تجمع ده اسفند و امیدهای کاربران فضای مجازی
۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبهتجمعهای پراکندهی حامیان جنبش سبز و معترضان به حاکمیت ایران، روز دهم اسفندماه در حالی برگزار شد که هنوز خبر دقیقی از وضعیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز در دست نیست. دیروز، دهم اسفندماه، روزنامه کیهان در خبری مدعی شد که مقامات امنیتی اعلام کردهاند که موسوی و کروبی به زندان منتقل نشده و همچنان در حصر خانگی بهسر میبرند.
کیهان به نقل از مقامات امنیتی مدعی است که این دو رهبر جنبش اعتراضی و همسرانشان در خانههای خود به سر میبرند و خاموشی چراغ خانههایشان به خودشان مربوط است و تنها تماس تلفنی دیگران با آنها و به ویژه تماسهای تلفنی خارج از کشور مسدود شده است. کیهان در ادامه مینویسد که اجازه تماس بستگان درجه اول کروبی و موسوی نیز صادر شده است.
این در حالی است که فرزندان کروبی و موسوی همچنان در بیخبری مطلق از وضعیت والدین خود به سر میبرند و تاکید دارند که چراغهای منزل مسکونی کروبی و موسوی همچنان خاموش است و هیچ نشانی از حضور افراد در داخل خانه به چشم نمیخورد.
گزارشهای شاهدان عینی از تعداد حاضران در تجمعهای پراکندهی دیروز ضدونقیض است. این سوال نیز برای بسیاری مطرح است که در غیاب و عدم امکان ارتباط رهبران جنبش سبز با هواداران خود، چشمانداز اعتراضها و تاکتیکها در آینده چطور خواهد بود و چه کسانی هدایت مردم را برعهده گرفته و ساماندهی خواهند کرد.
فضای مجازی فارسی زبان نیز دیشب و امروز تحت تاثیر تجمعهای اعتراضی دیروز پر از روایتهای شاهدان و تحلیلها و سوالهایشان بود.
وقتی سرکوب ناخودآگاه به خدمت بلوغ بیشتر جنبش میآید
هواداران جنبش سبز از ابتدای شکلگیری این جنبش بر «عدم خشونت» در شیوهی مبارزهی خود تاکید کردهاند. با وجود اینکه تا بهحال تعدادی از معترضان به ضرب گلوله کشته شده و هزاران نفر با خشونت مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند، هواداران همچنان بر ادامهی این شیوه در رویارویی با نیروهای سرکوبگر اصرار دارند.
نویسندهی وبلاگ «مجمع دیوانگان» در یادداشتی با اشاره به تغییرات شیوههای سرکوب خیابانی از سوی مقامات مینویسد:«در حال حاضر نیروهای بسیح مسئولیت مستقیم برخورد با مردم را برعهده گرفتهاند. نیروهایی که موتورسوارانشان بیتردید اراذل و اوباشی هستند که عربده میکشند، زنجیر میچرخانند، نفسکش میطلبند. هتاک و فحاش و بیرحماند و هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیستند.»
او با تاکید براینکه تعداد نیروهای نفوذی و شکل سرو ظاهر آنها نیز افزایش یافته و تغییر کرده و این تغییرات، امکان شکلگرفتن هستههای اعتراضی را بسیار سختتر کرده است، میگوید:« اعتراض مسالمت آمیز شعاری بود که از نخستین روزهای شکلگیری جنبش سبز در دستور کار قرار داشت. محوریتی مورد توافق که من گمان میکنم چندان برای فعالان جنبش شناخته شده نبود. پرسش اصلی این بود که با حجم سنگین سرکوب چگونه ممکن است همچنان از خشونت دوری جست و در عین حال به پیروزی دل بست؟»
این وبلاگنویس در ادامه مینویسد:« بهباور من این روزها شیوه جدید سرکوب حاکمیت، ناخواسته مشکل معترضین را حل کرده و جنبش بدون خشونت آنها را به بلوغ رسانده است. در شیوهی جدید، اساسا امکان شکلگیری تجمع بزرگ وجود ندارد. به همین میزان هم معترضین امکان درگیری با سرکوبگران و به کاربردن خشونت را ندارند. تجمعهای اخیر فارغ از اینکه معترضان چقدر به شعار اولیه خود پایبند بودهاند، بدون خشونت شکل گرفت و پایان یافت. مردم تنها در سکوت و گاه به صورت پراکنده در خیابان ظاهر شدند، در پیادهروها قدم زدند و حتا بسیاری از آنها امکان سر دادن یک شعار را هم پیدا نکردند. با این حال، هزینهی وارد شده از جانب این تجمعات به حاکمیت، هیچ تفاوتی با تجمعات سال گذشته نداشته است. حاکمیت همچنان ناچار است شهر را به حال فوقالعاده درآورد. هزاران نیروی امنیتی را مسلح کرده و به خیابان بفرستد و البته بسیج گستردهای از مزدوران را سازماندهی کند...من تداوم این وضعیت را برای جنبش مفید و برای حاکمیت کودتا غیر ممکن میدانم.».
در اهمیت کیفیت و نه کمیت
از آنجایی که نیروهای امنیتی مانع از جمع شدن معترضان در نقطهای خاص میشوند و تجمع روز ۱۰ اسفند نیز نقطه مشخصی نداشت، تخمین تعداد دقیق اعتراض کنندگان دیگر ممکن نیست. گزارشهای شاهدان عینی از تخمین جمعیت بسیار متفاوت بود. برخی با ناامیدی از کمی جمعیت نوشتند و عدهای دیگر از شلوغی خیابانها و حضور پررنگ مردم در نقطهای از شهر.
نویسنده وبلاگ «ابر اردیبهشت» در مطلبی با عنوان «خبری بود یا نبود؟» مینویسد:«اعتراض خیابانی سالها بود که مثل یک آرزوی دستنیافتنی گیر کرده بود تو گلوی خیلیهایمان. سر کمپینهای انتخاباتی پارسال و بعد از انتخابات بود که طعم شیرین اعتراض بیخشونت خیابانی را چشیدیم.در تمام این سالها تعریف ما از" تظاهرات" یا هرگونه دیگری از اعتراض عوض شده است. همانطور که تعریفها از "برخورد" و "زندان"و "محکومیت" هم عوض شده. همانطور که مفهوم "الله اکبر" و "یاحسین" هم عوض شده و خیلی چیزهای دیگر عوض شدهاند.»
این وبلاگنویس با انتقاد از کسانی که معتقدند دیروز در خیابانهای تهران خبری نبوده است میپرسد:«ای عزیزانی که دیروز برای خرید عید به خیابانها رفته و میگویید "خبری نبود" یا "نمیدونی چه خبر بود"، طول و عرض اعتراضات را با کدام مترتان اندازه میگیرید؟ متر ده سال پیش یا هجده ماه پیش؟ ای عزیزانی که معنی "خبر" یادتان رفته، بسته شدن تمامی راههای ورودی به خیابانهای آزادی و انقلاب "خبر" است. جمعیت هزاران نفری، در پیادهروهایی که نیروهای ضدشورش با ضربه نرم باتوم، مردم را از آن دور میکنند "خبر" است. روزنامههای سوخته در خیابان و چشمهای اشکآلود "خبر" است. صدای تیرهای پیاپی "خبر" است.»
نویسنده وبلاگ «ساز مخالف» هم از دیگر وبلاگنویسانی است که درباره برخی انتقادها از حضور کم تعدادتر مردم مینویسد:«اینکه میزان استقبال مردم از تجمعات و تظاهرات را به عنوان نشانه و سنجه حرارت و شدت مخالفتها بدانیم اشتباه است. این اشتباه را حکومت پس از ۲۲ بهمن سال گذشته کرد و ۲۵ بهمن امسال نتیجهاش را دید. میزان استقبال مردم تابع معیارهای متعددی نظیر شرایط روز، شدت خشونت و نوع برخورد با بازداشتشدگان تظاهرات قبلی، زمان و مکان اعلام شده، آبوهوا و مسایل دیگری است.»
این وبلاگنویس با تاکید براینکه مشاهداتش حاکی از آن است که شهر هنوز شلوغ است مینویسد:«سوال اصلی کدام است، اینکه چه تعداد آدم هستند که شجاعت کتک خوردن و کشته شدن و زندان رفتن دارند یا مساله این است که شجاعت و شهامت این آدمها و هزینههایی که میپردازند در کدام فرآیند سیاسی منجر به تغییر اوضاع مملکت میشود؟ مساله اصلی "تغییر" است و نه "تعداد".»
تداوم، رمز پیروزی
از دیگر وبلاگنویسانی که با نگاهی مثبت تجمع دیروز را ارزیابی کرده اند، نویسنده وبلاگ «ملکوت» است. این وبلاگنویس مینویسد:«امروز نه قرار بوده است و نه قرار است که روز آخر این جنبش باشد. حاکمیتی که نزدیک دوسال بعد از انتخابات و سالهایی طولانی پیش از آن رفتاری فرعونوار داشته است و چنان در خیرهسری و بیخردی سرسختتر شده است که حتا به منافع خودش هم نمیاندیشد، بعید است به این سادگی در برابر خواستههای مردمی که مثل او نمیاندیشند، عقبنشینی کند. ارزیابی من دستکم این است. این بساط زبان گفتوگو را نمیفهمد. امروز تنها یک قطعه از پازل بزرگ جنبش سبز است و روزهای بسیار دیگری هم از راه خواهند آمد که آرام آرام پرده از عزم و ارادهی مردم برخواهند داشت.»
امیرحسین، یکی از کاربران «گوگلریدر» نیز مینویسد:«یادتان نرود حرکتهای اجتماعی ساختار موجی دارند و هر موجی پر است از ریز موجها. با شدت یا ضعف یک ریزموج نه شاد شوید و نه غمگین. مهم این است که به نظرم موج جدیدی شروع شده که ظرف دوسال آینده چهرهی ایران را تغییر میدهد. تداوم تداوم تداوم. رمز پیروزی ما همین تداوم است. به دنبال شدت و کم و زیاد بودن جمعیت نباشید. به نظرم هیچچیز مهمتر از تداوم این حرکت نیست.»
فرناز سیفی
تحریریه: مهیندخت مصباح