در دنیای مد ایران چه میگذرد؟
۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبهشاید نخستین باری را که خبر راه رفتن مانکنها روی سکوی سالن مد در جمهوری اسلامی نه دهان به دهان میان مردم، بلکه رسما در مطبوعات این کشور منتشر شد، بایستی مدیون جشنواره "زنان سرزمین من" دانست.
فارغ از تمامی انتقادهایی که صاحبنظران به این جشنواره وارد میدانستند، این برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی ایران بود که پای تصاویری از مانکنهای زن ایرانی به روزنامههای داخل کشور رسید و پس از آن نیز به طور گستردهای در وبسایتهای خبری داخلی منتشر شد.
در تمامی تصاویر منتشره، دختران جوانی دیده میشدند که برخی از آنها لزوما به عنوان مانکن استانداردهای متداولی را که برای این حرفه لازم و شناخته شده، نداشتند و همین امر نیز موجب شده بود تا در آن زمان برخی این پرسش را مطرح کنند که انتخاب این مانکنها بر چه معیاری استوار بوده است.
آنهایی که با دنیای مد به ویژه آنچه که در این صنعت در کشورهای دیگر رخ میدهد، آشنایی داشتند، جدا از نوع لباسهای ارائه شده در این جشنواره، از مدلهایی انتقاد میکردند که نه چهرهشان با آنچه که برای این شغل تعریف شده، تناسب چندانی داشت و نه قد و نه سایزشان؛ در حقیقت سه عاملی که شرایط اصلی ورود به دنیای مد به شمار میآیند.
هر چند از سالها پیش "شوی لباس" در برخی مزونهای خصوصی به ویژه در شمال شهر تهران رایج بوده و کمابیش آگهیهایی که از برگزاری چنین شویی ویژهی بانوان حکایت داشتند، در میان خانمها دست به دست چرخیده، اما مد و صنعت پر قاعده و اصولش همچنان واقعهای ناشناخته در ایران به شمار میرود.
دلیل اصلی این امر را نیز بیش از همه میتوان در نگاهی دانست که از سوی دولت به این حرفه وجود دارد. وزارت ارشاد هنوز تعریفی برای کار کردن به عنوان مانکن یا به اصطلاح "مدلینگ" ارائه نداده و از همین رو نیز مدل بودن در ایران به عنوان یک شغل تعریف نشده است.
ورود به دنیای مد
با این حال چند سالی میشود که صنعت نوپای مد در ایران افتان و خیزان در حال حرکت است. در بیشتر موارد ورود به دنیای مد اغلب با دنبال کردن یک آگهی تبلیغاتی یا تشویق و تأیید دوستان و آشنایان صورت میگیرد. شاید این گونهآشنا شدنهای اتفاقی با کار "مدلینگ" را بتوان تنها نقطهی اشتراک صنعت مد ایران با خارج از مرزهای این کشور دانست.
چندین سال پیش ورود کاتالوگها و مجلههای لباس از کشورهای اروپایی به ایران تنها راه آشنا شدن با جریان مد روز بود اما رفته رفته با ورود ماهوارهو اینترنت به خانههای ایرانی راه برای علاقهمندان مد باز شد و به این ترتیب برخی از اساتیدی که در رشتههایی نظیر طراحی پارچه و لباس تدریس میکردند، آموزشگاههایی را برای آموزش مانکنهای دختر و پسر تأسیس کردند.
فرناز زاهدی، مانکن ۲۳ سالهای است که به گفتهی خودش از دو سال پیش تا کنون وارد دنیای مد ایران شده است: «آرایشگاهی که میرفتم همیشه به من میگفتند که برای این کار خوب هستم. ولی من اصلا اعتماد به نفسش را نداشتم و فکر میکردم که آنهایی که مانکن هستند، خیلی عجیب و غریباند.»
ثبت نام در یک آموزشگاه مد و گذراندن دورهای آموزشی باعث میشود تا این دانشجوی رشتهی گرافیک، با قدی ۱۷۵ سانتیمتری و سایز ۳۶ به عنوان مانکن برای مارکهای مختلف ایرانی کار کند و حتی در آگهیهای بازرگانی تلویزیون نیز ظاهر شود. فرناز زاهدی هماینک یکی از مدلهایی به شمار میرود که تا کنون پیشنهادهای کاری مختلفی را تجربه کرده است.
کاتالوگهای ایرانی برای محصولات "خارجی"
راه رفتن روی سکوی سالنهای مد یا در اصطلاح حرفهای "کت واک" (catwalk) اصلیترین بخش کار یک مدل است. البته این اصلیترین بخش هنگامی که پای کشوری با معیارهای سخت اسلامی همچون ایران به میان میآید،جای خود را به حضور در کاتالوگهای تبلیغاتی به ویژه کاتالوگهای روسری میدهد.
(گالری عکس: تصاویری از مانکنهای ایران)
البته کاتالوگهایی که به گفتهی مدلها در ظاهر محصولی خارجی را تبلیغ میکنند، اما در اصل ردپای تولید این محصولات را میتوان در خود ایران پیدا کرد. فرناز زاهدی میگوید: «چون چهره، چشمها و پوستم روشن است، من را انتخاب میکنند که بگویند کاتالوگ از کشور دیگری است و برای ایران هم نیست، با اینکه محصول در ایران تولید میشود. از این کارها زیاد برایم پیش آمده است.»
داشتن چهرهای زیبا هر چند یکی از شرایط اصلی این حرفه به شمار میرود اما ناکافی است و در این میان نقش آموزش را نمیتوان نادیده گرفت؛ موضوعی که این بار نیز وقتی پای ایران به میان میآیدسئوالبرانگیز میشود. کدام مربی ایرانی آن اندازه تحصیلات، تجربه و دانش کافی در مدلینگ را دارد که بتواند مدلها را آموزش دهد؟
سعیده فروغی، مدیر یکی از آموزشگاههای "مدلینگ" در تهران است که تجربهی تدریس در زمینهی طراحی پارچه و لباس را در دانشگاه الزهرا دارد. به گفتهی خود، او به همراه فروزان شاهکوپا، یکی دیگر از اساتید مطرح این زمینه در ایران نخستین کسانی بودهاند که ۹ سال پیش مد را به صورت حرفهای وارد ایران کردهاند.
در سال ۱۳۸۰ وزارت کشور وقت، از آنها دعوت میکند که نمایشگاهی از لباسهای شب را در فرهنگسرای نیاوران برگزار کنند؛ حرکتی نو که پس از روی کار آمدن دولت نهم به دست فراموشی سپرده شد و وزارت ارشاد وقت با سختگیریهای بیشتری در برابر این صنعت نوپا ایستاد.
به گفتهی سعیدهفروغی کسانی که هماینک در ایران به عنوان اساتید مد فعالیت دارند، بیشتر استادانی هستند که اطلاعاتشان در زمینهی مد را از روی تجربه و اطلاعات شخصیاشان به دست آوردهاند. تجربهای که شاید بخش بیشتری از آن از لابلای صفحات کتابها و مجلههای مد خارجی و شبکههای ماهوارهای از این دست بیرون آمده باشد.
مانکنی با موهای جوگندمی
بر خلاف تصور عدهی زیادی که کار کردن در زمینهی مد را راحت و بیدردسر تصور میکنند، دستاندکاران دنیای مد، اغلب آن را "دنیایی بیرحمانه" میخوانند. نزدیک شدن به سن ۲۵ سالگی به معنای خداحافظی با دنیای مد است زیرا با توجه به تمایل طراحان برای استفاده از مدلهای کم سن و سال، بازار کار مدلهایی که کم کم به نیمهی دههی بیست زندگیشان نزدیک میشوند، رفته رفته رو به کاهش میگذارد یا دستکم دیگر نمیتوانند در روی سکوهای مهم و معروف مد قدم بردارند. البته سوپرمدلهای نامداری که حتی در چهلسالگی نیز همچنان جزو چهرههای فعال به شمار میآیند را باید از این قانون مستثنی دانست.
مدلهای ایرانی اما دستکم با این مشکل روبرو نیستند و معیار سنی خاصی در صنعت مد ایران برایشان وجود ندارد. سعیده فروغی میگوید: «ما شرط سنی میگذاریم و میگوییم بالای سی سال را نمیپذیریم. ولی برای مثال یک آقایی از یک شرکت آمده بودند و به دنبال مانکنی مسن برای [تبلیغ] کت و شلوار میگشتند و میخواستند که موهایش حتما جوگندمی باشد. یعنی برندها و شرکتها [ایرانی] برای کارهای تبلیغاتیشان نیاز به همه نوع تیپی دارند.»
زیبایی طبیعی؟
استاندارد قد برای مدلهای دختر در ایران ۱۷۲ تا ۱۸۰ سانتیمتر و برای پسرها ۱۸۰ تا ۱۹۰ سانتیمتر است؛ معیاری که تا اندازهی زیادی با نمونهی خارجی آن مشابهت دارد. در این میان اما میتوان یک تفاوت اصلی میان مدلهای ایرانی به ویژه دختران با همتایان خارجی آنها مشاهده کرد.
در صحنهی بینالمللی به ویژه در اروپا و آمریکا، کسانی که به عنوان مدل انتخاب میشوند، هیچ کدام تجربهی عمل جراحی زیبایی، نظیر بینی، سینه یا گونه را ندارند.
این امر حتی در مسابقات تلویزیونی انتخاب مدلها هم مد نظر قرار میگیرد، در حالیکه به گفتهی سعیده فروغی در ایران این معیار در برخی اوقات رنگ میبازد: «ما ترجیح میدهیم کسانی که تاتو دارند، گونه گذاشتهاند یا در سینههایشان پروتز گذاشتهاند، نداشته باشیم ولی مواردی هم بودهاند کسانی که پروتز گذاشته بودند یا اینکه گونه کاشته بودند، اما به زیباییشان آسیبی نرسیده بود و استانداردشان را به هم نزده بود، قبول کردیم. ولی در مجموع تأکید داریم که حتی تاتوی ابرو و لب هم نداشته باشند.»
سفت و سخت نبودن پایبندی به استانداردها در ایران باعث شده است که چهرههای متفاوتی در میان مدلهای ایرانی دیده شوند.
فرناز زاهدی، مدل ۲۳ سالهی ایرانی همین امر را یکی از دلایل "سرخوردگیاش" از مد در ایران میداند و میگوید که همین باعث شده تا دیگر با وسواس خاصی پیشنهادهای کاری را که به او میشوند، بررسی کند: «مدل باید سایز داشته باشد، هم از نظر قد و هم از نظر اندام ایدهآل باشد. قوانین خاصی وجود دارد. اما مثلا یک جایی میروم و میبینم مدل ۱۶۵ سانتیمتری هم میآید با من که ۱۷۶ سانتیمتر هستم، راه میرود. این را دوست ندارم و توی ذوقم میخورد.»
ایران بدون سوپر مدل
با تمامی این احوال برای مدل شدن در ایران و پیدا کردن بازار کار آسانترین راه را شرکت در کلاسهای آموزشی میدانند که آموزشگاههای مدلینگ ارائه میدهند. قیمت این کلاسها متفاوت است و در پایان نیز تضمینی برای اینکه تمامی داوطلبان وارد دنیای مد شوند، وجود ندارد. در یک نگاه کلی با گذراندن ۵ جلسهی آموزشی در ازای ۱۲۰ هزار تومان در یکی از این آموزشگاهها میتوان مدل شد.
علی طباطبایی، ۲۱ سال دارد و مدتی پیش با تشویق دوستانش برای کار مدلینگ، یک آگهی اینترنتی در یکی از سایتهای مد ایرانی میدهد: «از یکی از آموزشگاههای مد با من تماس گرفتند و گفتند که ما یک آموزشگاهی داریم که شما میتوانید بیایید و با ما همکاری کنید و دورههای ما را بگذرانید. اولش گفتند که یک دوره سه ماهه است که حدود ۷۰۰ هزار تومان قیمت دارد. ولی بعد از مدتی دوباره با من تماس گرفتند و گفتند که قیمتها را شکستهاند و روی پایهی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان آمده است.»
در این کلاسها داوطلبان یاد میگیرند که چگونه گام بردارند، بایستند و نگاه کنند. سایزها چک میشوند و برنامهی غذایی نیز برای آنها تنظیم میشود. در پایان در یک جلسهی امتحانی با حضور چندین داور که عموما اساتید طراحی لباس هستند هر مدل درجه میگیرد. بهترین و بالاترین درجه "تاپ مدل" است و بعد از آن نیز درجهبندی از شماره ۱ شروع میشود و عموما تا ۳ ادامه پیدا میکند.
نکته اما در این است که صنعت مد ایران به گفتهی سعیده فروغی تا به اینجا "سوپر مدل" نداشته است: «سوپر مدل کسی هست که مطرح شود، عکسش روی مجلهها و بیلبوردها بیاید. من تا به حال ندیدهام،چون متأسفانه برندهای ما وقتی که اسم مدل به میان میآید و بایستی هزینه کنند، از این بخش هزینه کمی هراس دارند، در بین فامیلشان میگردند و اگر کسی خوشتیپ و خوش قد و قامت باشد، همان را بیلبورد میکنند. برای همین هم در اکثر بیلبوردها ما مشکل نوع فیگور و عکاسی داریم.»
هرچند بازار کار مدلهای زن در ایران بیشتر از مدلهای مرد است، اما این مدلهای مرد هستند که بیشتر میتوانند روی سکویهای سالنهای مد برای شوهای تبلیغاتی شرکتها راه بروند. با وجود این سختگیریهای چند سالهی اخیر وزارت ارشاد باعث شده تا مدلهای مرد نیز دیگر پشت درهای بسته بمانند.
سمیرا نیکآیین
تحریریه: شهرام احدی