«ایران، چیزی بیش از پلیسهای باتوم بهدست است»
۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبهقرار است برنامه "شعر، آزادی است" با اثری از بزرگ علوی با عنوان "بازجویی، هنگام شکنجه" آغاز شود و با شعر "برای ندا" از لنگرودی پایان یابد. در میان این آغاز و پایان، آثاری از نادر نادرپور، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، شفیعی کدکنی، احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، اسماعیل خویی و دیگران به اجرا در میآیند. کورینا هارفوخ (Corrina Harfouch)، یوتا هوفمن (Jutta Hoffmann)، یوتا لامپه (Jutta Lampe) از مشهورترین هنرپیشگان آلمان، این آثار را "میخوانند". در بیانیهای که بخش "نویسندگان دربند" انجمن بینالمللی قلم ـ شاخهی آلمان منتشر کرده، آمده است: «این متنها و شعرها شاهدهای عشق به آزادی و رنج انسانی هستند و روزنهای به گلستان جادویی فراموششدهی ادبیات سرزمینی عذابکشیده».
دویچه وله برای آشنایی با چند و چون برنامه روز ۱۷ نوامبر در برلین، با دیرک زاگر، عضو هیئت اجرایی انجمن بینالمللی قلم ـ شاخهی آلمان گفتوگو کرده است:
دویچه وله: ۱۵ نوامبر از سوی انجمن بینالمللی قلم، روز جهانی گرامیداشت نویسندگان و روزنامهنگاران تحت پیگرد اعلام شده است. چند تن از نویسندگان و روزنامهنگاران ایرانی، بنا به اطلاع شما، هنوز در زندانند؟
دیرک زاگر: شمار دقیق این همکاران دربند، هنوز معلوم نیست. پیدا کردن اطلاع دقیق در این زمینههم امر دشواری است. چون در ماههای اخیر، بیش از ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدهاند. ولی گزارش شده که حدود ۵۰ تن هنوز در زندانند. این تعداد شامل بلوگرهای دستگیرشده هم میشود.
همکارانی که در چند روز گذشته آزاد شدهاند، هم در این آمار منظور شدهاند؟
بله، روزنامهنگارانی که آزاد شدهاند، هم در این آمار درنظر گرفته شدهاند. آزادشدگان، کسانی بودند مثل نویسنده و فیلمبرداری که در عین حال با نیوزویک هم همکاری میکرد: مازیار بهاری. او با وثیقهی سنگین آزاد شد. میتوان گفت که بهاری در اثر فشار شدید افکار عمومی جهانی آزاد شده است.
انجمن بینالمللی قلم چه اقداماتی برای آزادی این روزنامهنگاران انجام داد؟
مرکز انجمن بینالمللی قلم در لندن، چندین نامه و بیانیهی اعتراضی به سفارتهای ایران در اروپا و همچنین به آدرس دولت ایران نوشت و فرستاد و خواستار آزادی همکارانمان شد...
آیا دولت ایران یا سفیران آن به این اعتراضها واکنش مستقیمی نشان دادند؟
من از این واکنشها اطلاعی ندارم.
انجمن بینالمللی قلم در نظر دارد، روز ۱۷ نوامبر مراسمی به نشانهی همبستگی با روزنامهنگاران و نویسندگان ایرانی برپا کند. انجمن با برگزاری این مراسم چه هدفی را دنبال میکند؟
انجمن در این رابطه چندین هدف دارد. ما ابتدا میخواهیم به افکار عمومی آلمان نشان دهیم که ایران، چیزی بیش از پلیسهای باتوم بهدست و دانشجویان باتومخورده است؛ اینها تصویرهایی هستند که در حال حاضر از ایران در همهجا دیده میشوند! ما با برگزاری این مراسم میخواهیم نشان دهیم که ایران، سرزمین ادبیات هم هست و نمونههایی از این ادبیات را هم ارائه میکنیم. دوم، میخواهیم نشان دهیم که سرکوب مبارزات در ایران، تنها مسئله امروز و دیروز نیست. مسئلهای است که غرب هم در آن نقش بزرگی داشته است. چون دورهی اخیر سرکوب در ایران، در دههی پنجاه آغاز شد؛ آنهنگام که مصدق به کمک CIA یا به رهبری CIA سرنگون شد. مصدق تصمیم داشت در ایران دموکراسی برقرار کند. پس از سرنگونی او، تنها دیکتاتورهای رنگ بهرنگ بر این کشور حکومت کردند، بدون آن که به دموکراسی و حقوق بشر اهمیت بدهند. یعنی ما میخواهیم تاریخچهی تظاهرات عظیمی که در تابستان امسال در ایران برپا شد، را هم نشان دهیم ...
فکر میکنید برگزاری چنین مراسمی تأثیری بر تصمیمهای دولت ایران در جهت رعایت حقوق بشر خواهد داشت؟
هر اقدامی که سبب شود، قربانیها ودستگیرشدگان سرکوب تظاهرات این تابستان به دست فراموشی سپرده نشوند، مؤثر است. هر اقدامی که به این آگاهی کمک کند که انسانهایی در زندانهای ایران اسیرند، که کسانی تحت تعقیب هستند، مهم و یاریدهنده است. واقعیت این است که در حال حاضر نمیتوان دولت ایران را به آزاد ساختن این انسانها واداشت. امکانات ما در این حد است که نگذاریم این قربانیان به دست فراموشی سپرده شوند. من فکر میکنم که "شب آزادی..." به ما کمک میکند که خاطرهی رویدادهای اخیر در ایران را زنده نگهداریم.
این مراسم چگونه تدارک دیده شد؟
هیئت اجرایی انجمن بینالمللی قلم امسال تصمیم گرفت که روز ۱۵ نوامبر (روز جهانی گرامیداشت نویسندگان در بند) را به رویدادهای اخیر ایران اختصاص دهد. هدف این بود که افق دید افکار عمومی آلمان دربارهی ایران را، فرای اخبار روز و رویدادهای غمانگیز آن، گسترش بدهیم. مسئولیت آن به عهدهی من گذاشته شد. چون من مسئول کمیتهی "نویسندگان در بند" این انجمن هستم.
دلیل دیگری هم دارم که شخصی است. من در سال ۱۹۶۷، وقتی دانشجو بودم، هنگامی که شاه برای دیداری به برلین آمد، در این تظاهرات ضد شاه شرکت کردم و پیش از آن هم در سمینارها و برنامههایی که برگزار میکردم، میکوشیدم توجه افکار عمومی را به مستبد بودن حکومت شاه جلب کنم. به همین خاطر و در رابطه با شرایط کنونی ایران، احساس مسئولیت میکردم و میخواستم به این مناسبت مراسمی برپاکنم. معلوم است که من نمیتوانستم به تنهایی از عهدهی این کار برآیم. من دوستان ایرانی زیاد دارم که در این راه به من یاری رساندند. از جمله دوستانی در "انجمن دفاع از حقوق بشر در ایران" که متنهای ادبیای که آن شب خوانده میشوند، انتخاب کردند. سعید، شاعر ایرانی مقیم آلمان، اجراکنندهی برنامهاست. چهار هنرپیشهی بنام آلمانی، اشعار و متنهای ادبی را میخوانند، یا به عبارتی "اجرا میکنند."
چه معیاری برای انتخاب این نمونههای ادبی و شعرها در نظر گرفته شده؟
همانطور که گفتم، "انجمن دفاع از حقوق بشر در ایران" عهدهدار گزینش این نمونهها بود. این افراد دوستان من هستند که سالهاست به ناچار در برلین زندگی میکنند. این مراسم، ولی مراسمی سیاسی نیست. در نتیجه در گزینش متون، انتخابی سیاسی هم صورت نگرفته است، بلکه به ادبیات اهمیت داده شده. به این ترتیب در این شب، اشعار عاشقانه و غنایی هم خوانده میشوند.
اگر لیست شاعران و نویسندگانی که از سوی انجمن بینالمللی قلم منتشر شده، ملاک قرار دهیم، میبینیم که بهاستثنای یک شاعر، فروغ فرخزاد، متون دیگر از میان آثار شاعران و نویسندگان مرد ایرانی انتخاب شده. بیشک در این دوره، زنان نویسنده و شاعر هم بودهاند که آثارشان آئینهی تمامنمای"وضعیت ناهنجار اجتماعی ـ سیاسی" این پنجاه سال بوده. آیا میتوان گفت که رویدادهای پنجاه سال اخیر ایران، با "نگاهی مردانه" در این مراسم مطرح میشوند؟
امیدوارم که اینطور نباشد. در انتخاب این نمونهها، خانمهای ایرانی هم شرکت داشتند. من کارشناس ادبیات فارسی نیستم. تنها میتوانم تصور کنم که متنهای انتخابشده نمیتوانند تمام جوانب را نشان دهند. احتمالاً من هم، اگر قرار میبود متونی از میان آثار ادبی آلمانی انتخاب کنم، با همین دشواریها روبرو میشدم. در این رابطه ولی قطعاً از روی قصد تبعیضی صورت نگرفته است.
شما از چهار هنرپیشهی بنام آلمانی که متنهای ادبی را اجرا میکنند، صحبت کردید. چطور توانستید همکاری این هنرپیشگان را جلب کنید؟
ما چارچوب طرح این مراسم را با این هنرپیشگان در میان گذاشتیم و پرسیدیم که آیا مایل به همکاری هستند، از کورینا هارفوخ، از یوتا هوفمن و یوتا لامپه، و آنها فوری جواب مثبت دادند. البته هنرپیشگان دیگری هم بودند که ابتدا پاسخ مثبت دادند و بعد به دلایلی، از جمله شرکت در برنامههای فیلمبرداری پیشبینی نشده، نتوانستند به همکاری خود ادامه دهند. آمادگی این هنرپیشگان برای ابراز همبستگی و همکاری، فوقالعاده بود و به ما جرأت داد، در تدارک این مراسم بیشتر بکوشیم.
این مراسم چگونه برگزار میشود؟
همانطور که گفتم اجراکنندهی برنامه، شاعر ایرانی، سعید است. کار او چیزی بیش از "اجرا" ست. سعید وظیفهی "روایتگری" را به عهده دارد. این راوی بین متنهای ادبی، از ادبیات و سیاست صحبت میکند، دربارهی روند تاریخی نیم قرن پیش در ایران و در این چارچوپ، تاریخ و ادبیات به هم پیوند زده میشود. او همچنین شاعرانی که آثارشان خوانده میشوند، معرفی میکند، به نقش آنان در اجتماع میپردازد و احتمالاً رنجی که به مناسبتهایی متحمل شدهاند، بازگو میکند. بهنظر من، شب فوقالعادهای خواهد شد.
این سهم انجمن قلم در همبستگی با ایران است. بهنظر شما دولت آلمان در رابطه با ایران چه نقشی میتواند ایفا کند تا ایران به رعایت حقوق بشر تن دردهد؟ در این رابطه چه انتظاری از دولت خود دارید؟
ما انتظار داریم که دولت آلمان، همچنین دولتهای عضو اتحادیهی اروپا و کشورهایی که با ایران در رابطه با برنامهی هستهای این کشور با سران آن مذاکره میکنند، از همهی این دولتها انتظار داریم که در تمام گفتوگوهای سیاسی خود با این کشور این واقعیت را فراموش نکنند که در زندانهای ایران، انسانهایی بیگناه، اسیرند. ما انتظار داریم که افکار عمومی بیدار در اروپا، دولتها را مجبور کند که وظایف خود را به عنوان دولتهای دموکراتیک انتخابی انجام دهند. از جملهوظایف این دولتها این است که ببینند آیا موازین حقوق بشر در کشورهای دیگر اجرا میشود یا نه و این روند را تقویت کنند.
دیرک زاگر، در سال ۱۹۴۰ در شهر هامبورگ بهدنیا آمد. او در سالهای دههی هفتاد میلادی به عنوان خبرنگار کانال دوم تلویزیون آلمان در آلمان شرقی فعالیت داشت و سپس به آمریکا و روسیه اعزام شد. زاگر تا سال ۲۰۰۴ مسئولیت دفتر این کانال در مسکو را به عهده داشت. او در حال حاضر به عنوان "خبرنگار ویژه" برنامهی دوم تلویزیون آلمان فعال است.
مصاحبهکننده: فهیمه فرسایی
تحریریه: فرید وحیدی