دلایل احتمالی تعلل روسیه در تحویل نیروگاه بوشهر
۱۳۸۸ آذر ۳, سهشنبهمقامهای جمهوری اسلامی در روزهای اخیر با دو "بدقولی" از سوی روسیه روبرو شدهاند: تحویل موشکهای اس ۳۰۰ مجدداَ به تأخیر افتاده است و نیروگاه بوشهر هم برخلاف قرار قبلی، آخر سال میلادی جاری تحویل و راهاندازی نمیشود. به ویژه در مورد دوم، در کنار دلایل سیاسی، از مسائل فنی هم سخن گفته میشود. طرح مشکلات فنی بیش از همه از جانب خود روسیه است.
مقامهای جمهوری اسلامی در روزهای اخیر تلویحاَ حرف روسیه را تایید کردهاند و عمدتاَ بر مشکلات فنی متمرکز شدهاند. رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز سهشنبه، ۳ آبان، فعالیت روسیه در نیروگاه بوشهر را فراتر از تفاهمها و توافقها خوانده و کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، هم ضمن بیان مشکل روسیه در "تهیه قطعات نیروگاه از یک کشور ثالث"، هشدار داده است که غرب در پی بر هم زدن رابطهی ایران و روسیه است و نباید تحت تاثیر این تبلیغات قرار گرفت.
برای ارزیابی وضعیت به وجود آمده در مناسبات اتمی روسیه و ایران، چند پرسش را با دکتر بهروز بیات، متخصص فیزیک هستهای، در میان گذاشتهایم.
دویچه وله: آقای دکتر بیات، مقامهای روسیه در تازهترین اظهاراتشان گفتهاند که تحویل و راهاندازی نیروگاه بوشهر باز هم به تأخیر میافتد. این تعویق و تأخیر روسها در مورد نیروگاه بوشهر، آنطور که خودشان میگویند، جنبهی فنی دارد یا مسئله دارای بار سیاسی است؟
بهروز بیات:
این صحبت روسها بار اول نیست که بیان میشود. در واقع قرار بوده است که نیروگاه بوشهر ده سال پیش به ایران تحویل داده شود. در طول این ده سال، بارها و بارها روسها به علل مختلف، گاهی به بهانهی این که طرف ایرانیشان پول نداده، گاهی به علت مشکلات تکنیکی و با انواع و اقسام بهانهها، تحویل و به کارانداختن نیروگاه بوشهر را به تعویق انداختهاند. با توجه به وضعیت کنونی جهانی و بستر سیاسی موجود در رابطه با ایران، میشود گفت که تعلل روسیه به احتمال بسیار زیاد علت سیاسی دارد.در توضیح بستر سیاسی موجود میتوان گفت، روسها در این ماههای اخیر از وقتی که اوباما رئیس جمهور آمریکا شده، روابطشان با آمریکا تغییر کرده است. یادآوری میکنم که سیستم دفاع موشکی آمریکا که قرار بود در اروپای مرکزی، یعنی در لهستان و جمهوری چک برقرار شود، به طور واضح برضد روسیه برپا شده بود و صرفنظر کردن اخیر آمریکا از نصب این سیستم، قدم بزرگی است به طرف روسیه و این یکی از علتهایی میتواند باشد که سیاست روسیه نسبت به ایران عوض شود.
علاوه بر این، روسیه در ایران منافعی دارد که به نظر من منافع اقتصادی بلاواسطه نیستند، البته در قیاس با منافع اقتصادیاش با غرب منظورم است، بلکه منافع استراتژیک درازمدت دارد. روسیه مایل است که جلوگیری کند از اینکه نقش آمریکا در منطقهی خاورمیانه در حول و حوش خلیج فارس خیلی قوی شود. این منافع استراتژیک درازمدت روسها است. منتهی منافع اقتصادی کوتاهمدت و میانمدتشان برای این که روسیهی نسبتاً عقبمانده به لحاظ تکنولوژیکی پیشرفت کند و در حدود غرب بیاید، مستلزم روابط شدید اقتصادی با غرب است. اگر حجم اقتصادی روابط روسیه و غرب را هم در نظر بگیریم، میبینیم که اصلاً قابل مقایسه با ایران نیست. مثلاً روابط تجارتیایران و روسیه، غیر از روابط مربوط به اسلحه، در ابعادی حدود یک ـ دو میلیارد دلاری است. در حالی که روسیه با غرب معاملاتی در ابعاد صد میلیاردی دارد.
میخواهم بگویم که به لحاظ اقتصادی نقش غرب برایشان خیلی مهمتر است. با توجه به رفتاری که (دولت) اوباما پیش گرفته است نسبت به روسیه، روسیه هم قبول کرده است که در مورد ایران همکاری کند. و به نظر من تا وقتی که مسئلهی هستهای ایران با غرب، با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با گروه ۵+۱ حل نشود، من خیلی بعید میدانم که روسها نیروگاههای ایران را بهکار اندازند. کما اینکه دیدهایم تا کنون هم به تعویق انداختهاند و دلیل این تعویق را در اینجا میشود جستوجو کرد که به شما گفتم.
ولی به نظر میآید که در اینجا مسئلهی یک کشور ثالث که روسیه به هر حال ادعا میکند که قطعات را باید از آن بگیرد مطرح است. چون با وجود انتقادهای اولیه از تأخیر مجدد روسیه، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرده است، روسیه حتی بالاتر از توافقات در نیروگاه بوشهر کار میکند و آقای جلالی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، هم از روسها نقل کرده است که کشور ثالثی که باید یکسری قطعات را تحویل دهد، هنوز این کار را نکرده است. میشود گفت که ویژگی نیروگاه بوشهر که با تکنولوژی غربی شروع شده، بعد روسها خواستند ادامه بدهند، خودش به یکی از مشکلات ادامهی کار تبدیل شده است؟
یک چنین مشکلی قطعاً در طول زمان بوده و به طور قطع در آینده هم پیش خواهد آمد. ولی باید توجه داشته باشیم به یک موضوع: شرکتهای روسی تولیدکنندهی نیروگاههای هستهای در واقع از بزرگترین شرکتهای دنیا هستند، به نحوی که شرکتهای بزرگ سابقهدار اروپایی، مثلاً زیمنس در آلمان یا شرکتهای فرانسوی سعی میکنند یا حتی کردهاند که از طریق همکاری مشترک با این شرکتهای روسی، کارهای مشترک در سطح دنیا انجام دهند.
باید توجه داشته باشیم که مسئولیت قطعات نیروگاه هستهای ایران مسئولیت تهیهشان در دست دولت ایران نیست. مسئولیتاش در دست روسها است. و من بعید میدانم که اینها قادر نباشند که با توجه به فعالیت گستردهشان در سطح بینالمللی این قطعات را تهیه کنند. البته هیچ چیز غیرممکن وجود ندارد، ولی من شخصاً این را محتمل میدانم. طبیعتاً برای ایران هم، همان طور که از آقای جلالی که نقل کردید، بهتر است که در توضیح تعلل روسیه دلیل تکنیکی بیاورد تا علل سیاسی. چون طرح دلایل سیاسی بیشتر به ضررشان خواهد بود. کما اینکه آقای جلالی در این صحبتشان گفته بودند که باید این تهماندهی رابطه با روسیه را هم به نحوی نگه داشت.
اصولاً وقتی این نیروگاه راه بیفتد، تا چه حد به ایمنی آن اطمینان وجود دارد؟ سابقهی روسها در مورد ایمنی نیروگاههایشان این سؤال را برمیانگیزد که تا چه حد میتوانیم خوشبین باشیم در مورد ایمنی نیروگاه بوشهر؟
من براین عقیدهام که در این مورد نباید خوشبین باشیم. یکی به جهت کلی اصولاً مشکلاتی که در نیروگاههای هستهای وجود دارند. با توجه به اینکه اگر اتفاقی، یک اتفاق جدی، رخ بدهد در نیروگاههای هستهای، جنبهی فاجعهآمیز دارد. حالا نوع غیرمطمئنترش مزید برعلت خواهد شد. روسها دارای آن تکنولوژی پیشرفته نیستند. خطر آنجا افزایش پیدا میکند که با توجه به تازه بودن روابط شرکتهای روسی با شرکتهای غربی، بعید نیست که در نیروگاه بوشهر هم یک تکنولوژی التقاطی وارد شده باشد، و همین در واقع خطر بروز حادثه را افزایش میدهد. از این لحاظ نباید راجع به آن خوشبین بود. با توجه به اینکه در ایران هم در آن بستر کیفیت رفتاری و بیاعتناییهایی که میشناسیم و محتمل است، میتواند مخاطرات را افزایش دهد.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بابک بهمنش