سرگذشت پرفراز و نشیب داستانهای مصور
۶۵ سال پیش داستان مصور "میکیماوس" برای نخستین بار در قالب دفترچه در آلمان منتشر شد. در آن دوران داستانهای مصور در آلمان در رده ادبیات مبتذل دستهبندی میشدند. امروزه اما داستانهای مصور جایگاهی بسیار متفاوت یافتهاند.
اوایل دهه ۵۰ میلادی تصور مثبتی در مورد داستانهای مصور در آلمان وجود نداشت. با این حال در روز ۲۹ اوت ۱۹۵۱ نخستین داستان مصور میکیماوس به زبان آلمانی در ۳۰۰ هزار نسخه به چاپ رسید. استقبال از این کتاب چندان درخشان نبود و تنها نیمی از نسخههای چاپی به فروش رفت؛ بقیه نیز به طور رایگان در مدارس توزیع شد.
بسیاری از کارشناسان ویلهلم بوش را پدر کتابهای مصور میدانند. این هنرمند زادهی آلمان الهامبخش تصویرگران نیویورکی بود و بعدها حتی والت دیزنی هم از او تأثیر پذیرفت. کتاب "ماکس و موریتس" که او در دهه ۱۸۶۰ میلادی به تصویر کشید، تا کنون دهها بار به چاپ رسیده است. ماکس و موریتس دو پسربچه شیطان و شرور هستند که کارشان آزار و اذیت اهالی روستا و حیوانات است.
موزه "شیرن" در فرانکفورت اینک نمایشگاهی از نخستین نخستین نقاشیهای کتابهای مصور برپا کرده است. در این نمایشگاه شش اثر از پیشگامان این عرصه از جمله کلیف استرت (تصویر: "پالی و رفقایش") به نمایش گذاشته شدهاند. این هنرمندان موفق به خلق سبک هنری منحصربهفردی شدند که نوید آفرینش تحولاتی نظیر سورئالیسم و اکسپرسیونیسم را در عرصه هنر میداد.
کتابهای مصور محبوبیتشان را مدیون روزنامهها هستند. اوایل قرن ۲۰ کاهش قیمت کاغذ و تولید چاپگرهای با کیفیت موجب شد تا میزان مخاطبان روزنامهها به طور قابلتوجهی افزایش یابد. در بازار پررقابت روزنامهها در آن زمان، داستانهای مصور برگ برنده بودند. هر روزنامهای که داستان مصور جذابتری را چاپ میکرد، خوانندگان بیشتری را به دست میآورد.
جری سیگل و جو شوستر در سال ۱۹۳۳ زمانی که تنها ۱۴ سال بیشتر نداشتند، شخصیت "سوپرمن" را خلق کردند. البته نام واقعی این شخصیت "کال ال" (Kal-El) است. سیگل و شوستر تازه پنج سال بعد توانستند ناشری را پیدا کنند که حاضر به چاپ داستان سوپرمن بود. انتشارات "دیسی کامیکس" در سال ۱۹۳۸ نخستین کتاب مصور سوپرمن را منتشر کرد. در سال ۲۰۱۴ در آمریکا یک نسخه اولیه کتاب سوپرمن به قیمت ۳ میلیون دلار حراج شد.
سوپرمن مدت زیادی تنها نماند. بتمن، کاپیتان آمریکا، واندر وومن (زن شگفتانگیز)، فلش و شمار زیاد دیگری از ابرقهرمانان کاغذی به زودی به سوپرمن پیوستند. در جریان جنگ جهانی دوم سوپرمن و دیگر ابرقهرمانان داستانهای مصور به ابزاری برای تقویت روحیه سربازان آمریکایی تبدیل شدند.
با پایان جنگ بسیاری از این ابرقهرمانان "بازنشسته" شدند و تنها پرطرفدارترین آنان باقی ماندند. آنها هم همچنان به کار نجات زمین و دست و پنجه نرم کردن با دشمنانی بدسیرت نظیر "جوکر" مشغول شدند. سوپرمن و همقطارانش بارها در تولیدات مختلف روی پرده سینما جان گرفتند. آخرین نمونه فیلم "ددپول" بود که فوریه ۲۰۱۶ نمایش داده شد. ددپول ابرقهرمانی است که داستانهایش توسط انتشارات "مارول کامیکس" منتشر میشوند.
وقتی صحبت داستانهای مصور میشود، از "دانلد داک" (دونالد داک) نمیتوان غافل ماند. این شخصیت در سال ۱۹۳۴ توسط کارل بارکز آفریده شد. بارکز در عرض ۲۰ سال پس از خلق این شخصیت، تقریبا به طور ماهانه داستانهای این اردک زبل و زودجوش را برای کمپانی دیزنی طراحی کرد. در سال ۱۹۴۷ شخصیت داگوبرت و یک سال بعد هم گوستاو به ماجراهای دانلد داک اضافه شدند.
تمام شخصیتهای معروف داستانهای مصور البته اهل آمریکا نیستند و اروپا هم در این زمینه حرفهایی برای گفتن داشته است. آستریکس و اوبلیکس، اثر هنرمند فرانسوی رنه گوسینی و آلبرت اودرزو (عکس) از معروفترین این شخصیتها هستند که در سال ۱۹۵۹ خلق شدند. نوامبر ۲۰۱۶ جدیدترین داستان این دو شخصیت محبوب منتشر شد، البته مدتهاست که داستانهای آستریکس و اوبلیکس توسط نویسندگان دیگر نوشته میشوند.
تنتن، خبرنگار معروف و سگش میلو، از دیگر شخصیتهای مصور معروف هستند که در اروپا زاده شدند. خالق تنتن، هرژه هنرمند بلژیکی بود که برای نخستین بار در سال ۱۹۲۹ تنتن را به جهان معرفی کرد. او در مجموع ۲۴ کتاب از داستانهای تنتن منتشر کرد که امروزه نیز جزو داستانهای پرفروش مصور هستند و در ایران نیز طرفدارانی دارند.
یک شخصیت مصور معروف دیگر که در بلژیک زاده شده، لوک خوششانس است. گاوچرانی تر و فرز که همراه با اسبش ماجراهای متعددی را پشت سر میگذارد. خالق این شخصیت تصویرگری به نام موریس دیبوره بود. داستان لوک خوششانس برای نخستین بار در سال ۱۹۴۶ در مجله "Spirou" به چاپ رسید. سه سال بعد نخستین کتاب منتشر شد. در سال ۱۹۹۱ دو فیلم نیز به نمایش درآمدند که در هر دوی آنان ترنس هیل در نقش لوک خوششانس بازی کرده بود.
البته داستانهای مصور تاریخچه پرفراز و نشیبی داشتهاند. برخی آنان را خطری برای ذهن نوجوانان میدانستند و برخی دیگر این سبک ادبیات را سطحی و بیمایه میخواندند. در سال ۱۹۷۷ ویل آیسنر (تصویر) واژه "رمان مصور" را وارد فرهنگ لغات ادبیات کرد تا به این وسیله سطح ادبی داستانهای مصورش را متمایز کند؛ اقدامی بسیار هوشمندانه که موجب شد تا مخاطبان سنتی نیز جزو خریداران "رمانهای مصور" شوند.
بر خلاف داستانهای مصور که در قالب دفترچه هم چاپ میشوند، رمانهای مصور تنها به صورت کتاب منتشر شدهاند. از نظر محتوایی نمیتوان تفاوتی میان این دو سبک قائل شد. در سال ۱۹۸۶ رمان مصور "موش" اثر آرت اشپیگلمن، نویسنده و تصویرگر آمریکایی، جزو کتابهای پرفروش شد و در سال ۱۹۹۲ برنده جایزه معتبر پولیتزر؛ افتخاری بیسابقه برای داستانهای مصور.
برخلاف فرانسه یا آمریکا که داستانهای مصور محبوبیت بسیاری داشتند، در آلمان این سبک داستاننویسی برای مدتهای طولانی مهجور ماند. در سالهای اخیر اما وضعیت بسیار تغییر کرده و شماری از تصویرگران آلمانی توانستهاند در عرصه بینالمللی شهرتی برای خود بهم بزنند. یکی از این هنرمندان راینهارد کلایست است که ۴۶ سال دارد. (تصویر: بخشی از داستان "سه سنگ" اثر نیلز اوسکامپ)
مانگا یا "تصاویر طنزآمیز" یکی از نمادهای فرهنگی و هنری ژاپن به شمار میرود. تا دهه ۹۰ میلادی این سبک در اروپا اغلب به عنوان داستانهای مصور با محتوای جنسی یا خشونتآمیز شناخته میشد. تازه با نمایش انیمیشن (انیمه) "سیلر مون" (Sailor Moon) بود که دیدگاه اروپاییها نسبت به مانگا عوض شد. پایان دهه ۹۰ میلادی انتشار داستانهای "پوکمن" در آلمان موجب رونق این سبک در میان خوانندگان آلمانی شد.