«باغ وحش جهانی» پاسخی به گفتوگوی تمدنها
۱۳۸۷ آبان ۲۴, جمعهکلام اول: بازگو کردن مشکلات اجتماعی که مردم ایران مجبورند هر روز با آنها دست و پنجه نرم کنند و کلنجار بروند، کار آسانی است. آسان از آن جهت که تنها کافی است برای مدتی مجبور به ایستادن در صف چند ساعته بانک شوید یا مدتی را در انتظار رسیدن اتوبوس در ایستگاه سپری کنید. همین تجربه عملی باعث میشود که دیگرانی هم که همانند شما در حال انتظارند، همه آنچه را که در ذهنشان میگذرد در یک گفتوگو به اشتراک بگذارند!
کلام دوم: بازگو کردن مشکلات اجتماعی که مردم ایران مجبورند هر روز با آنها دست و پنجه نرم کنند و کلنجار بروند، کار آسانی نیست. سخت است به این دلیل که فرض کنید چهار سال را دور از اجتماعی بودهاید که حالا میخواهید از مشکلاتش بگویید. سوال اینجاست که شما اصلا تا چه حد توانایی و مهمتر از آن آگاهی انجام این کار را دارید، در حالیکه مدتهاست دیگر در بطن آن جامعه نبودید؟
کلام اصلی: گروه کیوسک و مشخصا آرش سبحانی بعد از دو تجربه قبلی «آدم معمولی» و «عشق سرعت»، برای سومین بار در آلبوم جدیدشان «باغ وحش جهانی» که در روز چهاردهم نوامبر روانه بازار شده است، برای بار دیگر دست به چنین تجربهای زدند. مضمون اصلی بیشتر آهنگها مثل همیشه گفتن از مسائل و مشکلات جاری ایران است و باید اعتراف کرد که آرش سبحانی توانسته دید خود و در نهایت ترانههایش را همچنان تازه نگه دارد.
«باغ وحش جهانی» شامل نه قطعه اوریژینال و یک قطعه بازسازی شده است و بنا بر بیانیه رسمی گروه، «این آلبوم جهش بزرگی از دو آلبوم زیرزمینی قبلی کیوسک» است. این جهش بزرگ دستکم از نظر ریتم موسیقی چندان بیراه نیست: والس، تانگو، موسیقی ملل و از همه برجستهتر موسیقی کولیها که تا پیش از این در آهنگهای کیوسک اثری از آنها دیده نمیشد، در این آلبوم قابل شنیدن هستند. اردلان پایور نوازنده کیبورد گروه در همین رابطه میگوید: «اتفاقا من داشتم چند روز پیش با دوستم به آلبوم گوش میدادم، سبکهای مختلف آن را شمردم، به این نتیجه رسیدیم که از ده آهنگ، هفتای آن در سبکهای مختلف است: تانگو، بلوز، پانک، جیپسی جز، دیسکو و بلو گرس. برای همین هم من فکر میکنم که از لحاظ سبک تغییر کرده است.»
اجرای نوازندگان در آلبوم جدید برجستهتر از گذشته است که البته این ویژگی را باید تا حد زیادی به پای تهیهکننده آلبوم نوشت. «باغ وحش جهانی» نخستین تجربه همکاری کیوسک با یک تهیهکننده است. شنیدن آهنگها این نکته را تایید میکنند که ارزشش را دارد کیوسک این تجربه را برای آلبومهای بعدی هم تکرار کند!
شروعی گلهمند
قطعه «آی آی» اولین آهنگ آلبوم است، آهنگی که شکوه از اوضاع است و حرف از ناامیدی.
از اون طوفان و این گرداب
از اون خوشبختی نایاب
دیدی کوروش که رفت در خواب و میراثش به زیر آب
از اون امروز و اون فردا
از اون فردای ناپیدا
از اون تارزان بیعرضه
که رفت و وارث جنگل شده چیتا
آی آی آی آی
قسمت برجسته این آهنگ، تکنوازی گیتار از بابک خیاوچی است که کوشیده با سازش به نوعی صدای شکایت و ناله را به شنونده منتقل کند. هرچند آرش سبحانی شخصا در این جا هم از تهیهکننده آلبوم یاد میکند و به نوعی او را عامل اصلی در این سبک نواختن بابک میداند.
اما ترانههای آلبوم جدید به جزسه آهنگ «یارم بیا»، «لیوانها، بطریها، گالنها» و «چرخش پوچ» که در واقع به نوعی رمانتیک محسوب میشوند، بقیه همه تا حدی دنباله همدیگر هستند. با تمام شدن یک آهنگ و شروع آهنگ بعدی این حس به شنونده دست میدهد که انگار از ابتدا یک ترانه بلند را سرودهاند و بعد آن را تقسیم کردهاند. در واقع از تنوع مضمونی که در آلبومهای قبلی به چشم میخورد، در این آلبوم تنها یک رد کمرنگ به جای مانده است. آرش سبحانی نیز به شخصه به این نکته معترف است: « به صورت خود آگاه این کار را نکردم ولی یک فضای ذهنی بوده است که ناخودآگاه اینها را به هم پیوند داده است. آن فضای انتقادی کاملا یک فضای ذهنی متصل به هم است که در چند آهنگ خرد شده است که فرمهای مختلفی دارند و حتی آن فضای رمانتیک هم همینطور است. من فکر میکنم که این کمک میکرد که وقتی ما اینها را جا به جا کنیم، احساس پیوستگی را در آلبوم بکنیم.» اما همین پیوستگی تا حدی تبدیل به پاشنه آشیل آلبوم میشود و عاملی برای این که به شنونده بعد از مدتی احساس تکرار دست بدهد.
سیرابی نفت
آرش سبحانی آدم خودرأیی است. اگر پای صحبت اعضای گروهش هم بنشینید، تاییدیه لازم برای این ادعایتان را خواهید گرفت. او برای دریافت پیشنهادات اعضا کاملا به سبک دموکراتیکی عمل میکند ولی اینکه این پیشنهادها را تا چه اندازه به کار میبرد، خود حکایت دیگری است.
«سیرابی نفت» ترانه دوم آلبوم، تنها آهنگی است که نام بابک خیاوچی را البته در کنار آرش سبحانی به عنوان سراینده با خود دارد. باید گفت که برخی از اعضای کیوسک مثل شهروز مولایی نوازنده درامز ترانهسراهای توانایی هستند اما در گروه تنها به ساز زدن بسنده کردهاند. شهروز این امر را اینگونه استدلال میکند:«فضا فرق میکند. یک دفعه یک آهنگ با یک سبک دیگر نمیتواند در آلبوم بیاید. این موضوع برای همه گروهها صادق است، وقتی که یک طرفدار سیدی آن گروه را میخرد یک انتظاری دارد و فضای خاصی در نظرش است و اگر بخواهی یک دفعه آن را بشکنی و در یک فضای دیگر بروی. نمیدانم تا به حال این ایده هم به ذهنمان نرسیده که بخواهیم یک آهنگ عجیب و غریب هم آن وسط داشته باشیم.»
بعد از ناامیدی تزریقی ترانه اول، «سیرابی نفت» با ضربات تند و جاندار شروع میشود. اینبار راوی دست به دامن خدا میشود بلکه این اوضاع نابسامان به دست او سامان پیدا کند. بابک خیاوچی در رابطه با میزان ایفای نقشش در سرودن این ترانه میگوید: «یک روزی سر کار نشسته بودم، در یک میتینگی بودم و خیلی هم حوصلهام سر رفته بود، بعد اینقدر دیگه ناامید شده بودم که یک دفعه شروع کردم یک شعر کله پاچهای گفتم، یعنی تمام المنتهایی را که در کله پاچه هست، از سیرابی و شیردان و پاچه و کله و اینها، همینجوری شروع کردم با آنها بازی کردن و بعد این ایده را برای آرش فرستادم و او یک دفعه من را غافلگیر کرد. یک سری از بیتهای آن را برداشت و در شعر خودش آورد!».
خداحافظ آدم قبلی
«پراگماتیزم عشقی»، آهنگ سوم این آلبوم، متفاوت است. این نکته را شنونده از همان ابتدا میفهمد، وقتی که آهنگ با تشویق و صدای دست زدن یک عده که انگار در یک مهمانی نشستهاند شروع میشود و کمی بعد هم همین صداها خواننده را در بخشهایی از آواز همراهی میکنند. اما غافلگیری زمانی رخ میدهد که به ترجیع بند ترانه میرسید: «من دیگه اون آدم قبلی نیستم.» به یاد قطعه «آدم معمولی» از آلبوم قدیمی این گروه خواهید افتاد. در آن قطعه از تمایل به عادی بودن و به عبارتی «خود بودن» گفته میشد. اما این بار قرار است دیگر آن آدم قبلی نبود. شاید بتوان این تلقی را کرد که سبحانی در این فاصله تا حدی تغییر دید یا موضع داده:
منم میرم یاد میگیرم آدم چه جوری ترقی میکنه
به هر دری میزنم،
هدف، وسیله را توجیه میکنه
این آقاهه با اون یکی فرقی با هم ندارن
دنبال اونی باهاس بری که
الان خر رو سوارن
من دیگه اون آدم قبلی نیستم
...
اون آدم معمولی و این حرفها دیگه نیستم
موسیقی در قطعه «پراگماتیسم عشقی» از چند فضا بهره برده است؛ قسمت شنیدنی آن بداهه نوازی بیس است که کار نوازنده مهمان Djordje Stijepovic است و همینطور هم ترکیب گیتار حاصل نوازندگی هنرمندانه Paul Mehling.
همکاری محسن نامجو در آلبوم جدید
حضور افرادی خارج از دایره همیشگی کیوسک در آلبوم «باغ وحش جهانی» در خور توجه است. از نوازندههای مهمان غیر ایرانی گرفته تا «محسن نامجو» که با سبک ویژه خودش در قطعه «یارم بیا»، یکی از ترانههای محلی شیرازی همخوانی کرده است. این قطعه با خوانندههای دیگری مثل حامد نیکپی هم ضبط شده که در نهایت نسخه نامجو در آلبوم گنجانده شده است. خوب طبیعتا از شهرت نامجو نمیتوان صرف نظر کرد به خصوص زمانی که او درست در هنگام ضبط آلبوم در آمریکا باشد. کیوسکیها به خوبی از این فرصت استفاده کردهاند!
تنها نام یکی از آهنگها، «گروگانگیری در باغ وحش»، به طور مستقیم با نام آلبوم به نوعی در ارتباط است. آرش سبحانی در نوشتهای که در وب سایت این گروه منتشر شده است، میگوید: «باغ وحش جهانی بیانگر نگاه کیوسک به جهان امروز است. گفتوگوی تمدنها ظاهرا جواب نداده و در پیامد آن دنیا به شکل یک باغ وحش در آمده، حتی نه مانند یک جنگل که ساکنینش حداقل دارای آزادی فردی هستند.» البته در چند ترانه دیگر هم حیوانات نقش برجستهای دارند!
روی هم رفته کیوسک در آلبوم جدیدش سعی کرده تا نوآوری کند، سبکهای مختلف موسیقی، بهره جستن از خواننده و نوازندگان مهمان و مهمتر از همه به کار گرفتن یک تهیه کننده که تاثیرش را بدون شک میتوان در موسیقی این گروه شنید. اما با تمام این حرفها، بعد از شنیدن ترانههای به هم پیوسته این آلبوم دلتان کمی هوای «عشق سرعت» را دارد.
کیوسک اجرای آلبوم جدیدش را پیشتر در شهر تورنتو آغاز کرد و در ماههای آینده هم تور «باغ وحش جهانی» را در شهرهای مختلف آمریکا ادامه خواهد داد. در وب سایت این گروه قطعه «پراگماتیزم عشقی» را میتوان به طور رایگان دانلود کرد.