روایت روزنامه آلمانی از سلطان توریسم عشایری ایران

روزنامه آلمانی "زود دویچه" می‌نویسد:«عباس برزگر دائما از واژه "معجزه" استفاده می‌کند. برای او همه‌چیز از گیر کردن دو توریست آلمانی موتور سوار در هوای بد شروع شد. آن‌ها در خانه عباس را می‌زنند و از او تقاضای کمک می‌کنند». این دو برلینی شب را میهمان عباس می‌شوند و همسر او هم از آن‌ها با دم‌پختک و ترشی لیته پذیرایی می‌کند.

به روایت "زود دویچه" دو آلمانی با خاطره‌ای خوش از این روستایی فقیر به برلین بازمی‌گردند و حکایت مهمان‌نوازی و غذای بسیار خوشمزه دستفروش روستای کوچک بزم از توابع شهرستان بوانات را برای دیگران تعریف می‌کنند. به گفته عباس برزگر، چند ماه بعد تعداد دیگری از گردشگران به خانه او مراجعه می‌کنند.

زود دویچه تسایتونگ می‌نویسد: «وضعیت مالی عباس برزگر با حضور بیش از ۴۰۰ میهمان و گردشگر خارجی در سال و به قول خودش "magical money in the box" به سرعت خوب شد.

او همه مواد مورد نیاز برای پذیرایی از گردشگران را از روستای خود و مناطق اطراف می‌خرد و یا از محصول ۲۸ هکتار زمین خودش تأمین می‌کند و بدین ترتیب به کارآفرین بزرگی در منطقه تبدیل شده است.

با افزایش تعداد مهمانان، زبان انگلیسی‌ عباس برزگر بهتر شد و او به سرعت دریافت که توریست‌های خارجی چه چیز‌هایی از زندگی روستاییان و عشایر را می‌خواهند ببیند و نسبت به ساخت یا تهیه آن عکس‌العمل نشان داد.

به نوشته روزنامه زوددویچه :«در مجموعه ۳۷ اتاقی عباس برزگر ۸ هزار گردشگر در سال گذشته شب را گذرانده‌اند».

عباس برزگر به روزنامه زوددویچه می‌گوید که "من زندگی سختی داشتم" ولی الان یک ماشین ب.ام.و، یک هیوندای و خانواده‌ خوبی دارم.

زود دویچه تسایتونگ می‌نویسد برزگر تنها تا کلاس سوم دبستان درس خوانده و در کودکی‌اش در انشایی نوشته "من می‌خواهم شاه بشم" که معلم او را بخاطر این انشا تنبیه کرده بود. او در مجموعه روستایی ‌یک کلاس درس هم ساخته که مورد بازدید گردشگران قرار می‌گیرد.

عباس برزگر به روزنامه آلمانی زوددویچه می‌گوید که یک "رویا" داشته است و آن اینکه " یک ایل جدید با سلیقه خودش تاسیس کند و خان ایل باشد" به همین خاطر مدت‌ها دنبال "ازدواج دوم" با دختری بوده که بتواند "بدون زین اسب‌سواری و تیراندازی کند" که مورد تمسخر و انتقاد‌های فراوان قرار گرفته است.

موضوع "من می‌خواهم شاه بشم" و ازدواج مجدد عباس برزگر دست‌مایه فیلم مستندی شد به کارگردانی مهدی گنجی که در جشنواره فیلم فجر نیز به اکران درآمد.

خانواده عباس برزگر آنچنان موافق ازدواج دوم او نبودند، اما زهرا که لحظه‌ای از کنار پدرش دور نمی‌شود به خبرنگار زود دویچه می‌گوید :«My father is my hero» (پدرم قهرمان من است)

زود دویچه تسایتونگ می‌نویسد "عباس برزگر برای تشکیل زندگی جدید عشایر‌ی‌اش لیلا را یافت. او در رشته بیولوژی تحصیل کرده و پس از پایان تحصیلات به زندگی عشایری بازگشته‌است". این دو حالا یک پسر هم دارند. خبرنگار روزنامه می‌گوید:« از او پرسیدم نظرت از این که زن دوم او هستی چیست؟ و او بدون مکث گفت: "زن اول او در ده زندگی می‌کند". اما در چهره‌اش می‌شد مشکلات را دید».

عباس برزگر به خبرنگار زود دویچه می‌گوید همسرش برای پخت غذا یکبار گوشت به اندازه کافی نداشته است و مجبور شده از "سویا" استفاده کند. او حالا می‌داند که توریست‌ها عاشق غذای "ارگانیک" هستند.

نمایی از دهکده گردشگری که توریست‌های زیادی را به خود جلب می‌کند.

گردشگرانی از شرق آسیا در مجموعه روستایی عباس برزگر که در ایران به سلطان گردشگری عشایری شهرت یافته است.

روزنامه زود دویچه می‌نویسد: «هزینه یک تور ده روز از آلمان به تهران – اصفهان – شیراز و تخت جمشید به همراه بلیط هواپیما، هزینه هتل (اتاق دوتخته) و غذا معادل ۲ هزار و ۲۹۵ یورو برای هر نفر است.»