«حضور مومنی در دادگاه با بازگشایی دانشگاهها بیارتباط نیست»
۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبهعبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) از جمله کسانی بود که پس از ۴۰ روز بیخبری از وضعیت او، روز دوشنبه، ۲۳ شهریور، در دادگاه "متهمان حوادث پس از انتخابات" حضور یافت و فعالیتهای خود و تشکیلات متبوعش را یکسره محکوم کرد. در "اعترافات"ی که از مومنی در خبرگزاریهای نزدیک به دولت منتشر شده، او همهی فعالیتهای خود و دفتر ادوار تحکیم وحدت را در خدمت "براندازی نرم" توصیف کرده است. براندازی نرم اصطلاحی است که در سالهای اخیر از سوی حکومت به فعالیتهای مسالمتآمیز مدنی و سیاسی مخالفان و منتقدان اطلاق میشود. در بارهی چند و چون حضور عبدالله مومنی در دادگاه روز دوشنبه، دویچه وله، نظر مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت را پرسیده است.
دویچه وله: آقای عربشاهی، در دادگاههای قبلی اثر و نشانهای از آقای مؤمنی بهچشم نمیخورد. ولی در این جلسهی پنجم بهیکباره آقای مؤمنی حضور پیدا کرده و اعترافاتی هم از ایشان در خبرگزاریهای نزدیک به دولت منتشر شده است. آیا به لحاظ زمانی میشود دلیل و توضیحی برای حضور امروز آقای مؤمنی در این دادگاه قائل شد؟
مهدی عربشاهی:
آقای مؤمنی تا سال ۸۴ در مجموعهی دفتر تحکیم بهعنوان یک فعال دانشجویی حضور داشتند و بعد از آن هم بههرحال با پایان دوران دانشجوییشان فعالیتهایشان را در سازمان ادوار تحکیم بهعنوان یک فعال سیاسیـ اجتماعی با رویکرد حقوق بشری ادامه دادند. به همین خاطر ایشان بهنوعی یکی از نمادهای جنبش دانشجویی در ۱۰ سال اخیر محسوب میشوند.قابل پیشبینی هم بود برای ما که هرچه به زمان مهرماه و بازگشایی دانشگاهها نزدیکتر شویم، احتمال حضور آقای مؤمنی در دادگاه بیشتر خواهد بود. بههرحال تحلیلی که مسئولین امنیتی کشور راجع به فضای دانشگاهها دارند، این است که به شدت نگران این هستند که با بازگشایی دانشگاهها دوباره فضای کشور به سمتی برود که اعتراضات مردمی ظهور علنی پیدا کند. و بر اساس همین تحلیل هم دست به ارعاب و تهدید گستردهی فعالین دانشجویی زدند و این را هم من در کنار همین پروژه ارزیابی میکنم که بههرحال یک چهره شناختهشده را، که در سالهای گذشته در فعالیتهای دانشجویی حضور داشته است، در آستانهی مهرماه به دادگاه بیاورند و با صحبتهایی که مشخصاَ متفاوت است با صحبتهای گذشتهی آقای مؤمنی و قطعاً تحت فشار بیان شده، سعی کنند به نوعی فضای دانشگاهها را مهار و کنترل کنند.
شاید هم به نوعی حضور آقای مؤمنی در این دادگاه ارتباطی داشته است با نگرانیهای گستردهای که نسبت به سلامتی ایشان ابراز شد و اینکه به نوعی بخواهند آن نگرانیها را نادرست نشان دهند. هرچند من تا آن لحظهای که پیگیری میکردم، اخباری که در خبرگزاری فارس از اینها میگذاشتند، تصویری از ایشان مشاهده نکردم و این باز خودش نشاندهندهی این نیست که آقای مؤمنی در چه وضعیتی است. ایشان حضور داشتند در دادگاه، ولی چون تصویری هم منتشر نشده تا این لحظه، خیلی با دقت نمیشود در مورد این که چه وضعیتی دارند اظهارنظر کرد.
شما راجع به این مسئله صحبت کردید که احتمالا این دادگاه بهنوعی برای تأثیرگذاری روی جنبش دانشجویی و فضای دانشگاهها در آستانهی باز شدن آنها است. فکر میکنید یک چنین تأثیری را ما شاهد باشیم، یعنی تا چه حد افکارعمومی در درون دانشگاهها میتواند متأثر باشد از نوع این اعترافهایی که در این دادگاهها مطرح میشود و یا مسایلی که دادستان دارد مطرح میکند در رابطه با کسانی مثل آقای مؤمنی؟
در این مدت در دانشگاههای کشور در میان فعالان دانشجویی یک تقسیمبندی شکل گرفته است. یک بخش فعالین شناختهشدهی دانشجویی هستند که بههرحال در سالهای گذشته هم حضور داشتند و معمولا حرکتهای دانشجویی را در داخل دانشگاهها رهبری میکردند. (بخش دیگر) را در واقع میشود بدنهی دانشجویی در نظر گرفت که این بدنه در سالهای گذشته میتوان گفت غیرسیاسی بودند. یعنی چندان توجهی به مسایل سیاسی و اعتراضات سیاسی نمیکردند و همان فعالین شناختهشده بودند که پرچمدار بودند. اما امسال من تصورم این است که با توجه به وقایعی که بعد از ۲۲ خرداد رخ داد و کلیت جامعه به شدت سیاسی شد، این بدنه هم متأثر از این فضا سیاسی خواهد بود و در صحنه حضور پیدا خواهد کرد.
هدف از این دادگاههایی که برگزار میشود و اظهاراتی از این دست را، من بیشتر ارعاب و نوعی ایجاد ترس در دل فعالین شناختهشدهی دانشجویی میدانم که شاید هم به نوعی این اتفاق بیفتد. ولی اساساً فکر میکنم، یعنی تصور شخص من این است که این فعالین شناختهشدهی دانشجویی نقششان در اعتراضات احتمالی دانشجویی در سال آتی پایینتر و خیلی کمتر از دورههای قبل خواهد بود. یعنی من تصور میکنم که ما شاهد یک دگردیسی خواهیم بود، چهرههای جدیدتر و افرادی که شاید ناشناخته باشند، اینها در واقع در اعتراضات احتمالی دانشجویان پرچمدار و میداندار خواهند بود. برای همین فکر میکنم روی آن بدنه تأثیرگذار نیست، ولی روی فعالینی که از گذشته فعال بودند و در داخل دانشگاه هستند، ممکن است تأثیری بگذارد.
در متنی که از طرف دادستان مطرح شده یا آن گزارشی که برخی خبرگزاریهای نزدیک به دولت از اعترافات آقای مؤمنی منتشر کردهاند، اشارهای هم میشود به این که ایشان در سالهای ۸۱ و ۸۲ و همچنین سال ۸۶ هم به خاطر فعالیتهای منتقدانه دانشجویی سر و کارش به زندان افتاده است. ولی سوال این است که چرا این بار آقای مؤمنی چنین اعترافاتی را میکند؟ آیا میشود این را به نوعی به فضای زندان و وضعیت متفاوت زندان در این دوره ربط داد، یا دلیل دیگری برایش میشود آورد؟
البته آقای مؤمنی کم تجربه نیستند در زمینهی زندان. یعنی ایشان، همان طور که شما گفتید، سه بار بازداشت شدهاند. حداقل در بازداشت سال ۸۲شان آن چیزی که ما میدانیم، فشارهای خیلی زیادی را هم تحمل کردند و شرایط سختی را هم پشت سر گذاشتند. اما بههرحال چیزی که مشخص است این است که در این دوره ظاهراً بازجوها و نیروهای امنیتی به کیمیایی دست پیدا کردهاند، که هرکسی که به زندان میرود و در آن شرایط قرار میگیرد، حالا اینها مدعی هستند که فشاری وجود ندارد، ولی من نمیدانم این چه کیمیایی است که همهی فعالین بعد از مدتی کاملاً از نظرات سیاسیشان برمیگردند و خب این سوال پیش میآید که اگر واقعاً منطق و برهان و ادلهای این قدر قوی دارند که فعالینی که برای خودشان تحصیلکرده هستند و آشنا هستند با تئوریها و مبانی سیاست و تجربهی عملی دارند را میتواند تحت تأثیر قرار بدهد، همان (سیستم) و نظرات را بیایند از طریق تلویزیون با مردم هم درمیان بگذارند، تا مردم هم به طور کامل بپذیرند و مثل این افراد تغییر عقیده بدهند.
ولی بههرحال مشخص است که چنین چیزی وجود ندارد و طبیعتاً تنها تصوری که بوجود میآید، این است که شرایط سخت و دشواری که در زندان بر این افراد حاکم است، موجب میشود که اینها در شرایطی قرار بگیرند که این گونه بیایند صحبت کنند و دیدگاههای قبلی خود را نقد کنند. قطعاً تصور خود من هم این است که عدهی زیادی از این افراد بعد از این از که از آن شرایط خارج شوند، اخبار روز به آنها برسد و تحت فشار نباشند، مجدداً به دیدگاههای قبلی خود بازخواهند گشت که ما نمونههایی از این دست را قبلاً هم شاهد بودیم.
در کنار اتهاماتی مثل حمایت از «اراذل و اوباش» یا حمایت از «گروهها و طرحهای تجزیهطلبانه»، مسایل مختلفی در رابطه با فعالیتهای ادوار تحکیم، یعنی تشکل آقای مؤمنی، مطرح شده است. منتها نکتهی جالب این است که یکی از اتهامات یا صحبتهایی که از قول آقای مؤمنی مطرح میشود، این است که اصلاحطلبان فشار آوردهاند که این تشکل رادیکالیزه شود. در حالی که ما همیشه عکس این را شاهد بودهایم. یعنی شاهد بودیم که فعالان ادوار تحکیم و تحکیم وحدت انتقاد داشتند به اصلاحطلبان که محافظهکاری نشان میدهند و به اندازهی کافی پیشرو نیستند. این نوع مسایل و این نوع تناقضها را در متن این اتهاماتی که به آقای مؤمنی وارد شده و یا اعترافاتی که از قول ایشان نقل میشود، چگونه میشود توضیح داد؟
طی چندماه اخیر، برخلاف گذشته، لبهی تیز دادگاهها و اعترافات به سمت اصلاحطلبها است. چون گروهی بودند که مدعی حضور در قدرت بودند و نوک اعتراضات و حملهها به آنها بوده. به این دلیل اینها بیشتر تحت فشار هستند و فکر میکنم که اعترافات و بیانات این افراد را هم در دادگاه به سمتی میبرند که بیشتر بتوانند اصلاحطلبان را آسیبپذیر کنند. و طبیعتاً چنین تناقضی که شما میگویید وجود دارد. یعنی معمولاً بین تحکیم و ادوار و اصلاحطلبان یکسری بحثهایی وجود داشت که اعضای تحکیم و اعضای (ادوار) خواهان حرکت تندتر اصلاحات بودند و اصلاحطلبان معمولا خواهان حرکت کندتر دانشجویان بودند. ولی این دادخواستها و این دادگاهها سرشار از این تناقضات است و اگر بنشینند افراد و بررسی کنند، قطعاً تناقضاتی از این دست بسیار خواهد بود.
مصاحبهگر: فرید وحیدی
تحریریه: بابک بهمنش