رضا خندان: در ایران یک دوره وحشت و خشونت پیش رو خواهیم داشت
۱۳۹۸ آذر ۱۹, سهشنبهبا گذشت بیش از سه هفته از اعتراضات سراسری در آبانماه، همچنان بسیاری از پرسشها برای مردم بدون پاسخ مانده است. قطع یک هفتهای اینترنت در داخل ایران، باعث شد تا در اوج این اعتراضات خبرهای موثق و تاییدشده منتشر نشود. حالا و پس از وصل مجدد اینترنت، فیلمها، عکسها و مشاهدات نشان از گستردگی و شدت سرکوب معترضان از سوی نیروهای حکومت ایران دارد.
رضا خندان، کنشگر حقوق بشر و همسر نسرین ستوده، وکیل زندانی، در گفتوگو با نسرین بصیری مشاهدات خود را از ناآرامیهای ایران بیان کرده است.
نسرین بصیری: خبرهایی از درون بیمارستانها میرسید که بیشتر مجروحین از ناحیه سر آسیب دیدهاند و به پا و یا سایر اعضای بدنشان شلیک نشده است. آیا این موضوع به شنیدههای شما نزدیک است؟
رضا خندان: تا آنجایی که میدانم غالبا به نیم تنه بالا شلیک شده است. شلیک به قصد کشتن بوده است.
خبر گزاری فارس ویدیوهایی پخش کرده که درست بودن خبر شلیک به سر را تایید میکنند. البته به روایت این مجروحان که توسط این خبرگزاری پخش شده همگی در کوچهای پیچیدهاند و تظاهر کنندهای از پشت سر به آنها حمله کرده و بسوی شان شلیک کرده است.
خبرگزاریهایی مانند فارس کارشان وارونه جلوه دادن حقایق است . اساسا برای همین تاسیس شدهاند.
آیا آمار رسمی کشته شدگان و مجروحین و دستگیر شدگان با شنیدههای شما و مشاهدات تظاهر کنندگان خوانایی دارد؟ به نظر شما کدام اعداد و ارقام به حقیقت نزدیک تر است؟
در مورد تعداد کشته ها به نظرم ۳۶۶ نفری را که وبسایت کلمه اعلام کرده درست است. تاکنون ۲۰۸ نفر از جانب عفو بینالملل تایید شده است. با این توضیح که به دلیل حجم بالای مجروحین، متاسفانه این آمار بیشتر هم خواهد شد.
هیچ آماری در مورد زخمیها وجود ندارد اما پزشکان و پرستارانی که در شهر کرج و حومه کار میکنند، میگویند تعداد مجروجین بسیار بیشتر از حد تصور است.
در مورد دستگیریها خود حکومت هم با توجه به آشفتگی که در سیستم با آن موجه است؛ آمار دقیقی ندارد. اما در سطح کشور باید بیش از هفت هزار نفر بازداشت شده باشند.
کدام ویژگی کردستان و اهواز را از استانهای دیگر متمایز میکند که در این دو استان بیش از هر جای دیگری در ایران تلفات و خرابی بوده است؟
حکومت مرکزی همواره با اقوام کرد و در سالهای اخیر اعراب خوزستان مشکل داشته است، آنها را خطر بالقوه میداند و حقوق شان را بیشتر از مردمان سایر نقاط نادیده میگیرد. چون کشتن و زندانی کردن آنها سر و صدای زیادی ندارد، به راحتی سرکوب شان میکنند.
این را هم اضافه کنم که در جریانات اخیر، شهرکها و شهرستانهای اطراف کرج و تهران مانند قلعه حسن خان دست کمی از کردستان و خوزستان نداشتهاند.
گفته می شود شماری از جنازهها را به خویشان تحویل دادهاند به شرطی که هم پولی بابت آن بپردازند و هم خویشاوند شان را در تاریکی شب و بدون مراسم و بی جنجال دفن کنند. این خبر درست است؟
گرفتن پول در این گونه موارد روالی عادی است، اما نهادهای رسمی مستقیما این کار را نمیکنند و توسط عوامل خودشان از خانوادهها اخاذی میشود، افرادی که از خودشان هستند و به اصطلاح «کار چاقکن» هستند. این موضوع در اتفاقات سال ۸۸ هم وجود داشت.
در مورد کسانی که دست به خشونت زدهاند چه میدانید؟ و اگر نمیدانید گمان شما چیست؟
حمله به تظاهرات کاملا مسالمت آمیز، همیشه سرآغاز به خشونت کشیده شدن اعتراضات است. اما آتش زدنهای حرفهای بانکها و برخی مراکز، کار افراد عادی نیست. خانمی از بومهن زنگ زده بود و می گفت: «اینجا همه می گن آتش زدن این همه بانک که برخی از آنها با خاک یکسان شده کار خودشان است.» رودهن و بومهن شهرهای بسیار کوچکی هستند که مردم اغلب همدیگر را میشناسند و در فاصله کوتاهی اصولا توانایی این حجم آتش افروزی حرفه ای را ندارند.
معترضان بیشتر چند ساله بودند و به چه قشری تعلق دارند، اقشار میانی یا پائین جامعه؟
معترضان اغلب بین ۱۸ تا ۳۰ ساله بودند، از قشر پایین و بخشهایی از قشر میانی بودند.
مردم البته با مشکلات اقتصادی و مالی زیادی روبرو هستند. اما آیا اعتراضات صرفا اقتصادی است، یا مردم از فرصت بالا رفتن بهای بنزین استفاده کردند تا نشان بدهند به حکومتی که دست آدمهای فاسد و رانت خوار را باز میگذارد و با جهان پیرامون خود ـ غرب و منطقه ـ سر جنگ دارد میانهای ندارند؟
گرانی بنزین، فرصتی است تا مردم اعتراض خود را نسبت به سیاستهای کلی حکومت اعلام کنند.
آیا اعتراضات اخیر به لحاظ کیفی و گستردگی با اعتراضات ده سال پیش و دو سال پیش تفاوتهایی دارد؟ اگر پاسخ تان مثبت است چه تفاوت هایی؟
اعتراضات آبان ۹۸ با اعتراضات ۸۸ بسیار تفاوت دارد. در سال ۸۸ اعتراضات عمدتا در تهران و به ندرت در مرکز چند استان اتفاق افتاد. اعتراضات ۹۸ بیشتر به ۹۶ شباهت داشت اما بسیار گستردهتر بود و دلیل آن مشکلات اقتصادی و خواست تغییرات ساختاری در نظام حاکم بود. در حالی که در سال ۸۸ اعتراض مردم به تقلب در انتخابات بود و به ندرت به ساختار حکومت میپرداخت.
پیش از این رسانههای ایران در مورد نا آرامیها بیشتر سکوت پیشه میکردند. دلیلش چیست که این بار خبرگزاریها به تفصیل مشغول "خبر رسانی" هستند؟
اعتراضات به قدری گسترده بود که قابل کتمان نبود.
در گیریهای میان جناحی را در واکنش به اعتراضات چگونه میبینید؟ اینکه برخی از نمایندگان مجلس میخواستند استعفا بدهند یا استعفا دادند، در شورای عالی انقلاب فرهنگی مشاجره لفظی روی داده و تندروها آقای روحانی را شماتت کردهاند و نهاد من در آوردی "سران سه قوه" سر بر آورده و قدرت گرفته، اینها نشانه چگونه تحولاتی است؟
اینها نشانه آشفتگی تمام عیار در ساختار حقوقی و سیاسی حکومتی است که تنها با دخالت رهبر به نفع یک جریان، موقتا به اختلافات سرپوش گذاشته میشود و مشکلات و اختلافات، بعدا و در قالب دیگری خود را نشان میدهد.
آقای خامنهای چندین سخنرانی داشته و تا جایی که می دانم برای اولین بار ابراز داشته که دانش کارشناسی در زمینهای را ندارد و چون سران سه قوه بر سر گران شدن بنزین توافق داشتهاند، او هم پذیرفته و اعلام کرده حمایت می کند. این حرف چه معنایی دارد؟
این کار فرافکنی است و بیشتر مبرا کردن خود از مشکلاتی است که در پی گران شدن بنزین برای مردم ایجاد شده است.
در مورد حکم معترضان یا آنگونه که برخی رسانههای ایرا ن میگویند "اشرار" پیش بینی شما چیست؟ آیا احکام شدیدی صادر خواهد شد؟
احتمال این که برای برخی از بازداشت شدهها حکم بسیار سنگین صادر شود زیاد است.
آیا وقایعی که اخیرا روی داده بر روی وضعیت زندانیان سیاسی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند تاثیری خواهد گذاشت؟ مثلا اینکه سخت گیریها بیشتر شود و یا ملاقاتها ممنوع شود؟
پیش از اعتراضات به دلیل ترس حاکمیت از شروع دور تازهای از اعتراضات، این فشار بر زندانیان سیاسی شروع شده بود.
به نظر شما آنگونه که برخی از مردم میگویند، آتش زدن و حرکات خشونت آمیز بیشتر کار نیروهای امنیتی و به عبارتی"خودشان" است؟
این کار نیاز به تحقیق دارد که مشخص شود چه بخشی از آتش زدنها و یا تخریب، کار معترضین بوده و چه بخشی را نیروهای رسمی و غیررسمی اما سازمان یافته انجام دادهاند. آتش زدن لاستیک و سطلهای زباله همواره کار معترضین بوده است. این کار هم باعث خنثی شدن گاز اشک آور میشود و هم تا حدی دیوار دفاعی در برابر نیروهای مهاجم ایجاد میکند. اما خبرهای زیادی دال بر دست داشتن نیروهای لباس شخصی در آتش زدنهای حرفهای بانکها به گوش میرسد.
بنظر میرسد رسانههای دنیا کمتر به وقایع ایران پرداختهاند و بر خلاف اعتراضات ۸۸ که ایرانیان آنسوی مرز در پشتیبانی از آن هماهنگ بودند، این بار کمتر صدایی از آنها شنیده میشود. مردم ایران در مورد شش میلیون ایرانی خارج از کشور چگونه میاندیشند؟
مردم نظرات یکدستی ندارند. برخی نقش رسانهها و ایرانیان خارج از کشور را کم اهمیت میدانند و برخی با اهمیت. اما چیزی که قطعی است آن است که واکنش رسانههای بینالمللی در حد فاجعهای نبود که در ایران رخ داد.
آینده را چگونه می بینید؟ به گمان شما آیا به آشتی ملی خواهیم رسید و حکومتگران و نسلهای آینده میتوانند در سالهای پیش رو به همزیستی مسالمت آمیزی دست پیدا کنند؟
من شخصا امیدی به بهبود اوضاع در آینده نزدیک نمیبینم، مگر این که معجزهای رخ دهد. اما در دراز مدت امیدوارم این اتفاق بیفتد. ما در ایران خواه ناخواه یک دوره وحشت و خشونت پیش رو خواهیم داشت.