«بخشی از ایرانیان به این رسیدهاند که اعدام چاره درد نیست»
۱۳۹۰ مهر ۱۸, دوشنبهدکتر عبدالکریم لاهیجی از بنیانگذاران جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر و معاون فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر است.
بشنوید: گفتوگو با عبدالکریم لاهیجی
دویچه وله: آقای لاهیجی شما از همان ابتدا در جریان شکلگیری روزی به نام «روز جهانی مبارزه با اعدام» بودید. از سال ۲۰۰۲ تاکنون چه تغییراتی در رابطه با منسوخ شدن این مجازات در کشورهای مختلف مشاهده میکنید؟
عبدالکریم لاهیجی: اجازه دهید بهعنوان مقدمه بگویم که امروز مقارن است با سیامین سالگرد لغو اعدام در فرانسه و دهسال پیش یعنی در سال ۲۰۰۱ نخستین کنگرهی جهانی لغو اعدام در استراسبورگ، که میدانید مقر پارلمان اروپا است، تشکیل شد. آن پس تصمیم گرفته شد که این کنگره هر دو یا سه سال یکبار در یک کشور دنیا برگزار شود. آخرین کنگره سال گذشته در ژنو بود و در محور این کنگره نیز یک همبستگی گروهی بین بیش از صد NGO، صد سازمان حقوق بشری در دنیا بهوجود آمد که این مبارزه را جلو میبرند. یکی از نتایج این مبارزه این بود که سه سال پیش در مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای زیر عنوان «اعدام بس» به تصویب رسید. یعنی این که اگر در کشوری هم اعدام به صورت قانونی لغو نشود، لااقل در آن کشور قانونی بگذرانند که اعدام اجراء نشود. به این قطعنامه فقط ۴۶ کشور رأی مخالف دادند که ایران هم جزو این ۴۶ کشور بود و امروز که من دارم با شما صحبت میکنم، این خوشحالی را دارم که به شما بگویم در بیش از ۸۰ درصد کشورهای عضو سازمان ملل مجازات اعدام وجود ندارد و بین این کشورها غیر از کشورهای غربی اتحادیه اروپا، آمریکای لاتین، بسیاری از کشورهای آفریقایی نیز هستند، ازجمله کشور گابون، که همین دو سه هفته پیش مجازات اعدام در آن لغو شد.
الان فعالان مبارزه با مجازات اعدام چه اهداف نزدیکی را دنبال میکنند؟
نخستین هدف ما این است که در کشورهایی که دموکراسی هست، به این کشورها بگوییم که لغو اعدام یکی از اولویتها و ضرورتهای یک دموکراسی است. یعنی در یک دموکراسی دولت نمیتواند نقش قاتل را داشته باشد. یعنی زشتترین عملی که نسبت به زندگی انسان صورت میگیرد، آن به عمل بهعنوان مجازات جنبهی قانونی دهد و خودش را هم در مقام قاتل قرار دهد. و در صدر این کشورها متأسفانه ایالت متحده آمریکا است که میدانید همین دو هفته پیش فردی را پس از این که بیش از ۲۰ سال را در دهلیزهای مرگ گذرانده بود اعدام کردند، در صورتی که همواره اتهامی را که متوجه او کرده بودند، قتل یک پلیس، آن اتهام را رد و تکذیب کرده بود؛ یا در آسیا کشور ژاپن، کشور هند.... بالاخره اینها کشورهایی هستند که از آنها بهعنوان کشورهای دموکراتیک یاد میشود و البته اولویت ما این کشورها هستند که به آنها بگوییم در این کشورهایی که انتخابات آزاد است، در این کشورهایی که نظامهای پارلمانی هست، لغو اعدام باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
دوم، همان طور که گفتم، با توجه به این که در نزدیک به ۲۰ درصد کشورهای دنیا هنوز اعدام وجود دارد، به این کشورها و ازجمله چین و ازجمله ایران، عربستان سعودی، یمن بگوییم که اگر فعلاً امکانات یا ارادهی سیاسی در بین رهبران آن کشور وجود ندارد برای لغو قطعی و همیشگی اعدام، لااقل بیآیند اجرای اعدام را متوقف کنند. البته به صورت یک قانون. به خاطر همین هم این مبارزه بر محور این هدفی که گفتم ادامه پیدا میکند و طی سالهای اخیر هم موفقیت زیادی پیدا کرده است، بهخصوص در کشورهای آفریقایی و در کشورهای مسلمان. الان دوستان ما در تونس این امیدواری را دارند که پس از تصویب قانون اساسی که میدانید ماه آینده مجلس مؤسسان تشکیل میشود، یکی از اولویتهای آنها هم لغو مجازات اعدام در تونس باشد.
به نظر میآید که شما بیشتر بر لزوم وجود یک ارادهی سیاسی تأکید میکنید تا افکار عمومی. در این مورد میتوانید توضیح دهید.
من ابتدا از فرانسه شروع کردم. سی سال پیش که در فرانسه مجازات اعدام لغو شد، نظرخواهیهای آن زمان نشان میداد که ۶۲ درصد مردم فرانسه موافق اعدام بودند. ببینید، مجازات یکی از وظایف انحصاری دولت است و دولت باید اینجا نقش پیشگام داشته باشد که جامعه را آماده کند، هم از نظر فرهنگی ... به خاطر این که به جامعه بگوید، برخلاف آن که عدهای از موافقان اعدام میگویند، اعدام هرگز جنبهی بازدارنده نداشته و در طی قرنها اعدام وجود داشته و قتل هم وجود داشته است. بنابراین اگر قرار بود که مردم از ترس و وحشت از اعدام در پی آدمکشی نروند، پس میبایست آدمکشی از عرصهی روزگار برچیده میشد. ولی میبینیم که متأسفانه وجود دارد. دلیلش در همین قرن بیست و یکم در کشور ایالت متحده آمریکا است. وقتی شما آمار را نگاه میکنید یا در چین، میبینید که با وجود این که اعدام وجود دارد و اجراء میشود، هنوز آمار قتل بالا است و حتی با درنظر گرفتن ضریب جمعیت در این کشورها به مراتب بیش از کشورهایی است که در آن اعدام وجود ندارد. هم جامعه را از نظر فرهنگی آماده کند و هم این که بگوید در یک کشوری که دولت آن را مردم برمیگزینند، عمل شنیعی مثل آدم کشتن نباید بهعنوان مجازات اعمال شود. اینجاست که ما نتیجه را طی سی سال گذشته میبینیم، اگر جامعهی فرانسه در سی سال پیش ۶۲ درصد موافق اعدام داشت، امروز بیشتر از ۸۰ درصد مردم فرانسه مثل اکثریت قریب به اتفاق کشورهای اروپایی موافق لغو اعدام هستند. اینجاست که دولتها به ضرورت باید این برنامه را جلو ببرند. وقتی مردم هم در عمل ببینند که نتیجهی لغو اعدام کاهش میزان جنایت بوده و نه افزایش آن، مسلم است که مردم هم درست داوری خواهند کرد و این واقعیت را خواند پذیرفت.
چشم انداز لغو این مجازات را در ایران چه طور میبینید. این چند سال که ما گزارش دادیم در مورد روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، بههرحال همان روز یا حول و حوش آن روز چند اعدام هم در ایران صورت گرفت.
نخست آنکه متأسفانه ایران مادهی شش میثاق بینالمللی حقوق مدنی سیاسی را لغو میکند که میدانید ایران عضو این میثاق است. به خاطر این که در مادهی شش گفته شده است که فقط برای جنایات بزرگ میشود اعدام کرد. در صورتی که در قانون مجازات اسلامی بیش از ۲۰ مورد بهعنوان جرم، این که میگویم مورد به خاطر این است که بسیاری از اعمال اصلاً جرم به معنای مدرن کلمه نیست. نوشابه الکلی، مصرف الکل جرم نیست، یک امر شخصی است. یا روابط جنسی آزاد و به دور از تجاوز و عنف بین دو انسانی که آنها حتی به اصطلاح همسری هم ندارند و ازدواج هم نکردند جرم نیست. بههرحال تمام این موارد را که میشود بیشتر گفت گناه است تا جرم، در کنار جرائم بزرگی مثل جاسوسی و خیانت و اقدام علیه امنیت کشور، در ایران ۲۰ مورد را بهعنوان جرم تلقی کردهاند که مجازات آن اعدام است. این مخالف آن چیزی است که در مادهی شش میثاق بینالملل از آن بهعنوان جرائم بزرگ یا جرائم مهم یاد میشود.
دوم این که عملشان برخلاف کنوانسیون حقوق کودک است. در آنجا هم میدانید که از نوجوانان زیر ۱۸ هم بهعنوان کودک و طفل یاد میشود، ولی ما دیدیم که درست چند هفته قبل (۳۰ شهریور) باز یک جوان ۱۷ ساله را در تهران به دار زدند، به اسم علیرضا ملاسلطانی، و در همان روزها هم متأسفانه حدود ۲۸ شهریور در چند زندان ایران ۲۳ـ ۲۲ نفر را کشتند، به حدی که طی سال گذشته مطابق آماری که ما داریم، البته آمار رسمی که از داخل روزنامهها و رسانههای خبری ایران میشود به دست آورد، چیزی است در حدود ۲۶۰ اعدام، ولی آماری که سازمانهای حقوق بشری دارند نشان میدهد که سال گذشته بیش از پانصد نفر در ایران اعدام شدند. امسال هم با این روندی که متأسفانه اعدام دارد، حداقل به همان رقم تا آخر سال خواهیم رسید. ولی در مقابل این بالارفتن تدریجی اعدام در ایران، خوشبختانه لااقل در تهران یا در شهرهای بزرگ، بسیاری از نه فقط مدافعان حقوق بشر که مردم و نیروهای جوان و تحصیلکرده کمکم به این واقعیت رسیدهاند که اعدام چارهی کار نیست و باید با عوامل جنایتزا و جرمزا مبارزه کرد. کوششهایی هم که مدافعان حقوق بشر و در صدر آنها آقای عمادالدین باقی در ایران میکنند که حتی از نظر موازین اسلامی هم اثبات کنند که میشود اعدام را لغو کرد، بدون این که با احکام اسلام هم مغایرتی داشته باشد، این امید را برای ما بهوجود آورده است که به مرور مردم ایران هم با مجازات اعدام روز به روز بیشتر مخالفت خواهند کرد.
ولی همان طور که گفتم تا زمانی که این حربه در دست دولتمردان ایران است که مخالفان خودشان را از طریق اعدام قانونی سر به نیست کنند یا این که با افزایش روز افزون اعدام جو ارعاب و ترس و خفقانی در جامعه بهوجود آورند، ما راهحل را در این میبینیم که این دولتمردان را جامعهبینالمللی ناگزیر از تجدیدنظر در این سیاست واقعاً ضد انسانیشان کند و ایران هم برود به طرف آن کشورهایی که در آنجا اعدام نباشد. شاید در وهلهی نخست اعدام را با یک مادهی قانونی متوقف کنند و بعد ما برویم به طرف آن زمان، نمیتوانم بگویم ایدهآلی، امیدوارم که زیاد دور نباشد روزی که اعدام در ایران به صورت قانونی لغو شود.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: شهرام احدی