نزدیک به ایران صفکشی کردهاند.
ولی به این دلیل که اکثریت جمعیت عراق را شیعیان تشکیل میدهند و بخش قابل توجهی از آنان سالیان درازی در ایران حضور داشتهاند، ائتلاف شیعیان و ائتلافی که نزدیک به ایران است، هم از قدرت بیشتری برخوردار است و هم توان مانور بیشتری را در مقایسه با طیفهای دیگر دارد.
۲۰ درصد از جامعهی عراق را نیز سنیها نمایندگی میکنند و بخشی از شیعیان سکولار هم از نیروهای غیرطرفدار ایران حمایت میکنند. چنین تناسب قوایی میان دو گرایش اصلی شرکتکننده در انتخابات عراق، تفاوتی ایجاد کرده که انتخابات فعلی را تبدیل به انتخابات ویژهای کرده است.
مایلام اینگونه تعریف کنم که جریان شیعهی عراق در مقابل جریان سنی سکولار قرار گرفته است. سکولارها از سنیها حمایت کردهاند و سنیها چون در اقلیت قرار گرفتهاند، برای اینکه بتوانند نردبانهای ترقی را در عراق بپیمایند و نفوذ خود را در سیستم سیاسی عراق حفظ کنند، یکی از محدود مجراهایی که برایشان باقی مانده، این است که با سکولارها مجتمع شوند.
آیا خود ایران در شکلگیری این ائتلافها نقش داشته است؟
اصلا لازم نیست بگوییم که ایران در شکلگیری این ائتلافها نقش داشته است یا خیر؛ اساسا و اصولا ایران نفوذ بسیار قدرتمندی در عراق است. به هر ترتیبی که بخواهیم مسائل عراق را تحلیل کنیم، حضور ایران را نمیتوانیم انکار کنیم.
بسیاری از کسانی که در ردههای سیاسی مختلف عراق کار میکنند، سالیانی از عمرشان را در ایران گذراندهاند. ارتباطات سیاسی- امنیتی و اقتصادی قابل توجهی با ایران داشتهاند و بسیاری از آنان واقعا خودشان را مدیون ایرانیها میدانند.
این سابقهی تاریخی لابی ایران را در عراق شکل داده است. شما به هیچ عنوان لابی بسیار قدرتمند ایران را در عراق نمیتوانید انکار کنید. هرکسی که این لابی قدرتمند را نبیند یا انکار کند، بافت سیاسی عراق را نمیتواند خوب تحلیل کند. یعنی پاسخ من این است که بله؛ لابی ایران بسیار قدرتمند است و در شکلگیری طیفهای سیاسی، قطعاً نقش قابل توجه و تاثیرگذاری داشته است.
با توجه به تفاوت اصلی میان دو ائتلاف شیعیان و سکولارها، پیروزی هر کدام از این ائتلافها چه تاثیری در رابطهی ایران و عراق خواهد داشت؟
پیروزی شیعیان که به نوعی اکثریت جامعهی عراق را تشکیل میدهند، ارتباط با ایران را بازتولید خواهد کرد و میتواند آن را دوباره سازماندهی کند و به نوعی از غلتیدن سیستم اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی عراق به سمت عربهای غیرشیعه و به عبارت دیگر به سمت عربستان سعودی و طیفی که در صفبندیهای منطقهای در مقابل ایران ایستادهاند، جلوگیری میکند و دستکم عراق را تا حد قابل توجهی در مدار ایران نگاه میدارد.
ناظران پیشبینی کردهاند که احتمالاً هیچکدام از این ائتلافها نمیتوانند اکثریت آرا را بهدست بیاورند و دولت آیندهی عراق، دولتی ائتلافی خواهد بود. در این صورت فکر میکنید آیا دولت احتمالاً ائتلافی عراق، آنقدر قدرت خواهد داشت که بتواند ثبات را در این کشور به وجود بیاورد؟
بیتردید قدرت یک دولت ائتلافی هیچوقت معادل قدرت یک دولت واحد نیست. این دولت دچار مشکلات و مسائل متعددی خواهد بود. قهر و آشتیهای زیادی در چنین دولتی معمولا اتفاق میافتد و ممکن است ثبات کمتری داشته باشد. حتی احتمال دارد دوران زمامداریاش کمتر طول بکشد و نتواند یک دورهی چهار ساله را پرکند.
اما در هرحال این واقعیت جامعهی عراق و یا تمرین دمکراسی برای این جامعه است. جامعهی عراق باید از این مجرا رد شود و از این تونل عبور کند تا بتواند به ثبات نسبی برسد.
اگر جامعهی عراق با چنین کنش و واکنشی بتواند به یک ثبات نسبی برسد، بیش از هر اقدام امنیتیای میتواند جلوی ناامنی را بگیرد، میتواند بمبگذاریها را متوقف کند، میتواند حملات انتحاری را بهپایان برساند و یک عراق جدید را به منطقه معرفی کند که کاملاً دگرگونه است.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: بابک بهمنش