غروب سحر؛ موج واکنش به مرگ "دختر آبی"
۱۳۹۸ شهریور ۱۹, سهشنبهسحر خدایاری درگذشت... خبر شامگاه دوشنبه ۱۸ شهریور منتشر شد اما روز بعد رسانهها از قول یک دوست خانوادگی نوشتند که دختر عاشق فوتبال سه روز قبل از دنیا رفت و بی سر و صدا در گورستان "بهشت فاطمه" قم دفن شد. همین منبع افزوده که خانواده سحر را از مصاحبه و مجلس ترحیم منع کرده و از "سوءاستفاده عوامل داخلی و خارجی" ترساندهاند.
منبع خبر رسمی، بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری است که سحر در آن بستری بود. در شبکههای اجتماعی مینویسند به مقامات بیمارستان گوشزد شده بود که تنها پس از پایان خاکسپاری اجازه اعلام خبر را دارند. حراست بیمارستان هم در روزهای قبل خبرنگاران را راه نداده و گفته بود موضوع امنیتی است.
مازیار بهاری، سردبیر وبسایت "ایران وایر"، به دویچه وله میگوید: «سحر روز جمعه فوت کرد و ماموران امنیتی او را فورا به خاک سپردند. به خانوادهاش گفتهاند که دخترشان هزینه زیادی برای کشور به بار آورده است. گفتهاند دیگر نمیخواهیم خبری از شما بشنویم.»
چه چیزی امنیتی بود؟ افکار عمومی یا وجهه خارجی؟ موضوع هنوز مشخص نیست. پدر سحر جانباز است و همکار بازنشسته جهاد سازندگی و بنیاد جانبازان. او در مصاحبه با"شهروند" گفته که اگر میدانست دخترش میخواهد به استادیوم برود جلویش را میگرفت، چون این کار جرم است. خواهر سحر نیز قبلا گفته بود که خانوادهای مذهبی و مقید هستند. کسی نمیداند چرا خانواده سحر در دو مصاحبه اصرار داشتند که نام او قید نشود. شهروند از قول پدر نوشته بود: «دخترم سوخت ما هم سوختیم.... دخترم هم خودش را نابود کرد هم ما را...»
کاربری در توییتر نوشته است: «از نامش میترسیدند... حتی خانوادهاش نمیخواستند که نامش فاش شود، که کسی او را با نامش به یاد آرد. میخواستند فراموش شود بی آن که نامی ازش بماند و یادی... کاش نامش را فراموش نکنیم.»
پدر در مصاحبهاش گفته بود که هیچ کس سراغ خانواده نیامده و هیچ بازیکنی را ندیده که پیگیر پرونده دخترش باشد.
در روزهای گذشته از مسئولان باشگاه استقلال صدایی بلند نشد. حالا و پس از مرگ سحر خدایاری، سایت رسمی باشگاه پیام تسلیتی خطاب به خانواده او منتشر کرده است. معاونت زنان و خانواده، معصومه ابتکار که از رفتن دستیارش به بیمارستان و پیگیری وضع سحر خبر داده بود، واکنشی به مرگ او نداشته، اما کاربری ذیل توئیت قبلی او نوشته است: «خانم ابتکار دستیارتون رو عوض کنید به نفع خودتون است. از قرار همان وقت که پیگیر وضع این دختر در بیمارستان بودید، فوت کرده بود...»
واکنشها در فضای مجازی
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس در توییتر نوشته که همه در حبس و سوختن سحرهای ایران مسئولند.
کاربری در واکنش به این توئیت نوشته است: «نمک رو زخم نپاش خانم .... توییت و هشتگ کاریه که از دست ما برمیاد ... شما نمایندهای از طرف ما کاری بکنید.»
شهروندی نوشته که برای گرفتن حق ”دختر آبی"، باید از بزرگراه فضل الله نوری شروع کرد: «کسی که حتی مخالف رفتن دختران این سرزمین به مدرسه بوده لیاقت نداره که اسمش روی خیابانهای شهر باشه. همین امروز اسم اون بزرگراه رو تغییر بدید.»
بسیاری از کاربران فضای مجازی، در روزهای گذشته پیشنهاد تحریم استادیوم برای اعتراض به مردانه بودن ورزشگاهها را مطرح کردهاند. یک نفر مینویسد: «...تحریم استادیوم به نظر نمیرسه کمپین همگانی و موفقی بشه، اما میشه از دل خود استادیوم کمپین ابتکاری برای رسا کردن صدای سحرها ساخت.»
شماری پیشنهاد کردهاند که مسئله در نامهنگاری با فیفا پیگیری شود. آنها به همین منظور آدرسهای تماس با فدراسیون جهانی فوتبال را نیز به اشتراک گذاشتهاند.
صدرا محقق، دبیر گروه اجتماعی روزنامه شرق مینویسد دختر آبی حتما قهرمان نیست بلکه یک دختر مظلوم بود که میخواست مثل یک هوادار تماشاچی تیمش باشد اما ممنوع بود.
«برخی خودسوزی سحر را با خودسوزی بوعزیزی در تونس مقایسه کردهاند. یک شهروند مینویسد: «خودسوزی یک دکه دار باعث انقلاب تونس شد، قتل سحر بهانه خوبی نیست؟»
کاربر دیگری مینویسد: «سال۷۲ خیلیهامون بچهبودیم زمان خودسوزی هما دارابی در اعتراض به حجاب اجباری. مردم که جیکشون در نیومد. امیدوارم خودسوزی سحر خدایاری تاثیر بیشتری روی این آپارتاید جنسیتی داشته باشه.»
تهمینه میلانی، مهناز افشار، علی کریمی، جواد نکونام سرمربی فولاد خوزستان و مریم ایراندوست، مربی و بازیکن سابق تیم فوتبال زنان ایران، از جمله چهرههای هنری و ورزشی هستند که با انتشار پوستر و متن، به سحر خدایاری در اینستاگرام ادای احترام کردهاند.
سعید آذری، مدیرعامل باشگاه فولاد اهواز در انتهای متن صریحی در اینستاگرام نوشته است: «به امید روزی که بفهمیم حضور دختران آبی، قرمز، زرد، سبز، و همه رنگهای زیبای عرصه فوتبال در استادیومهای ما از حضورشان در این اجتماع خطرناک امنتر است.... هر چه فکر میکنم میبینم ما بی ارزشتر از آن بودیم که تو خود را به خاطر ما بسوزانی...»
کاربری به نام سپیده هم در پیامی کوتاه نوشته است: «اگر میخواهید بر طبلها بکوبید، آن را برای غروبِ سحرِ کشورتان بکوبید.»