اینترنت برای نسرین ستوده، از شعر و غزل تا بحث جدی
۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعهبیش از یک ماه است که نسرین ستوده، وکیل زندانی، در اعتصاب غذاست. در این مدت بارها خبرها یا عکسهای خودش یا فرزندانش در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است. در برخی از کشورهای دنیا تجمعاتی در دفاع از حق حیات و آزادی او شکل گرفته است. مروری بر وبلاگستان فارسی یا فیسبوک و توییتر، نشان میدهد که به جز اخبار رسمی که مدام بازنشر میشوند، بیش از هر چیز شعر و متون ادبی درباره نسرین ستوده و فرزندانش وجود دارد. یک کاربر فیسبوک مینویسد: «در صفحه شطرنج وزیر و شه را/ نسرین ستوده به ستوه آورده»
نسرین ستوده سابقه همکاری جدی با جنبش زنان دارد اما برخی از کاربران که یا با فعالیتهای وی آشنا نیستند و یا از اهداف جنبشهای فمینیستی بیاطلاعاند، به او لقب "مرد ایران" دادهاند که به روشنی نقض غرض میکند. یکی از کاربران در فیسبوک مینویسد: «خواهرم مردان سرزمین من شرمنده مردانگی تو شدند.» نویسنده وبلاگ "برابراندیش" وظیفه آگاهیرسانی را بر گردن فعالان حوزه زنان میداند: «شایسته است یکی از وظایف فعالان حوزه برابریخواهی اینگونه باشد که به شکلی مداوم دلایل به زندان رفتن و تحمل وضعیت فعلی از سوی ایشان و دیگر دربندان که همانا خواستار پایهایترین حقوق انسان ها و تفکر برابری است تکرار و تکرار و تکرار شوند.»
در کنار حجم بالای اشتراک گذاری اخبار مربوط به نسرین ستوده و اشعار همدلانه، در برخی پستهای وبلاگها یا توییتها و استتوسهای فیسبوکی درباره مواردی جدی نظیر وضعیت سلامت ستوده، و چگونگی حمایت از او بحث شده است. نویسنده وبلاگ "برابریخواه" از جو موجود در فضای اینترنت راضی است: «تا آنجایی که ظرفیتهای شبکههای اجتماعی و فضای مجازی اجازه داده مردم همراهی و مشارکت کم نظیری داشتهاند. از تغییر دادن عکسهای خود تا اشتراکگذاری مداوم خبرهای مرتبط با آخرین وضعیت نسرین ستوده»
اشاره وی به عکس گل نسرین است که از سوی تعدادی از کاربران فیسبوک و توییتر برای همراهی با نسرین ستوده به عنوان عکس پروفایل استفاده شده است. او توضیح میدهد: «با توجه به نداشتن رسانههای آزاد در ایران انتظار زیادی از توده مردم داشتن یک توقع بیهوده است و در مقطع فعلی کاری بیشتر از این نمیشود انجام داد و باید همین حرکتها را ستود و تشویق به ادامه دادنشان کرد.»
یکی از کاربران توییتر اما از میزان تولید محتوا درباره نسرین ستوده در فضای وب راضی به نظر نمیرسد. او با شکایت از اینکه بحث قیمت آدامس "اوربیت" در شبکههای اجتماعی داغتر از بحث درباره نسرین ستوده است در توییتر مینویسد: «نسرین ستوده اگه اوربیت بود زودتر خبرش به جامعه میرسید، و شاید یکی پا درمیونی میکرد اعتصابش رو میشکست، آواتار ملتم مزین به گل نسرین نمیشد.»
نسرين ستوده که وکالت بسياری از فعالان سياسي، زنان و دانشجويان را بر عهده داشت، در شهريور سال ۸۹ و پس از احضار به دادسرای انقلاب بازداشت شد. او در دادگاه اوليه به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی» و «تبليغ عليه نظام» به ۱۱ سال حبس تعزيری و ۲۰ سال ممنوعيت از اشتغال به حرفه وکالت و ۲۰ سال محروميت از سفر به خارج از ايران محکوم شد. حکم حبس تعزيری وی در دادگاه تجديدنظر به ۶ سال کاهش يافت. رضا خندان، همسر نسرين ستوده، و مهراوه خندان، دختر ۱۲ سالهی نسرين ستوده نيز ممنوعالخروج شدهاند. نسرين ستوده از جمله زندانيان سياسی است که تا به حال از حق قانونی مرخصی محروم ماندهاند.
استفاده سیاسی از نسرین ستوده ممنوع!
نویسنده وبلاگ "برابراندیش" در پست وبلاگی خود مینویسد که هر روز خود را با بالا پایین کردن صفحه نسرین ستوده در فیسبوک شروع میکند تا بلکه خبری جدید درباره او پیدا کند. او اما از اینکه گروههای سیاسی مختلف بخواهند از اعتصاب و زندانی بودن نسرین ستوده به نفع خود بهرهبرداری کنند شکایت دارد و مینویسد: «سلامتی خانم نسرین ستوده باید مهمترین موضوع باشد تا بهرهکشیهای سیاسی از این موضوع. آگاهانه اسم ایشان را به زیر پرچم و رنگ و لوگوهای مختلف با اهدافی در پشت پرده آوردن خود ظلمی بزرگتر است. مصادره حمایت ستودنی مردم به نام اشخاص و گروههای خاص تنها نام بدی از آن افراد به جا خواهد گذاشت.»
یک وبلاگنویس دیگر حتی پیشتر میرود و از اتحادیه اروپا که برنده امسال جایزه نوبل صلح بود میخواهد که از ستوده حمایت نکند: «اتحادیهای که در کنار دولت آمریکا غیرانسانیترین تحریمها را علیه مردم ایران اعمال کرده نمیتواند مدافع حقوق بشر باشد. نسرین ما ستوده مردم ماست و نیازی به ستوده شدن از جانب دشمنان مردم ندارد.»
اتحاديه اروپا روز ۲۶ اکتبر امسال با اعطای جايزه ساخاروف به طور مشترک به نسرین ستوده و جعفر پناهی، کارگردان ممنوع الخروج ایرانی، از فعاليتهای مدنی و حقوق بشری آنها تجليل کرد.
چه باید کرد؟
بحث دیگری که معمولا در فضای مجازی مطرح است، این است که چه کاری از دست مردم برای حمایت از نسرین ستوده ساخته است. معمولا کاربران به این مقوله با ناامیدی نگاه میکنند. یکی از کاربران فیسبوک مینویسد: « ما رو ببخش که هیچ کاری جز اشک ریختن، دعا کردن و پای کامپیوتر نشستن و share کردن عکسهات ازمون بر نمیاد! ما رو ببخش که حتی به اندازه نوک ناخن تو شهامت نداریم که کاری کنیم . ما رو ببخش شیر زن سرزمین من.»
دیگری مینویسد: «من نگران تو و به ظاهر آزاد، اما دست و پا بسته، فریادم را از اینجا (فیسبوک) برمیآورم!» آن دیگری نیز واضحتر مینویسد: « به خدا نمیدونیم (من یکی نمیدونم)، در حال حاضر چه کاری برای آزادی خانم نسرین ستوده عزیز باید انجام داد. آخه مگه میشه تنها با آرزو کردن وامید داشتن، ودست روی هم گذاشتن منتظر آزادی این عزیز بود!؟»
اگرچه این کاربران از ناامیدی خود مینویسند اما نوشتن در شبکههای اجتماعی و پخش شدن اخبار در دنیای امروز گاه خود از سوی برخی از تحلیلگران موثر محسوب شده است. حداقل تاثیر آن فراموش نشدن فرد زندانیست. نویسنده وبلاگ "برابریخواه" مینویسد: «روزها را میشماریم برای شنیدن خبر پایان اعتصاب ایشان و سلامتیشان هر چند از پشت میلهها. متاسفانه اکثریت ما از جمله من حافظهی تاریخی کوتاه مدت و بلند مدت ضعیفی داریم و نسرینها باید سر پا بمانند به جای آنکه به ذهنهای فراموشکار سپرده و فراموش شوند.»
پست وبلاگی ستار بهشتی برای نسرین ستوده
یکی از کسانی که برای نسرین ستوده در وبلاگش نوشته است دیگر زنده نیست. ستار بهشتی وبلاگنویس جوانیست که با نام "ستار ب" در وبلاگ خود مینوشت. او مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران بود و پستهایش خشم او از اوضاع را بازتاب میداد. او روز ۹ آبان در منزل خود در رباط کریم توسط پلیس فتا (پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات) به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و فیسبوک" بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد. پنج روز پس از بازداشت، به خانوادهاش اطلاع داده شد که فرزندشان فوت شده و باید جنازهاش را از سردخانه کهریزک تحویل بگیرند. یکی از پستهای وبلاگی او مربوط به نسرین ستوده است که این روزها دست به دست در اینترنت میچرخد.
او در این پست نوشت: « خانم نسرین ستوده بخاطر اعاده حق خود و در آغوش کشیدن فرزندانش امروز از تاریخ ۲۶ آبان ماه دست به اعتصاب غذا زده، فعالان و آزادیخواهان تصمیم برآن دارند که در یک حرکت هماهنگ در فضای مجازی دست به انجام فعالیتی همگانی برای دفاع از ایشان بزنند و با تغییر عکس پروفایل خود برای مدتی با ایشان ابراز همدردی کنند. بنده به عنوان یک ایرانی این کار را بسیار ارزنده وشایسته میدانم و بنده هم با نوشتن مطلب خود قصد دارم سهم کوچکی در این فعالیت هماهنگ داشته باشم، از همه فعالان در این عرصه تشکر میکنم، اما کاش این حرکتها را به جای فضای مجازی می توانستیم با اتحاد و یکپارچگی در هر کوی و برزن و هر شهر و استان در سرتا سر دنیا انجام دهیم.»
او در ادامه نوشت که «خانم نسرین ستوده نمونهای از هزاران زندانی در زندان است که با بدترین شرایط روحی وجسمی روزگار سر میکنند و حتی بسیاری از آنان سالها است از حق تلفن زدن ودیدن خانواده خود محروم هستند.»