1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فرار تحصیل‌کردگان و نخبگان از افغانستان

Florian Wiegand / SA۱۳۹۴ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

وضعیت بد اقتصادی و تهدیداتی که از سوی افراطگرایان بر افغانستان حاکم است، سبب شده تا آن دسته از تحصیل‌کردگانی که از امکانات مالی و روابط لازم برخوردارند، در تلاش رساندن خود به اروپا باشند.

https://p.dw.com/p/1FGFJ
مترجمان و دیگر کارمندان پیشین نیروهای خارجی در افغانستان شاید شناخته‌شده‌ترین گروهی باشند که در تلاش ترک این کشور هستندعکس: picture-alliance/dpa/F. Heyder

بیش از ۳۰ سال بود که اکثر پناهجویان در کشورهای مختلف جهان از افغانستان بودند. طبق آماری که سازمان رسیدگی به امور آوارگان و پناهندگان (وابسته به سازمان ملل) چندی پیش منتشر کرد، در سال ۲۰۱۴ برای نخستین بار سوریه توانست در رتبه اول جای گیرد.

درگیری‌ها و جنگ‌های پی‌گیر و روی کار آمدن رژیم‌های خودکامه سبب شد که به ویژه در دهه ۹۰ میلادی حدود ۶ میلیون افغان ناچار به گریز از افغانستان شوند. مداخله‌ی نظامی شوروی سابق در افغانستان در سال ۱۹۷۹ ، استقرار رژیم کمونیستی و در پی آن جنگ داخلی و روی کار آمدن طالبان آنان را به ترک وطن واداشت.

استقرار نیرو‌های بین‌المللی که قرار بود پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سرانجام به افغانستان ثبات ببخشد هم نتوانست موج گریز و مهاجرت افغان‌ها را متوقف کند. مردم افغانستان دیدند که نیروهای خارجی هم در نابود کردن افراطگرایی و ترور ناموفق بوده‌اند.

بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب در باره افغانستان

با وجود برنامه پرهزینه‌ی سازمان ملل متحد برای بازگرداندن مهاجران افغان به وطن‌شان، هنوز هم حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار مهاجر افغان در خارج از کشور به سر می‌برند.

این رقم آن دسته از کسانی را که به علت جنگ و درگیری در داخل خاک افغانستان آواره شده‌اند، دربرنمی‌گیرد. کارشناسان سازمان ملل شمار این آوارگان را حدود ۶۸۳ هزار نفر برآورد می‌کنند.

ناگزیر به گریز

بیش از ۹۰ درصد آوارگان افغانستان یا به اردوگاه‌های واقع در پاکستان پناه برده‌اند یا به ایران.

بسیاری از آنان برای گذاران زندگی به کارهایی از قبیل باغبانی و کارگری اشتغال دارند و به توجه به اقامت غیرقانونی پیوسته نگران آن هستند که به کشورشان بازگردانده شوند.

تنها شمار اندکی از آنان از امکانات مالی و ارتباطات شخصی لازم برای رفتن به اروپا یا آمریکا برخوردارند.

اکثر آنان از قشر تحصیل‌کرده و نخبه‌ی افغانستان هستند که در سطوح مختلف در نهاد‌های دولتی یا بخش آموزش‌عالی اشتغال دارند و یا به عنوان کارمندان محلی با نهادها و سازمان‌های خارجی همکاری می‌کنند.

یکی از این نمونه‌ها شرمیلا هاشمی است که دو سال پیش تصمیم به ترک افغانستان گرفت.

او که پیش‌تر سخنگوی والی هرات بود و به همراه شوهرش گردانندگی یک مرکز آموزشی برای خبرنگاران را برعهده داشت، بارها مورد تهدید طالبان قرار گرفت. خطری که متوجه او و شوهرش بود، سبب شد که آنان رفتن را به ماندن ترجیح دهند.

آنان پس از تماس با قاچاقچیان راه خروج از افغانستان را پیش گرفتند و حتی از مقصد نهایی خود نیز بی‌خبر بودند تا این‌که سرانجام از آلمان و برلین سردرآورند.

خطرات همکاری با نیروهای خارجی

مترجمان و دیگر کارمندان پیشین نیروهای خارجی در افغانستان شاید شناخته‌شده‌ترین گروهی باشند که در تلاش ترک این کشور هستند. البته حدود ۶۰ درصد از افغان‌هایی که با نیروهای آلمانی مستقر در افغانستان همکاری داشته و تا آوریل سال ۲۰۱۴ از آلمان درخواست پناهندگی کرده‌ بودند، پاسخ منفی گرفتند و تقاضای آنان رد شد.

یکی از این متقاضیان علی‌الله از قندوز است که می‌گوید، طالبان کارمندان افغان در اردوگاه نظامی ارتش آلمان در افغانستان را همدستان خارجی‌ها و به این ترتیب خائن می‌دانند.

۹۰ درصد مهاجران افغان در ایران و پاکستان زندگی می‌کنند
۹۰ درصد مهاجران افغان در ایران و پاکستان زندگی می‌کنندعکس: picture-alliance/Ton Koene

این جوان افغان می‌گوید: «یک شب که من با خانواده ام نشسته بودم، از یک شماره نامعلوم با تلفن من تماس گرفته شد. یک مرد با زبان پشتو گفت که تو به عنوان مترجم و جاسوس برای کافران کار می‌کنی؛ برای خارجیانی که علیه ما می‌جنگند. این یک جنایت است. تو حال این شانس را داری که با ما کار کنی و علیه آلمانی‌ها و حکومت بجنگی.»

علی‌الله چنین خواستی را رد کرده، اما همواره در ترس زندگی می‌کند. خانواده‌اش نگران وضعیت او بودند. او نیز خود از ترک میهن خودداری کرده و مخفیانه زندگی می‌کند. یکی از دوستان و همکاران وی که وفا نام داشت، سرگذشت تلخ‌تری دارد. این جوان ۲۵ ساله که برای آلمانی‌ها در افغانستان کار می‌کرد، در ماه نوامبر سال ۲۰۱۳ به قتل رسید و جسد وی در خودروی‌ او کشف شد.

افزایش تهدیدها و چشم‌انداز تیره

حتی اگر تهدید مشخصی هم صورت نگرفته باشد، دلایل کافی برای ترک افغانستان وجود دارد. افزایش چشمگیر حملات و سوءقصدها یکی از این دلایل است. در سال گذشته شمار قربانیان آنقدر زیاد بود که از زمان آغاز ثبت تعداد قربانیان در سال ۲۰۰۹ تا کنون سابقه نداشته است.

به گفته کارشناسان سازمان ملل متحد شمار قربانیان غیرنظامی این حملات و سوءقصدها در سال گذشته میلادی ۲۲ درصد افزایش یافته و بر ۴ هزار نفر بالغ ‌شده است. در افغانستان در حال حاضر یک حکومت ضعیف با دو جناح متضاد بر سر قدرت است که پس از گذشت بیش از شش ماه از انتخابات ریاست جمهوری، هنوز هم نتوانسته است مقام وزارت دفاع را تعیین کند.

بانک جهانی که زمانی اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان نیز در آن کار کرده بود، ارزیابی منفی از وضعیت افغانستان ارائه کرده است. طبق گزارش این نهاد بین‌المللی ۳۶ درصد افغان‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند و رشد اقتصادی پیوسته کاهش یافته است. رشد اقتصادی افغانستان که میان سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ به نه درصد می‌رسید، در سال گذشته میلادی به ۲ درصد کاهش یافت. بنابر گزارش رسانه‌های داخلی افغانستان بیش از یک سوم افغان‌ها بیکار هستند.

با توجه به این وضعیت، حتی افغان‌هایی که تحصیلات خوب و عالی هم دارند، آینده روشنی برای خود نمی‌بینند. ارتباطات خوب و وابستگی‌های قومی در افغانستان اکثراً مهمتر از هرگونه شایستگی علمی است.

بسیاری از پناهجویان افغان در اروپا از پیامدهای منفی گریز از وطن آگاه‌اند، چرا که هر روشنفکر و تحصیل‌کرده ای که افغانستان را ترک می‌کند، ضایعه‌ای برای بازسازی یک افغانستان نوین است.

پدرام ترکمن که در کشور سوسد تقاضای پناهندگی کرده است، می‌گوید: «ما در یک وضعیت دشوار قرار داریم. از دست دادن نیروهای علمی و فرهنگی یک کشور را می توان با خودرویی مقایسه کرد که هیچ راننده‌ای نداشته باشد.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه