ربوده شدن شهروندان ایران توسط آمریکا؛<br>ادعا یا واقعیت؟ • مصاحبه
۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبهمقامهای جمهوری اسلامی ایران در این روزها بر شدت اتهامهای خود علیه آمریکا افزودهاند و آشکارتر از گذشته این کشور را متهم به بازداشت یا ربودن شماری از شهروندان ایرانی مرتبط با حکومت کردهاند. روز سهشنبه، ۱۷ آذر، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی با طرح این اتهام که آمریکا در دستگیری و ربودن ۱۱ شهروند ایرانی دست دارد، بار دیگر ناپدید شدن شهرام امیری، کارشناس هستهای ایران را نیز به این کشور نسبت داد. او این ادعا را مطرح کرد که امیری از سوی عربستان سعودی به آمریکا تحویل داده شده است.
شهرام امیری، خردادماه گذشته به قصد انجام مناسک حج، ایران را ترک کرد، ولی سه روز پس از اقامت در عربستان ناپدید شد. مقامهای جمهوری اسلامی عربستان و آمریکا را به ربودن وی متهم میکنند. روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، برای مستدل کردن این اتهام نوشت: « رياض برای مهار ايران هستهای با آمريکا همکاری گسترده اطلاعاتی دارد، همکاریای که ممکن است از انجام عمليات پوششی عليه تأسيسات هستهای ايران تا ربودن اتباع و پژوهگشران ايران متغير باشد.» این در حالی است که هم آمریکا و هم عربستان اتهام ربودن شهرام امیری را "بیاساس" خواندهاند.
روز چهارشنبه، ۱۸ آذر، خبرگزاری مهر فهرستی را منتشر کرد که در آن علاوه بر نام شهرام امیری، اسامی ۱۰ نفر دیگر هم درج شده است. به نوشته مهر، « تعدادی از این افراد در آمریکا دستگیر و زندانی شدهاند و سایران نیز با اعمال نفوذ این کشور پس از دستگیری در دیگر کشورها، به آمریکا منتقل شدهاند.»
خبرگزاری مهر در ادامه گزارش خود آورده است که ۲ نفر از ۱۱ نفر یادشده ناپدید شدهاند. شهرام امیری یکی از این ناپدیدشدگان است. نفر دیگر علیرضا عسگری، معاون سابق وزارت دفاع ایران است که سه سال پیش در ترکیه مفقود شد. جمهوری اسلامی ناپدید شدن عسگری را هم به آمریکا نسبت میدهد.
حسین باستانی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در فرانسه، میگوید که زندانیان فهرست یادشده کسانی هستند که عمدتاَ در نقض تحریمها علیه ایران دست داشتهاند و در مورد وضعیتشان ابهام کمتری وجود دارد. او بخش مسئلهساز این ماجرا را وضعیت ناپدیدشدگان و رمز و راز ناپدیدشدن آنها میداند. به گفتهی وی، این که جمهوری اسلامی در پیگیری وضعیت همهی این افراد، چندان پیگیری و فعالیتی نشان نمیدهد، تا حدودی بر ابهام ماجرا میافزاید. باستانی برای مقایسه، به پیگیریهای مداوم اسرائیل نسبت به وضعیت شهروندان و سربازان ربودهشدهاش اشاره میکند. این پیگیریها معمولاَ بیوقفه ادامه داشتهاند و اینجا و آنجا هم به اثبات ربودهشدن این افراد و روشن شدن وضعیت آنها انجامیده است؛ امری که در مورد پیگیریهای جمهوری اسلامی کمتر به چشم میخورد.
یک جنبهی بحثانگیز ناپدیدشدن برخی از مقامهای نسبتاَ مهم جمهوری اسلامی، نوع ناپدید شدن آنهاست. باستانی تأکید دارد که وضعیت سیاسی درون ایران و کمترشدن وفاداریها، از جمله زمینههایی است که شماری از دستاندرکاران وفادار حکومت، حتی در حساسترین نهادها را به سوی یافتن مامنی مطمئنتر برای خود سوق داده است؛ امری که اخیراَ نیروهای محافظهکار را نیز شامل میشود. در میان این افراد، طبعاَ آنهایی که اطلاعاتی حساس در اختیار دارند، احتمالاَ سعی خواهند کرد با این اطلاعات سوداگری کنند و با ارائه این اطلاعات به کشورهای غربی، موضوع پناهندگی خود را بر پایههای مطمئنتری بنا کنند.
به گفتهی باستانی، این روند با رویکردهای احمدینژاد در سالهای اخیر و با تصفیههای این دولت که حتی علیه نزدیکترین و وفادارترین عناصر حکومت در نهادهای حساسی مانند وزارت اطلاعات پیش برده شده نیز، بیارتباط نیست. او با جمعبندی نکات یادشده، بعید میداند که ناپدید شدن افرادی مانند امیری و عسگری ناشی از ربوده شدن باشد و باید به موضوع پناهندگی این افراد توجه بیشتری داشت.
FW/BB