سیاست اروپایی؛ عامل شکوفایی سینمای ترکیه
۱۳۸۹ مهر ۲, جمعهسینمای ترکیه در گسترهی جهانی فیلم، هر روز اهمیت بیشتری مییابد. کارگردانان مطرحی چون سمیح کاپلاناوغلو با سهگانهی "تخممرغ، شیر و عسل" خود که هر یک در جشنوارههای بینالمللی توجه کارشناسان سینما را برانگیختند و خرس و شیر و پرتقال و لالهی طلایی را نصیب او ساختند، نوری بیلگه سیلان، که در سال ۲۰۰۸ نخل طلایی جشنوارهی کن را به خاطر فیلم "سه میمون" از آن خود کرد، زکی دمیرکبوز، که نامش بهخاطر فیلم برجستهی "کادر" در سال ۲۰۰۶ بر سر زبانها افتاد و رها اردم با فیلم "کیهان"، تنها نمونههای شناختهشدهی این سینما را نمایندگی میکنند.
این که سینمای معاصر تُرک هنوز چهرهای "مردانه" دارد، از نامهای مطرح دستاندرکاران آن در عرصهی بینالمللی و داخلی بهخوبی پیداست: همهی ۱۱ فیلمانتخاب شده برای شرکتدر بخش مسابقهی ۲۹ـمین جشنوارهی بینالمللی فیلم استانبول در ماه آوریل امسال، حاصل کار کارگردانان مرد این کشور بودند. در بخش خارج از مسابقه، بهویژه در قسمت فیلمهای مستند، ولی حضور زنان کارگردان نیز چشمگیر بود. ایلکسن بشاریر (Ilksen Basarir)، هندان اوزتورک (Handan ضztürk) و سلدا شیشک (Selda Cicek) از جملهی این کارگرداناناند که فیلمهایشان در چارچوب برنامهی "پلی بین اروپا و ترکیه" امسال در کشورهای اروپایی نشان داده میشوند.
سیاست، موتور پیشرفت سینما
تاریخ سینمای معاصر ترکیه، از اوایل دههی ۹۰ آغاز میشود که بهنظر کارشناسان، "دورهی هفتم" تاریخ سینمایی این کشور را نیز دربرمیگیرد. این برههی زمانی با دگرگونیهای تعیینکنندهای در جامعه و عرصهی سیاسی ترکیه همراه بود. یکی از مهمترین این تحولات در ماه دسامبر سال ۱۹۹۹ به ثمر رسید: "اتحادیهی اروپا"، "نامزدی" این کشور را برای عضویت در این اتحادیه پذیرفت. در اکتبر سال ۲۰۰۵، در پی پذیرش این "نامزدی" بحثبرانگیز که با مخالفت بسیاری از احزاب حاکم و اپوزیسیون کشورهای عضو اتحادیه روبرو شد، گفتوگو دربارهی چگونگی ورود ترکیه به "جامعهی اروپا" آغاز شد. مضمون اصلی این گفتوگوها را، از جمله، ارتقاء سطح اجتماعی ـ فرهنگی این کشور تا سطح اجتماعی ـ فرهنگی کشورهای عضو اتحادیه میسازد. در این راستا تا بهحال تغییرات مثبتی در جهت رعایت حقوق زنان، حقوقبشر، اقلیتها و... در ترکیه صورت گرفته است.
همزمان با این دگرگونیها و افزایش روابط نظامی و اقتصادی اروپا و ترکیه، مناسبات فرهنگی بین این دو نیز گسترش یافت. در این چارچوب، تا کنون برنامههای بسیاری طرحریزی و پیاده شده است. گزینش شهر تاریخی استانبول به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا در سال ۲۰۱۰ و اختصاص بودجهی کلانی برای معرفی و نمایش ۱۰ فیلم اروپایی در ترکیه و ۱۲ فیلم ُترکی در کشورهای اروپایی از سوی "اتحادیهی اروپا"، از جملهی این فعالیتها ست.
فیلمسازی در ترکیه
هر چند دولت ترکیه برای تقویت صنعت سینما، بودجهی ویژهای در نظر گرفته است، ولی این حمایت مالی کفاف هزینههای سنگین فیلمسازی این کشور را نمیدهد. تأمینکنندگان اصلی بودجههای کلان اجرای پروژههای فرهنگی و فیلم در این کشور بانکها، شرکتهای بزرگ بیمه و سرمایهداران کلان هستند: بدون پشتیبانی مالی "آک بانک" که به نوعی بانک ملی ترکیه است، از جمله، برگزاری سالانهی جشنوارهی بینالمللی فیلم استانبول و جشنوارهی فیلم آنتالیا، ناممکن مینمود. نهادهای اروپایی نیز، چون MEDIA که بودجهی آن را "اتحادیهی اروپا" تأمین میکند وEurimage که بنیادی متشکل از سازمانهای سینمایی کشورهای عضو اتحادیهی اروپاست، در بخش حمایت از سینمای ترکیه فعالند.
پشتیبانی مالی مسئلهساز
روند برخورداری از پشتیبانی مالی این نهادها، گاهی پیچیده و اغلب همراه با دشواریهای پیشبینیشده و پیشبینی نشده است. تهیهی فیلم، اغلب چنان پرهزینهاست که تحقق آن تنها با پشتیبانی مالی چندین نهاد حمایتکننده، امکانپذیر میشود. این نهادها، ولی تحت شرایط متفاوت و گاه متضادی هزینهی تهیهی فیلم را به عهده میگیرند؛ امری که اغلب به جنبههای هنری و سینمایی فیلم لطمه میزند. فیلم زیبای "من و ُرز"، ساختهی هاندان اوزتورک، یکی از فیلمهایی است که قربانی این شرایط شده است. این فیلم رومانتیک با تصاویر سوررئالیستی سحرآمیز، زندگی اهالی روستایی در آناتولی شرقی را نشان میدهد که در اثر شکست سدّی در حال "غرق شدن" است. "راوی"های اصلی داستان که همهی َنماهای آن روی آب فیلمبرداری شده، یک گروه از بچهی ده هستند که در میانهی فیلم ناگهان ناپدید میشوند.دلیل ناپدیدشدن این راویها، به گفتهی کارگردان، قطع فیلمبرداری به علت کمبود بودجهبوده است. از آنجا که تأمین مجدد هزینهی فیلم ماهها به طول انجامیده و کودکان در این میان به سن نوجوانی رسیدهاند، دیگر نمیتوانند به عنوان "راویهای خردسال" در فیلم ایفای نقش کنند.
سانسور
سینمای ترکیه از سال ۱۹۶۰، سه دورهی سانسور سخت را در پی سهکودتای نظامی در این کشور پشت سر گذاشته است. مدتی نیز سینمای انتقادی و متعهد این کشور، با تیغ مواد قانونیای که مفاد آنها، "بیحرمتی به احساسات ملی" را ممنوع میساختند، روبرو بود. با این تیغ، هر کارگردانی که با دیدی انتقادی به مسائل اجتماعی ـ سیاسی این کشور میپرداخت، مورد بازخواست قرار میگرفت، گاهی به زندان میافتاد و گاهی نمایش فیلمش ممنوع اعلام میشد.
در حال حاضر، سانسور رسمی در ترکیه اعمال نمیشود. برعکس بهنظر میرسد، زمان تابوشکنی و پرداختن به موضوعهای ممنوعه فرا رسیده است. حالا این گستره، که زمانی تیول کارگردانان متفاوت محسوب میشد، به حیطهی فیلمسازانی که به بازگشت سرمایهی تهیهی فیلم نیز توجه دارند، تبدیل شده است؛ این کارگردانان هم به موضوعهایی چون حقوق زنان، مسئلهی اقلیتهای ملی ـ مذهبی در ترکیه، مهاجرت، تبعیض نژادی، اعمال خشونت در خانواده... میپردازند.
محصولات داخلی در ترکیه و فیلمهای ترکی در ایران
تولیدات سینمای ترکیه با این که حدود ۵۱ درصد سهم نمایش سینمایی این کشور را به خود اختصاص داده، با این حال هنوز موفق به جلب علاقهی کامل ۳۷ میلیون سینماروی وطنی نشده است. اینان همچنان ترجیح میدهند با خرید بلیط فیلمهای هالیوودی، اکران این فیلمها یا مشابه تُرکی آنها را تقویت و ممکن سازند.
سهم نمایش فیلمهای تُرکی در ایران نیز بسیار اندک است. در ماههای گذشته، دو فیلم مطرح "نفس" از لونت شکرچی (Levent Sekerci)، حدود ۲۴۰ هزار یورو و فیلم "من خورشید را دیدم" از محسن کیرمیزیگل (Kirmizigül Mahsun)، حدود ۲۵۰ هزار یورو به صندوق مرکز پخش ایرانی این فیلمها سرازیر کرد. "من خورشید را دیدم" مسئلهی تعقیب و کوچ اجباری یک خانوادهی کُرد از مناطق آناتولی را به تصویر میکشد.
در دو بخشدیگر این نوشته که به تاریخ سینمای ترکیه میپردازد، این فیلمها نیز بهطور کامل معرفی میشوند.
FF/FW