دادگاه کهریزک: شعبدهبازی یا محکمه قضایی؟
۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبهروز سهشنبه ششم مرداد ماه سال ۱۳۸۸ یعنی کمتر از دو ماه پس از انتخابات پرمسئله ریاست جمهوری در ایران، آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد. تا آن زمان مرگ سه تن با نام و نشان در این بازداشتگاه تایید شده بود.
محسن روحالامینی فرزند مشاور محسن رضایی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر سه نفری بودند که در بازداشتگاه کهریزک و در اثر شکنجه کشته شدند. مقامات قضایی علت مرگ محسن روحالامینی و محمد کامرانی را بیماری مننژیت اعلام کردند. این در حالی است که خانوادههای این دو پس از خاکسپاری فرزندانشان اعلام کردند که آثار ضرب و جرح روی بدن آنان مشهود بوده و هردو از ناحیه سر به شدت مجروح شده بودند.
امیر جوادیفر نیز که در ۱۸ تیر دستگیر شده بود، طبق اعلام خانواده و وکیلش قبل از اعزام به کهریزک تنها دچار شکستگی فک و بازو بوده و چشم چپش نیز در اثر ضرب و شتم به شدت آسیب دیده بوده ولی از ناحیه مغز و جمجمه هیچ گونه عارضهای نداشته است. اما وقتی جنازهی او را تحویل میگیرند متوجه میشوند که او نیز از ناحیه سر به شدت مجروح بوده است.
رامین آقازاده کشتهشدهی دیگری است که طبق اظهارات خانوادهاش به فاصله چند روز پس از آزادی از کهریزک بر اثر خونریزی داخلی فوت میکند اما نام وی در پرونده حقوقی کهریزک نیامده است.
دکتر رامین پوراندرجانی نیز تا به امروز آخرین قربانی سوله کهریزک است. وی به عنوان پزشک وظیفه در نیروی انتظامی خدمت میکرده و محل خدمتش بازداشتگاه کهریزک بوده است. وی در آبان ماه سال ۸۸ فوت شد. مقامات قضایی ابتدا علت مرگ او را خودکشی اعلام کردند ولی مدتی بعد اعلام شد که وی در اثر مسمومیت دارویی فوت شده است.
سایت جرس پس از مرگ رامین پوراندرجانی خبر از جلسهای با حضور اعضای کمیته ویژه رسیدگی به وضعیت آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات و برخی از نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مجلس داد. به نوشتهی این سایت در این جلسه رامین پوراندجانی جزئیات جنایات کهریزک و کشته شدن محسن روح الامینی را فاش کرده و گفته بود: «محسن را با وضعیت اسفباری بعد از شکنجههای جسمی شدید، دو روز قبل از مرگش نزد من آورده بودند. حال جسمی او بسیار وخیم بود و امکانات پزشکی من هم بسیار محدود، ولی آنچه توانستم برای نجات وی کردم. در همان زمان بود که از سوی مسئولان کهریزک تهدید شدم که در صورت توضیح علت جراحتهای وارده بر مجروحان کهریزک از ادامه زندگی باز خواهم ماند».
کسانی که زنده از کهریزک بیرون آمدند
یک هفته پس از تعطیلی بازداشتگاه کهریزک مهدی کروبی نامهای را که چند روز پیش از آن خطاب به هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته بود، منتشر کرد. در این نامه کروبی عنوان کرده بود که مستنداتی دارد که ثابت میکند برخی از بازداشتشدگان، در کهریزک مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند.
مستندات کروبی اظهارات کسانی بود که زنده از بازداشتگاه کهریزک بیرون آمده اما نتوانسته بودند با جراحات روحیای که در اثر تجاوز و آزار جنسی در کهریزک بر آنان وارد شده بود، کنار بیایند. یکی از این افراد به نام ابراهیم شریفی که توانست از ایران خارج شود، در مقابل دوربین رضا علامهزاده مستندساز ایرانی مقیم هلند به ذکر آنچه بر او رفته بود پرداخت.
وی در بخشی از سخنانش چنین میگوید: «من را گرفتند، زندان بودم، چشمان و دستهایم بسته بودند، به حد مرگ مرا زدند و بدتر از همه کاری با من کردند که نزد تمام بیدینان و بتپرستان مذموم است و من تنها جرات این را داشتم که آقای کروبی را از این موضوع مطلع کنم. من از شخص حقیقی شاکی نیستم چرا که میدانم متاسفانه همیشه در کشورمان گناه به گردن یک شخص رده پایین یا یک گروه پایین رتبه میافتد و هیچ وقت با مسببین اصلی برخوردی درخور انجام نمیشود».
هشت جلسه دادگاه پشت درهای بسته
در اسفندماه سال گذشته اولین جلسه رسیدگی به پرونده کهریزک به طور غیر علنی و پشت درهای بسته برگزار شد. این جلسات تا خردادماه امسال به طول انجامید و تنها خبرهایی که از پشت درهای بستهی دادگاه به بیرون درز کرد، اشک و زاری خانوادههای قربانیان پس از شنیدن اعترافات متهمان بود.
پدر محمد کامرانی در گفت و گو با جرس در این مورد گفته بود کاش فیلم دادگاه کهریزک را برای مردم پخش کنند تا همه بدانند چه بلاهایی بر سر بچههای ما آوردند.
این دادگاه به اتهامات ۱۲ نفر رسیدگی میکرد که نام و نشان هیچیک از آنان آشکار نشد. اما آنچه علنی بود حضور نداشتن کسانی بود که در مراحل اولیه تحقیقات از آنان به عنوان آمران فاجعه کهریزک نام برده شد.
کمیته ویژه مجلس، در دی ماه گذشته در گزارش خود در مورد حوادث پس از انتخابات که در صحن علنی مجلس ارائه شد، تأکید کرد که انتقال بازداشتشدگان ۱۸ تیر به بازداشگاه کهریزک، با "دستور و اصرار" دادستان وقت تهران، سعید مرتضوی، صورت گرفته و دستگاه قضایی باید در این زمینه پاسخگو باشد.
همچنین سردار احمدیمقدم و جانشین او رادان نیز از جمله کسانی بودند که نامشان در پرونده کهریزک برده شد. هرچند احمدی مقدم هرگونه دخالت خود و معاونش را در جنایات کهریزک تکذیب کرد.
وی در بهمن ماه سال گذشته در حاشیه سفر به بوشهر به خبرنگاری که در این مورد از او سوال کرده بود چنین پاسخ داد: «بنده به عنوان مسئول ارشد پليس و يا جانشين من سردار رادان، در اين پرونده متهم نيستیم و دليلی هم ندارد، ابعاد مساله معلوم است، گزارش مجلس هم داده شد. يک تخلفی بوده که در سطح يک واحد صورت گرفته است».
وی اضافه کرد: «اينکه چرا تخلف صورت گرفته بايد به ريشه ها رسيدگی شود، با اين حال مسئولانی از پليس که در کهريزک نقش داشتهاند، حداکثر اتهامی که متوجه شان است ضعف در نظارت و سهلانگاری در انجام وظيفه است وگرنه آمريت و يا دستور نه تنها به اثبات نرسيده بلکه ثابت شد که چنين آمريتی نبوده است».
فرجام پرونده کهریزک
سازمان قضایی نیروهای مسلح روز نهم تیرماه حکم اولیه متهمان پرونده کهریزک را اعلام کرد. بر اساس این حکم دو نفر از متهمان به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی منتهی به قتل امیر جوادیفر، محسن روحالامینی و محمد کامرانی به اعدام محکوم شدهاند. ۹ متهم دیگر نیز به حبس و شلاق، پرداخت دیه و جزای نقدی و انفصال موقت از خدمت محکوم شده و یکی از متهمان نیز تبرئه شده است.
شیرین عبادی حقوقدان در مورد این احکام چنین میگوید: «مهمترین مسأله این است که دادرسی غیرعلنی بوده و هیچ کس شاهد و ناظر نیست. آیا اساساً کسانی که مدعی هستند حکم اعدامآنها صادر شده و حتی نامی از آنها نیست، واقعاً کسانی هستند که در ماجرای کهریزک دخالت داشتند یا این که این پرونده نیز مانند برخی از پروندههای سیاسی، شعبدهبازی شده است».
این برنده جایزه صلح نوبل ادامه میدهد: «من به شخصه هیچ عدالتی در این مسأله احساس نمیکنم و فکر میکنم احتمال دارد عدهای را مجبور کنند که اعترافات دروغینی انجام دهند تا بتوانند مسألهی کهریزک را سرپوش بگذارند».
شیرین عبادی همچنین به اهمیت نقش آمران پرونده کهریزک اشاره کرده و میگوید: «مسلماً مسئولیت حقوقی آمران کمتر از مسئولیت حقوقی عاملان نیست. آنها هم باید مورد دادرسی قرار میگرفتند. اما از آنجایی که دادرسی غیرعلنی بوده و ما نمیدانیم در دادگاه چه اتفاقی افتاده و اساساً حتی افرادی که متهم به قصاص شدهاند، آیا واقعاً جزو عاملان بودند یا این که کسانی بودند که سالها قبل در زندان بودند و اینها را به عنوان متهم به یک دادگاه نمایشی آوردهاند و میخواهند وجدان عمومی را آسوده کنند. در عین حال، من توجه شما را جلب میکنم به گزارشی که مجلس شورای اسلامی در زمینهی کهریزک داده و در آن به افرادی چون آقای مرتضوی اشاره کرده است و متهم ردیف یک آقای مرتضوی بوده که متأسفانه بعد از انتشار این گزارش ایشان به شغل بالاتری هم منصوب و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق شدند».
شیرین عبادی که وکالت پرونده قتلهای زنجیرهای و نیز قتل زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی را بر عهده داشته به شباهت اینگونه پروندهها با یکدیگر اشاره کرده و میگوید نقطه مشترک همه این پروندهها بیعدالتی است.
وی در مورد شباهت پرونده کهریزک با قتل زهرا کاظمی میگوید: «در پروندهی زهرا کاظمی به هیچ یک از شهود و ادلهی ما رسیدگی نشد. مسألهی آمر کاملاً مخفی ماند و فقط صحبت از یک مأموری بود که تازه معلوم هم نیست که او مرتکب چنین جنایتی شده باشد و او را هم نهایتاً تبرئه کردند و گفتند در محیط دربستهی زندان معلوم نیست چه کسی قاتل زهرا کاظمی است».
شیرین عبادی میگوید صدور حکم اعدام و اشد مجازات برای دو متهم ناشناس، وجدان زخمی جامعه را التیام نمیبخشد. او میگوید: «تا یک دادرسی علنی صورت نگیرد، تا شهود در آنجا حاضر نشوند و تا کسانی که جزو خانوادهی مقتولین هستند و یا در آنجا شکنجهشدهاند نیایند و طرح دعوا نکنند، تا در یک دادرسی علنی متهمین با ذکر مشخصات از خود دفاع نکنند، هر حکمی که صادر شود غیرعادلانه است».
میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی