تاثیر جنگ غزه بر مذاکرات اتمی ایران • تحلیل
۱۳۹۳ مرداد ۱۲, یکشنبه"دالیا داسا کی"، نویسنده مقاله "غزه و مذاکرات هستهای" در آخرین شماره مجله "فارین افرز" (۲۷ ژوئيه ۲۰۱۴ / ۵ مرداد ۱۳۹۳) است. او در ابتدا اشاره میکند به اینکه در ماه نوامبر ۲۰۱۳ هنگامی که اعضای تیم مذاکرهکننده کشورهای ۱+۵ (پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد باضافه آلمان) به توافقی موقت در مورد برنامه اتمی ایران رسیدند، نخست وزیر اسرائيل، بنیامین نتانیاهو، این توافق را "اشتباهی تاریخی" خواند که دنیا را به "مکانی بس خطرناکتر" تبدیل میکند؛ هفته پیش مذاکرهکنندگان نتوانستند به توافق نهایی برسند و بجای آن مدت مذاکرات را برای چهار ماه تمدید کردند، "اما این بار از نتانیاهو صدای چندانی برنخاست".
بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب درباره بحران غزه
به گفته نویسنده، سکوت نتانیاهو با توجه به واکنش سرزنشآمیز پیشین او به نظر شگفتانگیز میرسد. برخی ممکن است بالا گرفتن درگیریها در غزه را موجب گیج شدن رهبری اسرائیل و در نتیجه عدم توجه به ایران بدانند. حتی یک روزنامه اسرائيلی نوشته است: «نتانیاهو میخواست به ایران حمله کند، اما بجای آن در غزه گیر کرد.»
به نوشته "دالیا داسا کی"، نتانیاهو تصریح کرده است که اسرائيل "ترجیح میدهد هیچ توافقی با ایران صورت نگرد تا اینکه توافق بدی صورت گیرد" و شاید این بتواند واکنش او به تمدید مهلت مذاکرات را توضیح دهد.
مذاکرات هستهای به دور از موضوعات منطقهای
در "فارین افرز" میخوانیم که در ذهن نتانیاهو، سازمان حماس هنوز جای ایران را به عنوان "چالش بزرگ امنیتی برای اسرائيل" نگرفته است. اگر قرار باشد درگیری غزه تاثیری در این میان بگذارد، احتمال دارد که این درگیری نگرانیهای نتانیاهو نسبت به ایران را بیشتر کند و ممکن است باعث شود که مذاکرات هستهای جاری که تا کنون هم چندان بدون ضعف پیش نرفته، دشوارتر به نتیجه برسد.
نویسنده اشاره میکند به اینکه مذاکرهکنندگان آمریکایی تلاش کردهاند موضوعهای منطقهای در رابطه با ایران را در طول مذاکرات از موضوع هستهای جدا کنند. آنها برای مثال از بحث درباره موضوعهایی چون برنامه موشکی ایران، روابط این کشور با گروههای تروریستی و نقض حقوق بشر در ایران خودداری کردهاند.
مذاکرهکنندگان ایرانی هم تصریح کردهاند که وظیفه ندارند درباره موضوعهای دیگر منطقهای مثل سوریه و عراق با آمریکاییها گفتوگو کنند و مایلند مذاکرات هستهای را جدا از هر موضوع دیگر نگه دارند.
بنا بر این دو طرف مذاکرهکننده از این منطق حرکت کردهاند که تمرکز بر موضوع اتمی امکان رسیدن به توافق را بالا میبرد، بهویژه که مباحث اتمی بهخودی خود به قدر کافی پیچیده هستند.
به عقیده نویسنده، با این حال چنین تفکیکی در عمل تقریبا غیرممکن است. بحرانهایی چون درگیریهای غزه بر محاسبات مذاکرهکنندگان هستهای تاثیر میگذارد و نیز بر موضع کشورهایی مثل اسرائيل که گرچه به طور مستقیم در مذاکرات شرکت ندارند، اما وضعیتشان در گرو نتیجه آن است.
خطر ایران به عنوان "قدرت جاهطلب منطقه"
به نوشته "فارین افرز"، در حقیقت برای بیشتر کشورهای عربی و نیز برای اسرائیل نگرانیها در مورد ایران همیشه فراتر از برنامه اتمی این کشور بوده است. برای برخی کشورها جاهطلبیهای ایران در منطقه، روابطش با گروههای شیعی در کشورهای همسایه و نیز با گروههای تروریستی منطقه خطرناکتر به شمار میروند تا خواست این کشور برای گسترش تواناییهای اتمیاش.
در ادامه مقاله میخوانیم که حتی برای اسرائيل نگرانی اصلی این نیست که ایران لزوما سلاح اتمی علیه این کشور به کار خواهد گرفت، بلکه اینکه استعداد ایران برای این کار میتواند به این کشور در عرصههای دیگر نیز جسارت بخشد.
بیشتر بخوانید: صفحه ویژه پرونده هستهای ایران
برای اسرائيل حمایت طولانیمدت ایران از حزبالله در شمال اسرائیل و کمک مالی و نظامی از حماس و دیگر گروههای مسلح فلسطینی در غزه پذیرفتنی نیست. بنا بر این وقتی یک درگیری برای مثال در غزه پدیدار میشود که بر نقش منطقهای ایران تاکید میکند، موضع رهبران اسرائیل در برابر برنامه اتمی ایران به احتمال سختتر میگردد.
«رد پای ایران در درگیریهای غزه»
نویسنده "فارین افرز" میگوید که اسرائيل تقریبا شکی ندارد که رد پای ایران در درگیری غزه همه جا وجود دارد. اگرچه ایران حمایت خود از حماس را بعد از پشتیبانی این سازمان از مخالفان رژیم بشار اسد، رئيس جمهور سوریه، متوقف کرد، اما مقامات رسمی اسرائيل و تحلیلگران اوضاع منطقه خاورمیانه معتقدند که حمایتی که پیش از این به این سازمان شده به آن اجازه داده که به این حملات مبادرت ورزد.
نویسنده مثال میآورد که اگرچه اغلب موشکهای حماس هم اکنون در محل تولید میشوند (بخاطر متوقف شدن کمک ایران و حمله مصر به راههای قاچاق حماس) اما نظر بر این است که برخی از قطعات موشکها و دانش فنی برای تولید و آموزش از ایران به حماس داده شده است. دالیا داسا کی میگوید: «وقتی اوضاع آرام گیرد، به احتمال رابطه ایران با جنگ در مرز اسرائیل مورد توجه بیشتر قرار خواهد گرفت.»
او وعده نتانیاهو را نقل میکند که پیش از این گفته است: «ایران به حماس و جهاد اسلامی آموزش میدهد و آنان را تامین مالی و تسلیحاتی میکند. به چنین ایرانی نمیتوان اجازه داد توانایی تولید مواد لازم برای سلاح اتمی را داشته باشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، چیزهایی که اطرافمان میبینیم و آنچه در خاورمیانه اتفاق میافتد بسیار بدتر خواهد شد.»
به نوشته نویسنده "فارین افرز"، یک مقام رسمی پیشین دولت آمریکا این نظر را تایید کرده و در وین به خبرنگاران گفته است: «ایران مسئولیت دارد از ادامه رساندن اسلحه برای جنگ دست بردارد تا آتش این درگیری خاموش بشود.»
نمایندگان کنگره آمریکا نیز همین نگرانی را دارند؛ "آنان معتقدند تا وقتی ایران حماس را برای حمله به مهمترین متحد آمریکا در خاورمیانه توانمند میسازد به سختی قادرند بپذیرند که تحریمها علیه ایران رفع شود".
در ادامه مقاله میخوانیم که در این میان شرکای آمریکا در مذاکره اتمی با ایران، بهویژه فرانسه، ممکن است حتی نسبت به جدیت ایران در رسیدن به توافق اتمی تردید بیشتری پیدا کنند. درگیری غزه یادآوری میکند که ایران برخی مقررات سازمان ملل را نقض کرده و در نتیجه به شعلهور شدن درگیری در منطقه کمک کرده است.
به گزارش "فارین افرز" به نقل از گزارش سازمان ملل در ماه ژوئن ۲۰۱۴، اسرائيل موشکها و دیگر تسلیحاتی را در دریای سرخ ضبط کرد که از ایران ارسال شده بودند. اسرائيل اعلام کرد که این تسلیحات در راه غزه بودهاند. در آن زمان توجه چندانی به این گزارش نشد، اما حالا درگیری غزه توجه بیشتری را به این رخداد برانگیخته است.
«احیای نام ایران در جایگاه رهبر مقاومت ضداسرائيلی»
به نوشته "فارین افرز"، فشار عمومی در ایران ممکن است باعث افزایش حمایت ایران از گروههای مسلح فلسطینی و محکوم کردن پرخاشگری اسرائيل شود و نیز موجب شود که رهبری حکومت ایران فکر کند این درگیریها میتواند تصویر ایران را در منطقه به عنوان "رهبر مقاومت علیه اسرائيل" احیا کند.
"فارین افرز" مینویسد که رهبران ایران ممکن است با وجود اینکه پیش از این حمایت از حماس را بخاطر سوریه متوقف کرده بودند، بار دیگر از پشتیبانی از این سازمان به منفعت زیادی دست پیدا کنند و با استفاده از آن تمایلات جداییطلبانه در مناطق مرزی ایران را خاموش سازند؛ چنانچه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در توییتی در تاریخ ۱۴ ژوئیه (۲۳ تیر) نوشته بود که "قتل عام در غزه باید دولتها و ملتهای مسلمان را بیدار کند تا از تفرقه دوری کنند و با هم متحد شوند".
اما به گفته نویسنده "فارین افرز"، حمایت فزاینده از شبهنظامیان در غزه آتش مقاومت بینالمللی در برابر توافق هستهای را دامن میزند و این باعث میشود که تحریمها باقی بمانند.
دلایل ایران و آمریکا برای امید به توافق اتمی
در پایان این مقاله آمده است که هم آمریکا و هم ایران دلایلی ناگزیر دارند برای آنکه به توافقی موفقیتآمیز در مذاکرات هستهای برسند و این آنها را وادار میکند که با وجود آنچه در غزه میگذرد به مذاکرات خود ادامه دهند: برای دولت اوباما، حل مسئله اتمی ایران به کمک دیپلماسی به معنای دستاوردی بزرگ در سیاست خارجی است و باعث حل مسئلهای در خاورمیانه خواهد شد که تاکنون همراه با کشمکشهای فراوان بوده است. در مورد جمهوری اسلامی، علی خامنهای هنوز از مذاکرات حمایت میکند تا بلکه نتیجه آن رفع تحریمها باشد.
نویسنده مقاله معتقد است هنوز باید منتظر ماند و دید که آیا مذاکرات اتمی ایران منجر به توافقی که هر دو طرف را خشنود کند خواهد شد یا نه. اما به نظر او، هر چه درگیری غزه بیشتر طول بکشد، جدا کردن مذاکرات از آنچه در منطقه در جریان است دشوارتر میشود و این بشارتدهنده پایان خوبی برای مذاکرات هستهای نیست.