بحث در اسرائیل در بارهی نحوهی برخورد با برنامه هستهای ایران
۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبهحمله نظامی، امید به سقوط نظام حاکم یا تحریمهای شدید؟ اینها گزینههایی بودند که سه روز تمام سیاستمداران و کارشناسان در یک کنفرانس استراتژیک در هرتزلیا در نزدیکی تلآویو در بارهی به کارگیری احتمالی آنها علیه ایران و پیامدهای هر یک بحث و گفتوگو کردند.
در این کنفرانس که مهمترین همایش در زمینه مسائل امنیتی و سیاست خارجی اسرائیل به شمار میرود، اغلب این سخنرانان اسرائیلی بودند که بر رویارویی سخت با ایران تأکید داشتند.
موشه آیلون، قائممقام نخستوزیر اسرائیل خواهان آن شد که دولت ایران در برابر دو گزینه " مرگ و بقا" قرار داده شود. به گفته این رئیس سابق ستاد مشترک ارتش، «باید به رهبری ایران فهماند که همهی گزینهها روی میز هستند و اگر این کشور به خواست جامعهی جهانی گردن نگذارد، انتظاری جز پایانی با اشکهای تلخ بر چهرهی ایران نداشته باشد.»
«حمله نظامی پیامدهای نامطلوبی دارد»
تیم گلدیمن، دیپلمات سویسی اما نظر دیگری داشت. او نسبت به هرگونه حمله نظامی به ایران هشدار داد و به شرح پیامدهای احتمالی چنین حملهای پرداخت. گلدیمن از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ سفیر سویس در ایران بود و به زودی به همین مقام در آلمان گمارده خواهد شد. او پیشبینی کرد که واکنش ایران حمله به تانکرهای نفتی در خلیج فارس باشد، اقدامی که قیمت نفت را به سرعت و به طرز فاحشی خواهد کرد و تأثیری منفی بر اقتصاد و سیاست بینالمللی خواهد گذاشت. ضمن این که، حمله نظامی قادر به نابودی توان هستهای ایران نیست و تنها آن را برای ۲ تا ۴ سال عقب خواهد انداخت.
شیمون پرز، رئیس جمهور ۸۶ ساله اسرائیل نیز یکی دیگر از سخنرانان کنفرانس هرتزلیا بود. او بهترین حالت را سقوط رهبری جمهوری اسلامی دانست، ولی گفت که مبارزره برای چنین گزینهای باید از درون ایران شروع شود و نه از خارج.
شمعول بار، مدیر انستیتوی سیاست و استراتژی در هرتزلیا بر این عقیده بود که یک دولت دیگری در ایران به دنبال چالش با همسایگانش و با جهان نخواهد بود. به گفتهی وی شماری از روحانیون ارشد بانفوذ ایران داشتن سلاح هستهای را به لحاظ دینی حرام میدانند.
تحریم آری یا نه؟
در واکنش به دو سخنران یادشده، گولدیمن هشدار داد که نباید به این توهم دچار شد که گویا رژیم کنونی به این یا آن دلیل سرنگون خواهد شد و بلافاصله نظامی دمکراتیک و غربگرا از آسمان فروخواهد افتاد، خود را تثبیت کرده و روابطی خوشایند با ما برقرار خواهد نمود.»
در زمینه تأثیر تحریمها، پاتریک کرونین، از کارکنان Center for a New American Security این نظر را بیان کرد که تحریمهای شدید علیه ایران فشار را بر رهبری این کشور افزایش خواهد داد و آن را به سوی ارزیابی هزینه-فایده رویکرد خود سوق خواهد داد. شمعول بار نیز بر این عقیده بود که تحریم فرآوردهای نفتی، مانند بنزین، «رژیم را ظرف سه ماه به زانو در خواهد آورد.» او نآآرامیهای احتمالی ناشی از تحریمها را روندی دانست که به تعویض قدرت میانجامد. اما فرانسیس هایزبورگ از "مرکز سیاستهای امنیتی ژنو" مخالف این ارزیابی بود. به گفتهی او، از یک طرف بنزین و نفت برای فعال نگهداشتن ماشین نظامی رژیم به اندازه کافی موجود است، و از طرف دیگر، تقصیر جیرهبندی احتمالی بنزین به گردن "شیطان بزرگ" خواهد افتاد و کسی آن را به پای حکومت نخواهد نوشت.
این نکته که حکومت ایران چه راهبردی را دنبال میکند نیز پرسشی بود که شرکتکنندگان در کنفرانس بر سر آن اتفاق نظر نداشتند. آیا رژیم ایران تنها میخواهد به دنیا ثابت کند که به لحاظ فنی توان ساخت بمب هستهای را دارد یا واقعاَ در صدد ایجاد یک زرادخانه اتمی و استفاده احتمالی از این سلاح است؟
ذهنیتی که همچنان زیر تأثیر کابوس هولوکاست است
ایزاک بناسرائیل، ژنرال سابق ارتش و استاد کنونی دانشگاه تلآویو این نگرانی را مطرح کرد که حکومت ایران احتمالاَ ابایی از کاربرد بمب اتمی نخواهد داشت. او گفت: « رژیمهای خاورمیانه بیش از سایر رژیمها خطا میکنند، زیرا دمکراتیک نیستند و تصمیمات آنها را یک گروه کوچک اتخاذ میکنند. نهایت این که در کشورهایی از این دست، اگر بمب اتمی موجود باشد، بالاخره کسی پیدا خواهد شد که ماشه آن را بکشد.»
این نگرانی در اسرائیل یک نگرانی شایع و گسترده است. در خارج از اسرائیل هنوز هم ابعاد تأثیرات کابوس هولوکاست بر ذهن اسرائیلیها دستکم گرفته میشود. در این کشور، بسیاری این گفته احمدینژاد که اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود را تنها یک تهدید توخالی نمیدانند، بلکه برای آنها یادآور تاریخ است.
تجربه تاریخی یهودیان آنها را به این سو رانده که در مواقع تهدیدات حیاتی به جز به خود به کسی دیگری اتکا نکنند. این دو اصل اینک به مبانی رویکرد امنیتی اسرائیل بدل شده است: هیچ خطری را نباید دستکم گرفت و باید در برابر هر تهدیدی از خود دفاع کرد.
FW/MM