«دیپلماسی ایران در منطقه متناقض است»
۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبهرامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران روز دوشنبه هفتم شهریور، دخالت کشورش در سوریه را بیاساس خواند. کمی پیش از این، علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران به خبرنگار "جام جم آنلاین" گفت که جمهوری اسلامی پیش از سرنگونی قذافی به بسیاری گروههای مخالف کمک کرده و رییس شورای عالی انتقالی لیبی به همینخاطر، پیش از سقوط قذافی نامهای تقدیرآمیز برای احمدینژاد فرستاده است.
جواد اکبرین، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل منطقه در گفتوگو با دویچهوله، به اشاره به نمونههای دیپلماسی ایران در تحولات منطقه، دیپلماسی جمهوری اسلامی در این شرایط را ضعیف وناهوشمند مینامد.
دویچهوله: سخنگوی وزارت خارجه ایران امروز دخالت کشورش در سوریه را کذب محض خوانده و از جمله تحریم سپاه قدس توسط اروپا به دلیل شرکت در سرکوب مردم سوریه را ادعایی بدون سند نامیده است. این مواضع ناشی از چیست؟
جواد اکبرین: نوع سیاستی که جمهوری اسلامی در قبال حوادث سوریه پیش گرفته، شبیه همان سیاست حکومت سوریه در قبال کشورش و جامعه بینالمللی است. بشار اسد به جامعه بینالمللی قول داد که سرکوبها را پایان دهد اما درست درهمان روز، گزارشهایی مبنی بر سرکوب بسشتر دراین کشور منتشر شد.
در جمهوری اسلامی هم آقای مهمانپرست در روزی حرف از عدم دخالت در سوریه میزند که روز قبلاز آن، وزیر خارجه ایران، ناتو را در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا تهدید کرد و گفت اگر ناتو در این کشور دخالت کند، در باتلاق فرو میرود. چند روز قبل هم دبیر کل حزبالله که متحد استراتژیک جمهوری اسلامی است، اعلام میکند که اگر ناتو دخالت کند، منطقه به آتش کشیده میشود.
در واقع چه کسانی چز جمهوری اسلامی و بازوهای منطقهای آن توان به آتش کشیدن منطقه را دارند؟ من این را موضعگیری را تناقضی از سوی ایران تلقی میکنم.
شما اشاره به مواضع متناقض میکنید. اتفاقا وزیر خارجه ایران اعلام کرده که جمهوری اسلامی با مخالفان قذافی در ارتباط بوده و حتی برای آنها دارو و غذا به بنغازی فرستاده است. اعلام حمایت از شورشیان لیبی در شرایطی که قذافی رفتنی شده، بر اساس چه محاسباتی است؟
این هم مثال دیگری از رفتار متناقض جمهوری اسلامی در قبال حوادث منطقه است. رهبر جمهوری اسلامی در نیمه مرداد ماه رسما از حوادث لیبی ابراز نگرانی کرد و تغییر شرایط در لیبی را رذالت غرب برای تصاحب نفت این کشور دانست.
پرسش من اینست که اگر تا دو هفته قبل تعییر اوضاع لیبی رذالت بود، چطور وقتی رفتن قذافی قطعی میشود، ایران میگوید در جبهه مخالفان بوده است؟ به نظر من هر موضعی را باید در زمان خود اعلام کرد وگرنه پس از پیروزی در یک بازی، اعلام شود که ما طرفدار طرف پیروز بودهایم، هنری نکردهاند.
آقای صالحی در توضیح این موضوع گفته که کسی نباید انتظار داشته باشد که جمهوری اسلامی همه طرحها و سیاستها و رایزنیهای خود را مستمرا در معرض دید و شنود دیگران قرار دهد.
ما در جهانی به سر میبریم که آن را رسانهها شفاف میکنند. تک تک رسانههای بینالمللی در حساسترین شرایط منطقهای، در جستجوی این هستند که موضع کشورهای تحت گذار را بدانند تا خبرها را عمومی کنند. بهنظر من، چنین ادعایی به فرض آن که درست باشد، روش عاقلانهای در دنیای جدید نیست.
هرچند شتاب تحولات و مسائل در سوریه قابل مقایسه با کشورهای دیگر عربی نیست، اما فکر میکنید در صورت تغییر اوضاع در این کشور، دیپلماسی جمهوری درقبال آن چه خواهد بود؟
طبق تجربه، دیپلماسی ایران در منطقه بسیار ضعیف است. اپوزیسیون سوریه متحد شده و ۳۵۰ چهره آن در نشست هفته گذشته خود در استانبول تصمیم گرفتند که اختلافهای ایدئولوژیک و سیاسی خود را در اتحاد علیه اسد کناربگذارند.
بر این اساس، اگر جمهوری اسلامی امروز موضع خود را روشن نکند و در کنار این اپوزیسیون قرار نگیرد و همدردی خود را با ۲۲۰۰ قربانی و ۱۲ هزار زندانی سوری اعلام نکند، فردا خیلی دیر خواهد بود.
در عین حال تلقی من این است که جمهوری اسلامی بهسادگی با سقوط اسد کنار نخواهد آمد و تهدیدش را برای عملیات ایذایی درمنطقه را دستکم از طریق بازوهایی جون حزبالله عملی خواهد کرد. البته طبیعی است که عملیاتی کردن این تهدیدها در سطح تهدیدهای شفاهی کنونی نخواهد بود.
آیا ممکن است ایران مانند موضع مورد ادعای وزیر خارجهاش درمورد لیبی، بهصورتی نامحسوس جانب گروهی در سوریه را برای سرمایهگذاری در آینده بگیرد؟
این را من در خصوص تجربههایی مانند مصر و لیبی بعید نمیدانم، اما منافع جمهوری اسلامی با عدم سقوط اسد گره خورده و ایران نگران است که سقوط اسد به فروپاشی دیوارهای پشتیبان حزبالله در ایران بیانجامد. در نتیجه ایران ترجیح میدهد هر توانی دارد به جای همپیمان شدن با گروهی از مخالفان اسد، صرف ابقای او کند.
اما آیا این به نوعی شرط بندی روی اسب بازنده نیست؟ این هوشمندی را دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی با توجه به دورنمای اوضاع منطقه ندارد؟
جمهوری اسلامی بارها ثابت کرده که این هوشمندی را به دلیل افق دید محدود خود ندارد. من آخرین روز رژیم صدام را یادآوری میکنم که وقتی دستگاه تبلیغاتی دولت وقت عراق اعلام کرد که همه چیز امن وامان است، همان روز صدا و سیما ورسانههای جمهوری اسلامی این حرفها را تکرار کردند و گفتند که ادعای نیروهای حاضر در مورد سقوط رژیم عراق دروغ است. تنها ساعاتی بعد بود که مجبور به اعتراف به واقعیت شدند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: فرید وحیدی