1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

تصویر دانش‌آموزی کبود از کتک و پیامدهای آن برای مسئولان

۱۳۹۵ مهر ۲۳, جمعه

تنبیه بدنی دانش‌آموزی در منطقه بمپور سیستان و بلوچستان، که با چشم کبود شده راهی بیمارستان شد، بدون پیامد نبود. رئیس آموزش و پرورش آنجا استعفا کرد، مدیر مدرسه تعلیق شد و معلم خاطی به هیات رسیدگی به تخلفات احضار شد.

https://p.dw.com/p/2RFW8
Afghanistan Kinder als Selbstmord-Attentäter
عکس: AP

تصویر دانش‌آموزی کبود از کتک و پیامدهای آن برای مسئولان

روز یک‌شنبه ۱۸ مهرماه قیصر قادری، دانش‌آموز کلاس پنجم دبستان ادیب در روستای خیرآباد بمپور از معلم خود کتک خورد و با چشم و بدن کبود راهی بیمارستان شد. این تنبه بدنی بدون پیامد نماند.

خبرگزاری ایلنا به نقل از علیرضا نخعی، مدیرکل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان، خبر داد که: «با انگیزه صیانت از فداکاری‌های همه معلمان استان که در شرایطی سخت برای آموزش کودکان این مرز وبوم فداکارانه تلاش می‌کنند با عاملین این حادثه شدیدا برخورد خواهد شد.»

فریدون دامنی، رئيس آموزش و پرورش منطقه بمپور با نوشتن نامه‌ای به مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان از سمت خود استعفا کرد. مدیر مدرسه تعلیق شد و معلم هم به هیات رسیدگی به تخلفات احضار شد. فریدون دامنی در استعفانامه‌اش نوشت که امیدوار است "دیگر شاهد این‌گونه حوادث در مجموعه دستگاه مقدس تعلیم و تربیت" نباشیم.

این‌گونه "حوادث" هم‌زمان در گوشه دیگری نیز خبرساز شد: ۵ دانش‌آموز کلاس هشتم مدرسه طالقانی در شهرستان کلاله (استان گلستان)، به خاطر دیر رسیدن به مدرسه تنبیه بدنی شدند. پدر دو نفر از آنان فرزندان خود را به دکتر بردند و ماجرا را به صورت کتبی در اختیار حراست مدیریت آموزش و پرورش کلاله قرار دادند. بنابر گزارش‌ها، روی بدن دست کم یکی از دانش‌آموزان آثار کوفتگی و خراشیدگی گردن به جا مانده است.

البته این مشکلات به این دو استان محدود نمی‌شوند.

تا نباشد چوب تر... ادامه تنبیه بدنی در مدارس ایران

از مادر و پدر یا قدیمی‌ترهای خانواده شاید داستان‌های بچگی و مدرسه‌رفتن‌شان را شنیده باشید. این جمله هم احتمالا بارها در لابلای نقل و تعریف‌هاشان به گوش‌تان خورده است که: «تا نباشد چوب تر ...»

در جوامع سنت‌زده تنبیه بدنی زمانی بخشی از "تربیت" و "آموزش" به شمار می‌رفت. امروزه دیگر فلک کردن و یک‌پا نگه داشتن گوشه کلاس یا گذاشتن خودکار لای انگشتان دست، مرسوم نیست و از جهل و عقب‌ماندگی نشان دارد.

اکنون سال‌هاست که قوانین و مقررات روشنی برای نحوه تنیبه در مدارس وجود دارد. دانش‌آموز اگر خطایی کند، طبق همین مقررات مدیر مدرسه می‌تواند به دانش‌آموز تذکر دهد، بعد نوبت به اخطار شفاهی، اخطار کتبی، تغییر کلاس، اخراج موقت و یا انتقال به مدرسه‌ای دیگر می‌رسد. مورد آخر نه فقط تایید شورای مدرسه را لازم دارد، بلکه باید به تایید آموزش و پرورش منطقه هم برسد. آن‌هم زمانی که بقیه روش‌های تربیتی پاسخ نداده باشند.

طبق آئین نامه انضباطی مدارس تنبیه بدنی یا هر شکل دیگری از تنبیه، مثل دادن تکلیف درسی ممنوع است.

تنبیه بدنی دانش‌آموزان در ایران نیز نسبت به نیم قرن پیش کم‌تر شده، اما خشونت، به شکل جسمی و روحی هنوز رایج است، این جا و آن‌جا ادامه دارد، گاه در مدرسه‌ای در شمال شهر پایتخت، گاه در روستایی دورافتاده از مرکز. البته هرچه مدرسه دورافتاده‌تر و شاگردانش فقیرتر، امکان استفاده از چوب تر برای "تربیت" و "آموزش" هم بیشتر. علت چیست؟ و آیا اساسا ممکن است که در خیابان و زندان و چاردیواری خانه کتک و خشونت بکار برد، ولی در مدرسه سازی دیگر زد؟

Der iranische Soziologe Saeed Peyvandi
سعید پیوندی، استاد جامعه شناسیعکس: Iran-Emrooz

سعید پیوندی، جامعه‌شناس از پاریس به دویچه‌وله می‌گوید: «مدرسه در خلاء اجتماعی وجود ندارد. مدرسه در قلب جامعه و وسط جامعه وجود دارد و بنابراین معلم، دانش​آموز، والدین و همه این​ها بازیگران همین جامعه هستند. بنابراین ما نمی​توانیم فکر کنیم که جامعه​ای که هنوز در خیابانش شلاق می​زند یا در زندانش کتک می​زند و یا در ملاعام اعدام می​کند، می​تواند مدرسه​ای داشته باشد که در آن خشونت نباشد.

یعنی معلم مدرسه و حتی والدین می​توانند فکر کنند که اگر برای تنبیه یک دزد باید او را شلاق زد یا دستش را قطع کرد در ملاءعام، بنابراین چرا در مدرسه دانش​آموز را نباید کتک زد به​خاطر خطایی که  کرده یا به​خاطر اصلاحش. بنابراین ما در سطح نهادهای رسمی، در سطح رسانه​ها و حتی در سطح روشنفکران به اندازه کافی برنگشته​ایم به اینکه مدرسه ما چرا بازتولید می​کند اشکال خشونت را و تا چه حد جامعه و روش​هایی که ما در جامعه انتخاب می​کنیم برای تنبیه و برای برخورد با آدم خطاکار، در مدرسه هم می​تواند به اشکال دیگر و در سطح محدودتر بازتولید بشود و همه این​ها در بازتولید عمومی خشونت مشارکت می​کنند.»

او توضیح می‌دهد که همه​ی تحقیقات جامعه​شناسی، روانشناسی و علوم تربیتی نشان داده​اند که تنبیه بدنی و خشونت هیچ وقت، در هیچ جامعه​ای نتوانسته بازدارنده باشد.

سعید پیوندی می‌گوید: «قرن​ها ما تنبیه کرده​ایم، قرن​ها ما اعدام کرده​ایم، شلاق زده​ایم، کتک زده​ایم، ولی جوامع انسانی اصلاح نشدند. برعکس، ما شاهد خشونت کمتر، خطاهای کمتر در جوامعی هستیم که کوشش کرده​اند این روش​ها را کنار بگذارند و با روش​های انسانی به سراغ خطاکار یا برای مثال بچه​ای بروند که تکالیف​اش را انجام نداده یا در مدرسه این یا آن خطا را مرتکب شده است.»

گفت‌وگوی کامل با سعید پیوندی را بشنوید!

 

مریم انصاری روزنامه‌نگار