اگر کامپیوتر از طبقه پنجم فرو افتد ...
۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبهاطلاعات مجموعهای از نشانهها هستند. متن مجموعهای از کلمات است، هر کلمه "نشانه" است، و کلمه از حروف تشکیل شده؛ هر حرفی هم خود یک نشانه است. اطلاعات بایستی برای ضبط شدن، به صورت نشانههایی درآیند که بتوان آنها را ضبط کرد، حال چه از نوع متن باشد، چه تصویر، چه صدا. اطلاعات دیگری هم جز این سه نوع وجود دارند، برای مثال بو. بشر همواره در جستوجوی شیوههایی برای کنسرو کردن نشانهها بوده است. فرهنگ از راه "کنسرو" کردن پدید آمده است.
مشکلات امبرتو اکو
اومبرتو اکو (Umberto Eco)، رماننویس و فیلسوف ایتالیایی، اشتغالهای فکری فراوانی دارد که نشانهشناسی از جملهی آنهاست. نشانهشناس در این مورد کاوش میکند که نشانه چیست، نشان دادن به چه معناست و ارتباطهای نشانهای چه منطقی دارند. نشانهشناس طبعا به موضوع کنسرو کردن نشانهها نیز علاقه دارد. و به این دلیل است که اکو تا کنون در این مورد بسیار نوشته است.
روزنامهی آلمانی" فرانکفورتر روندشاو" مقالهی تازهای از نویسندهی "نام گل سرخ" منتشر کرده با عنوان «اگر کامپیوتر از طبقه پنجم فروافتد». اکو در این مقاله از مشکلات خود با وسیلههای جدید ضبط دادهها تعریف میکند. از مقالهاش پیداست که هنوز در نزد او "کتاب" در میان وسیلههای ضبط متن، مقام والایی دارد.
او در رمان "نام گل سرخ" هم نشان داده که بسیار کتابدوست است. "قهرمان" اصلی این داستان یک کتاب است، کتابی دربارهی خنده. اکثر فیلمهایی هم که در مورد اکو ساخته شدهاند، او را در کتابخانه نشان میدهند. او کتابخانهی شخصی مفصلی دارد. کتابدوستی او به شکل "کتاببازی" در آمده است. او کتابهای نادر و قدیمی جمع میکند.
ضبط در کتاب و ضبط کتاب
اومبرتو اکو در ابتدای مقالهاش شیوههای مختلف ضبط دانستهها را در طول تاریخ برمیشمرد: از لوحهی گلی گرفته تا کتاب. او مینویسد که در میانهی قرن نوزدهم کاغذ کاهی به وسیلهی ضبط دانش تبدیل شد. چاپخانهها شروع به چاپ روی کاغذی کردند که دوام چندانی ندارد. کتابهای ۵۰۰ سال پیش هنوز در قفسهها هستند، اما کتابهای چاپشده روی کاغذ کاهی عمری دارند حداکثر ۷۰ سال. «اگرروزنامهها و کتابهای پس از جنگ را به دست گیریم، میبینیم که میان انگشتان خرد میشوند.» چه باید کرد، با توجه به اینکه کتابخانههای آکنده از کتابهای چاپشده روی کاغذ اسیدی هستند، به خاطر این به سرعت زوال پیدا میکنند و ممکن است کتابهای سالم را هم آلوده کنند و به زوال محکوم سازند؟
اکو در مورد این ایده که همه کتابها را اسکن کنیم و آنها را به صورت دیجیتالی ضبط کنیم، میگوید که این کار در مورد کل کتابهای موجود ممکن نیست.
مشکل تغییر مدام وسیلهی ضبط
مشکل دیگر خود حاملهای جدیدند، وسایلی که اطلاعات را حمل میکنند. "کنسرو"های جدید را میشناسیم: نوار، ویدئو، دیسکت، هارددیسک، سی-دی، دی-وی-دی، استیک یو اس بی. همهی اینها عمر محدودی دارند. اکو از نوار شروع میکند که پس از مدتی از کار وا میماند و به اصطلاح "جمع" میکند». باز میشد به قول اکو مشکل را با یک مداد حل کرد، حلقه را چرخاند و نوار را مرتب کرد. با وسیلههای جدیدتر چه میتوان کرد؟ آنها یا کار میکنند یا نمیکنند.
مشکل مضاعف است: وسیلهی استفاده از وسیله. اکو در این مورد دیسکت را مثال میزند که دیگر ور افتاده است و همچنین دیگر نمیتوانی در بازار کامپیوتری را بیابی که بتواند دیسکت را بخواند. چه باید کرد؟ در انبار مجموعهای از کامپیوتر از نسلهای مختلف ردیف کرد، هر یک با امکان خواندن نوع خاصی از کنسرو اطلاعات؟
مرگ با سقوط
وسیلههای قدیم جانسختتر بودند. بسیاری از سنگنبشتهها هنوز پا بر جا ماندهاند. وسیلههای تازه با یک شوک الکتریکی میمیرند. در ضمن دادهها دیگر در دسترس نیستند، اگر برق نباشد.
اکو این مقایسه را هم میکند: «اگر کامپیوتر من از پنجرهی طبقه پنجم به زمین افتد، میتوانم مطمئن باشم که همهی دادههایم از دست بروند. اما اگر کتابی از آن بالا فروافتد، در بدترین حالت تنها شیرازهاش پاره میشود.»
پس زنده باد کتاب!
خلاصهی کلام این است که کتاب یک چیز دیگر است؛ و خواندن، یعنی کتاب خواندن. ولی اکو با رسانههای الکترونیک دشمنی ندارد و آنها را بسیار مفید میداند، فقط "مفید".
او در پایان مقالهاش مینویسد: «من امّل و کهنهپرست نیستم. من شاهکارهای ادبیات جهان و یک تاریخ فلسفه را روی یک دیسک سخت قابل حمل ۲۵۰ گیگابایتی انباشته دارم. پیدا کردن چیزی در آثار دانته یا "سوما تئولوگیکا" (توماس اکوینی) با این امکان سادهتر از آن است که بلند شوم و یک کتاب سنگین را از آن قفسهی بالا پایین آورم. اما من خوشحالم که هنوز این کتابها را دارم؛ من برای آن روزی که این دستگاههای الکترونیکی از کار وامانند، مجهزم.»
نویسنده: رضا نیکجو
تحریریه: بهنام باوندپور