بازخوانی «ترانههای مشروطیت» • گفتوگو با محمود خوشنام
۱۳۹۰ اسفند ۳, چهارشنبهروز جمعه (۲۴ فوریه/۵ اسفند) سالن موزه ایالتی شهر بن آلمان، محل برگزاری کنسرتی با عنوان «ترانههای مشروطیت» خواهد بود. هدف از این برنامه که زیر نظر دکتر محمود خوشنام، کارشناس موسیقی اجرا میشود، معرفی و بازخوانی موسیقی مشروطه و بررسی تاثیر ترانههای اعتراضی آن در پیروزی جنبش مشروطه ایران عنوان شده است.
بشنوید: گفت و گو با محمود خوشنام در مورد برنامه «ترانههای مشروطیت»
بازخوانی ترانههای دورهی مشروطه توسط سه خوانندهی زن (مریم آخوندی، پریسا بدیعی و بهرخ بابایی) و یک خواننده مرد (امیرهوشنگ راسخ) به همراه سه نوازنده اجرا میشوند. محمود خوشنام که سرپرستی این برنامه را بر عهده دارد، در گفت و گویی با بخش فارسی دویچه وله از جزییات بیشتری در مورد این برنامه و همچنین ویژگیهای موسیقی مشروطه میگوید:
دویچه وله: جمعهی این هفته ۲۴ فوریه برنامهای در شهر بن آلمان برگزار میشود تحت عنوان «ترانههای مشروطیت» که سرپرستی آن را شما برعهده دارید. ممکن است در مورد این برنامه و ویژگیهای آن توضیح دهید؟
محمود خوشنام: مسئلهی مشروطیت و رابطهاش با موسیقی مسئلهای است که خیلی خوب شکافته نشده است. من معتقدم که یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطهی تنگاتنگاش با موسیقی ا ست. یعنی در واقع موسیقی و مشروطیت با همدیگر یک رابطهی همیشگی و رابطهی علت و معلولی دارند و بههم یاری رساندهاند. جنبش مشروطیت با توجه به جنبهی تجددطلبانهای که داشت، راه آیندهی موسیقی ایران را هموار کرد و تنگناهای سنتی را از پیش پایش برداشت. از طرفی موسیقی هم به جنبش کمک رسانید.
شما میدانید که هر جنبشی نیاز به موسیقی ویژه خود دارد. یعنی بدون موسیقی اصلاً کار هیچ جنبشی پیش نرفته است. در تاریخ هم که نگاه کنید همین طور است و در واقع موسیقی ایران با سرمدارانی مثل عارف و شیدا توانست که این نیاز جنبش را به موسیقی برآورده کند.
ولی علت توجه شما در این مقطع زمانی به این نوع از موسیقی و به این دورهی تاریخی چه بود؟
من چون در پژوهشهایی که میکنم در مورد موسیقی و به طور کلی موسیقی ایران در دورههای مختلف، به این حقیقت رسیدم که باید بیشتر دربارهی اهمیت موسیقی در جنبش صحبت شود و بیشتر آن را حلاجی کرد. حتی به صورت عملی نشان داد. ما در همین برنامه عارف را وقتی مطرح میکنیم، مقداری از حرفهای عارف را هم نقل میکنیم که موسیقی دورهی خودش پیش از این که خودش سربلند کند، در چه وضعیتی بوده است. در واقع موسیقی عارف موسیقی سنتی ایران را احیاء کرده و تا امروز از آن نگهبانی کرده است.
من دقیقاً میخواستم به همین نکته برسم. فکر میکنید موسیقی سنتی امروز ایران تا چه حد تحت تأثیر موسیقی مشروطه بوده است؟
من فکر میکنم مشروطیت در واقع قوامی داد به موسیقی سنتی ایران. برای این که تا آن لحظه در واقع رابطهی مشروطیت با موسیقی چند برتری داشته است. اولاً مشروطه توانست موسیقی را از دربار و محافل عیان و اشراف درآورد و آن را به میان مردم ببرد. در گذشته موسیقی در دورهی قاجار فقط در دربارها و محافل عیان و اشراف بود که مورد نظر قرار میگرفت و پرورده میشد و آن هم موسیقی نوع سرگرمکننده بود و نه موسیقی کمی جدیتر. ولی عارف با کار خودش این موسیقی را از محافل دربسته درآورد و میان مردم برد و این موسیقی را مردمی کرد.
آیا میشود گفت که جنبهی سیاسی موسیقی یا مطرح شدن مباحث سیاسی و اجتماعی در موسیقی از همان دوره شروع شده که تا به امروز هم ادامه دارد؟
بله، مشروطه در واقع در دو شاخه بر موسیقی ایران تأثیر گذاشت. شاخهی عاشقانهها که آنها ربطی به سیاست نداشتند، ولی پاکیزه شد. یعنی از نظر فنی و هنری جنبهی بهتری پیدا کردند. شما وقتی ترانهی شیدا را با دو ترانهی قبل از شیدا مقایسه میکنید، میبینید که تا چه حد از نظر فنی پاکیزه و شسته رفتهتر شدند. این در شاخهی عاشقانههاست. ولی یک شاخهی دیگری بهوجود آمد که این مهمترین تأثیر جنبش است در موسیقی ایران و آن شاخهی اعتراضی انقلابیست که در واقع در ایران وجود نداشت.
ما تنها ترانهی اعتراضی که میبینیم در دورهی لطف علیخان زند است. یک ترانهی موجود است که ثبت شده و دیگر هیچ خبری نداریم. ترانهای که از شجاعتهای لطف علیخان تمجید میکند و نفرین میکند به قاجار که این شاهزادهی جوان را به شکل شنیعی کشتند. شاخهی اعتراضی در واقع بزرگترین دستاورد جنبش مشروطه و تأثیرش در موسیقی ایران است.
آقای خوشنام بپردازیم به جزییات برنامهای که روز جمعهی این هفته قرار است برگزار شود. چه هنرمندانی قرار است در این برنامه به اجرای موسیقی بپردازند و چه آثاری را خواهیم شنید؟
ما دنبال آدمهای مشهور نبودیم. بیشتر به امکانات خودمان نگاه میکردیم و بماند که آنها هم که کمتر مشهور هستند و شهرت دارند، غالباً تواناییهایشان هیچ کمتر از کسانی که شهرت دارند نیست. این است که بیشتر به فکر این بودیم که صداهای خوب را انتخاب کنیم و آنهایی که از نظر جغرافیایی به ما نزدیکاند. به هر حال یکی دو نفر را از جاهای دورتر گاهاً فراخواندیم که در این برنامه شرکت کنند.
خانم آخوندی هستند که نیازی به معرفی ندارد و در این منطقه خوانندهی مشهوریست. خانم پریسا بدیعیست که بسیار صدای شیرینی دارند و تحصیلکردهی موسیقی هستند. خانم بهرخ باباییست که سالها در کار تئاتر و موسیقی کار کردهاند. و یک خوانندهی دیگر ما داریم که از خوانندگان گروه کُر اپرای تهران قبل از انقلاب بوده است به نام آقای امیر هوشنگ راسخ. ایشان صدای باریتونی (Bariton) دارد؛ خواستیم یک نوع صدای بینالمللیتری هم در برنامهمان داشته باشیم. این نوع صدای آشناتری برای همهی ملیتها است، نه تنها برای ایرانیها.
همین طور در مورد نحوهی انتخاب ترانهها هم فکر کردیم که تنوع چشمگیری را در برنامه منظور کنیم. برنامه در واقع به صورت موزاییک اجراء میشود. یعنی هر بخشاش یک ندای خاصی دارد و در مجموع یک طرح بسیار جالبی را عرضه میکند.
آیا تنوع ترانهها ایجاب میکرد که از چهار خواننده استفاده کنید یا این که دلیل خاص دیگری داشت؟
البته همان طور که شما میدانید خود ترانهها هم بعضیها با بعضی صداها سازگارترند و بعضیها نه، سازگاری ندارند و به زحمت با همدیگر هماهنگ میشوند. این است که ما فکر کردیم ترانههایی که انتخاب میکنیم هم نمونههای عاشقانه در آن باشد، یعنی نمونههایی مثل ترانههای شیدا، و هم ترانههای اعتراضی در آن باشد. البته اولویت را به اعتراضیها دادیم.
برای این که شرایط امروز ما طوری است که باید بگوییم این موسیقی موسیقیایاست که ظرفیت اعتراض را هم دارد. از زمان قاجار به این فکر بودند که زبان اعتراض به موسیقی دهند. برخلاف گمان خطای خیلیها که میگفتند موسیقی ایران موسیقی فقط عاشقانه و ریلیک است و جنبهی دراماتیک ندارد. به این ترتیب ما خواستیم با انتخابمان همهی ظرفیتهای موسیقی ایران را به شکلی در این برنامه بگنجانیم.
این برنامه از سوی «کانون آوازه» قرار است برگزار شود. برنامههای دیگر شما در آینده چه خواهد بود؟ آیا قرار است این برنامهی ترانههای مشروطیت در قالب انواع دیگر موسیقی در آینده هم ادامه پیدا کند؟
طرحهایی برای این کار داریم. مشکلات خارج از کشور را شما بهتر از من میدانید. برای ساختن برنامه واقعاً آدم با دردسرهای زیادی روبهروست. هم از نظر مالی و هم از نظر امکانات هنری و شخصیتی. ولی ما میخواهیم کوشش کنیم که همچنان برنامه را ادامه دهیم. منتهی همان طور که بار اول به مسئلهای پرداختهایم که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده، میخواهیم در آینده هم سوژههایی را پیدا کنیم که کمتر مورد مصرف قرار گرفته باشد.
مثلاً فرض کنید موسیقی عامیانهی کوچه و بازار. این موضوع را بشکافیم و بدون این که ارزیابی پیشاپیش داشته باشیم، ببینیم که واقعاً چه ارزشها و چه ضدارزشهایی در آن هست. البته را هم اضافه کنم که ما از ارکستر صرفنظر کردیم. این تنها به خاطر مشکلات جمعآوری گروه برای ارکستر نبود، بلکه به خاطر این بود که ذات موسیقی مشروطه موسیقی با تکنوازی و ساز تنها بوده است. یعنی عارف، شیدا و دیگران تا زمان درویشخان که ارکستر بهوجود آمد، ارکستر «اخوت» بود و قطعات را اجراء میکرد، همه به صورت تکنوازی خواننده را همراهی میکردند.
ما خواستیم که برنامهمان کمی شباهتاش به مشروطیت بیشتر باشد. این است که از سه ساز بیشتر استفاده نکردیم و ازجمله یک ساز پیانو هم در این هست. برای این که پیانو هم در آغاز ورودش به ایران مورد استفادهی هنرمندان قرار گرفت و خیلیها برخلاف تصور مردم توانستند پیانو را با موسیقی سننتی سازگار کنند. این است ک از پیانو هم استفاده کردیم که شباهت کار به موسیقی مشروطیت بیش از این که ما فکر میکنیم باشد.
از نوازندگانی هم که قرار است برنامه اجراء کنند، ممکن است نام ببرید؟
آقای فرزین دارابیفر که الان چهرهی شاخصی هم شدهاند و از شاگردان آقای درخشانی و آقای متبسم و نوازندهی پیشرفته تار و سهتار هستند. آقای پویان آزاده هم هستند که جوانیست ۳۳ـ ۳۲ ساله، ولی بسیار توانا در کار پیانو و در حال گرفتن دکترای موسیقی در شهر هاله آلمان. از ایشان هم خواهش کردیم که در این برنامه ما را همراهی کنند و در دو برنامهی پیشین هم که داشتیم، شب پیانو و شب اپرا در ایران، در این دو برنامه هم شرکت داشتند و کارشان خیلی مورد استقبال قرار گرفت.
کاوه بهرامی
تحریریه: فرید وحیدی