خطرهای بزرگ "قمار هستهای آیتالله" برای مردم ایران
۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه
در حملهی احتمالی به مراکز هستهای ایران، دستکم ۱۰ هزار نفر کشته خواهند شد. این یکی از نتایج تحقیق تازهای است که در آمریکا به شکل مشترک از سوی دانشگاه یوتا و موسسهی "امید ایران" منتشر شده است.
این تحقیق که با استفاده از دادههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اطلاعات عمومی وزارتخانههای دفاع و نهادهای دولتی تنظیم شده، در کتابی با عنوان "قمار هستهای آیتالله" (The Ayatollah's Nuclear Gamble)نیز منتشر شده است.
این تحقیق پیشبینی میکند که صدها هزار تن در اثر وقایع بعد از حملهی احتمالی به تاسیسات هستهای ایران و انفجار در نیروگاهها به شکل مستقیم آسیب ببینند. در این تحقیق چهارمرکز هستهای اصلی ایران در نظنز، اراک، بوشهر و اصفهان بررسی شدهاند.
خسرو سمنانی، مدیر موسسهی "امید ایران" و رئیس تیم تحقیقی این پروژه در گفتوگو با دویچهوله از اثرات ناشی از حملهی نظامی به تاسیسات اتمی ایران میگوید.
دویچهوله: آقای سمنانی به چه دلایلی به دنبال تحقیقی علمی دربارهی اثرات ناشی از حملهی اتمی به تاسیسات هستهای ایران بر روی شهروندان ایران رفتید؟
در سالهای گذشته با بالا گرفتن مناقشهی اتمی هرچقدر بیشتر اخبار را دنبال میکردیم، میدیدیم آنچه که کمتر و کمتر به آن توجه میشود تاثیرات ناشی از حمله نظامی به تاسیسات اتمی و انفجار اتمی بر روی زندگی شهروندان است. احساس کردم لازم است تحقیقی جدی دربارهی این اثرات بر روی زندگی شهروندان ایران صورت گیرد. به خصوص که برخی تاسیسات مثل تاسیسات هستهای اصفهان نزدیک به مناطق مسکونی و پرجمعیت ساخته شده است و هرگونه انفجار اثرات ویرانگری بر زندگی شهروندان به جا خواهد گذاشت.
در بیانیهی مطبوعاتی خود تاکید کردهاید که به دنبال این بودید که کاری علمی کنید. شیوههای تحقیق شما به چه شکل بوده است؟
ما اطلاعات و دادههای اصلی تحقیق خود را از منابع عمومی در دسترس مثل گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی واعداد و ارقام اعلام شده استخراج کردیم و بعد با شیوههای تحقیقی کامپیوتری که ویژهی بررسی حرکت سموم ناشی از انفجار اتمی در هوا است این دادهها را تحلیل کردیم. از تحقیقات محدود پیشین برخی نهادها در ایالات متحدهی آمریکا نیز استفاده کردیم و با ترکیب و تحلیل کلی این منابع گزارش مفصل خود را آماده کردیم.
آیا برای این تحقیق به آمار و اطلاعات و گزارشهای رسمی آژانس انرژی اتمی ایران و منابع رسمی دولتی هم دسترسی داشتید؟
دادههای تحقیق ما، اطلاعاتی عمومی و قابل دسترس است و از برخی گزارشهای عمومی سازمان انرژی اتمی ایران نیز استفاده کردیم. اما گروه تحقیق ما هیچوقت تماس مستقیمی با آژانس انرژی اتمی ایران نداشته است.
شما در تحقیق خود اثرات ناشی از حملهی نظامی به تاسیسات اتمی ایران را با فاجعهی چرنوبیل مقایسه کردهاید. این شباهتها از چه قرار خواهد بود؟
ما در تحقیق خود چهار تاسیسات هستهای اصلی ایران را بررسی کردیم. در میان این تاسیسات، بیش از همه تاسیسات بوشهر است که در صورت انفجار ناشی از حمله به چرنوبیل شباهت خواهد داشت؛ چرا که یک رآکتور هستهای اصلی در این نیروگاه است و از نظر ابعاد نیز این دو نیروگاه شبیه هم هستند. این نکته را هم باید در نظر داشت که هم چرنوبیل و هم تاسیسات بوشهر، هر دو به دست متخصصان روسی ساخته شده است.
شما در تحقیق خود پیشبینی کردید که در صورت حملهی نظامی به تاسیسات اتمی ایران دستکم ۱۰ هزار نفر کشته خواهند شد. این افراد چه کسانی هستند؟ کارکنان نیروگاهها و ساکنان حوالی؟
طبعا اولین قربانیان افرادی خواهند بود که در نیروگاهها به عنوان متخصص، کارمند، سرباز یا نیروهای بخش فنی مشغول به کار هستند. بسیاری از آنها بیشک کشته خواهند شد. با دقت به اینکه میزان انفجار و خسارت در چه حد باشد، شعاعی متفاوت از مناطق مسکونی خارج از نیروگاهها نیز تحتالشعاع قرار خواهد گرفت. در این میان وضعیت ساکنان نزدیک به نیروگاه اصفهان وخیمتر خواهد بود، هم فاصلهی این نیروگاه به مناطق مسکونی کمتر است و هم مناطق مسکونی نزدیک پرجمعیتتر.
و این فقط تخمین احتمالی از حمله به چهار تاسیساتی است که شما دربارهی آن تحقیق کردهاید؟
بله، لازم به توضیح است که تاسیسات هستهای ایران به این ۴ نیروگاه محدود نمیشود. طبق تحقیق ما و گزارشهای پیشین نزدیک به ۴۰۰ نهاد و تاسیسات در ایران است که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بخشی از برنامهی اتمی ایران است. یک گزاررش وزارت دفاع سوئد پیشبینی میکند که اگر حملهی نظامی به ایران صورت گیرد، دستکم ۲۰ نیروگاه و تاسیسات وابسته هدف قرار خواهد گرفت. بنابراین میزان خسارت ناشی از حملهی نظامی بسیار بیشتر از پیشبینیهای ما نیز خواهد بود.
آقای سمنانی! توان دولت ایران برای کنترل و کاهش میزان خسارات ناشی از حملهی اتمی را چطور تخمین میزنید؟
یک مشکل بزرگ در ایران "سانسور رسانهای" و در نتیجهی آن کمبود اطلاعات درست و جامع در دسترش شهروندان دربارهی عواقب حملهی نظامی به تاسیسات هستهای ایران است. در نتیجهی این سانسور، شهروندان ایران نه تنها به درستی نمیدانند در تاسیسات هستهای ایران چه میگذرد، که حتا نمیدانند تاثیرات یک حملهی نظامی و انفجار در هریک از این تاسیسات برای سلامتی و زندگی انها از چه قرار خواهد بود.
برای مثال در صورت حمله به تاسیسات اصفهان دستکم ۵۵۰ تن هگزافلورید در فضا آزاد خواهد شد. هگزافلوراید فضا را به شدت مسموم و آلوده کرده و به آسانی هم در هوا حرکت کرده و مناطق مسکونی وسیعی را آلوده خواهد کرد. حتا اگر ۵ درصد این حجم از هگزافلورید در فضا آزاد شود، جان دهها هزار تن از شهروندان در خطر جدی است و سلامتی دهها هزار تن دیگر آسیب جدی خواهد دید.
تحقیقات ما نشان میدهد که نزدیک به ۴۷ هزار تن از شهروندان در اطراف تاسیسات اصفهان در صورت وقوع چنین فاجعهای آسیب خواهند دید. ایران برای مدیریت چنین بحرانی آماده نیست. بنا به آمار رسمی ایران، اصفهان تنها ۵۲۰۰ تخت بیمارستانی دارد و مشخص است که نمیتواند به آسیبدیدگان رسیدگی کند.
چه بیماریهایی در درازمدت شهروندان ایران را مبتلا خواهد کرد؟
تا چندین دهه بسیاری از شهروندان ایران به انواع سرطان مبتلا و جان خود را از دست خواهند داد. زنان باردار بسیاری فرزندانی با عقبماندگیهای ذهنی و نارساییهای جسمانی به دنیا خواهند آورد. نابینایی، انواع سوختگیهای پوستی و نارساییهای تنفسی بعضی دیگر از بیماریهایی است که تا دهههای متوالی به سراغ شهروندان این مناطق خواهد آمد.
آیا گروه تحقیق شما به دنبال آن هست که با سیاستمداران آمریکا یا اسرائیل دربارهی نتایج این تحقیق مذاکره و گفتوگو کنید؟
ما با رسانههای نوشتاری، رادیویی و تلویزیونی مختلفی در کشورهای مختلف و بهخصوص آمریکا دربارهی نتایج تحقیق و عواقبی که گریبانگیر شهروندان ایرانی خواهد شد صحبت کردهایم. در واشنگتن نیز با چند اتاق فکر دیدار و نتایج تحقیقات خود را ارائه دادیم. امیدواریم این اطلاعات به شکلی عمومیتر مطرح و در دسترس شهروندان ایرانی نیز قرار گیرد.
شما عنوان "قمار هستهای آیتالله" را برای کتاب خود انتخاب کردید. آیا آیتالله خامنهای را مسئول عواقبی که گریبان ایرانیان را خواهد گرفت میدانید؟
ببینید به هرحال از ابتدای برنامهی اتمی ایران آیتالله خامنهای به عنوان رهبر و کسی که حرف اول و آخر دربارهی این مناقشه سیاسی را میزند، استراتژیها را تعیین کرده است و عواقب و خسارات ناشی از تصمیمهای او است که شهروندان ایرانی را نشانه گرفته است.