«فراکسیون ارتش سرخ» بر پردهی سینما
۱۳۸۷ مهر ۱, دوشنبهشامگاه سهشنبه، ۱۶ سپتامبر، در سالن مملو از جمعیت سینما در مونیخ، تماشاگران به مدت دو ساعت و نیم ردپای خونین فراکسیون ارتش سرخ را دنبال کردند. این فیلم در تاریخ ۲۵ سپتامبر در سینماهای آلمان به نمایش عمومی درمیآید. از هماکنون در رسانهها بحثهای زیادی دربارهی این فیلم درگرفته است.
«بغرنج بادر ماینهوف» در تاریخ ۲ ژوئن ۱۹۶۷ در برلین آغاز گشت. در جریان دیدار شاه ایران از این شهر، آشوبهای سنگینی ایجاد شد. تظاهرکنندگان در آغاز به صورت مسالمتآمیز علیه رژیم ترور شاه اعتراض میکردند، ولی وقتی ماموران پلیس با باتوم به آنان حمله کردند، وخامت اوضاع تشدید شد. در پی آن، «بنو اونهزورگ» دانشجویی آلمانی، هدف گلولهی پلیس قرار گرفت و جان باخت.
شش ماه پس از این حادثه، در جریان کنگرهی ویتنام در دانشگاه فنی برلین، «رودی دوچکه» دانشجوی انقلابی، سخنرانی آتشینی در برابر هزاران دانشجو علیه امپریالیسم آمریکا انجام داد. دو ماه پس از آن، «آندریاس بادر»، «گودرون انسلین» و چند تن دیگر، شبانه بمبهای آتشزا در فروشگاههای بزرگ فرانکفورت کار گذاشتند تا علیه «کشتار مردم ویتنام» اعتراض کنند.
«اولی ادل» کارگردان فیلم، در «بغرنج بادر ماینهوف» وقت زیادی صرف کرده تا آغاز تروریسم دههی هفتاد در آلمان را مستند سازد. او در حد امکان تلاش کرده تا صحنههای فیلم موثق و با واقعیت منطبق باشند. در صحنههای تاریخی، مانند تیراندازی به «بنو اونهزورگ» یا نخستین بازداشت «آندریاس بادر»، شاهدان رسانهای آن زمان، به عنوان سندی برای وفاداری به اصل، در تصاویر سینمایی به کار گرفته شدهاند: برای نمونه، عکاسانی که در محل وقوع حادثه بودند و عکسبرداری کردند، یا گزارشگران رادیویی که میکروفونهای خود را در برابر عاملان و قربانیان گرفتند. بزرگترین کارایی فیلم در همین صحنههای بیمیانجی است که هیجان آن زمان را از نو زنده میسازد، دستکم برای تماشاگرانی که خاطرات واقعیشان به گونهای احساسی بیدار میشود.
«اشتفان آوست» روزنامهنگاری که فیلمنامه بر پایهی کتاب او با همین عنوان نوشته شده، در مراسم نمایش فیلم «بغرنج بادر ماینهوف» گفت: «من معتقدم چنین فیلمی یا کتابی دربارهی چنین موضوعی، میتواند گذشته را برای مردم کاملا دیدپذیر سازد، ولی نه چیزی بیش از آن».
اینکه آیا تماشاگران جوان و کسانی که تروریسم آلمانی را مستقیما تجربه نکردهاند، میتوانند این فیلم را بفهمند یا نه، پرسشی است که همچنان باقی میماند. از اواسط فیلم به بعد، تشدید خشونت تروریستی، به عنوان غایتی برای خود، با تصاویری متاثرکننده به نمایش گذاشته میشود. در این صحنهها تروریستها به عنوان خشونتطلبانی خونسرد معرفی میشوند؛ آدمستیزان سنگدلی که هر وسیلهای را برای اهداف خود به خدمت میگیرند. ولی شاید تماشاگر در این صحنهها، آرامش و ژرفکاوی بیشتری دربارهی ریشههای این منازعهی اجتماعی را آرزو کند.
«بغرنج بادر ماینهوف» فیلمی محکم، برانگیزنده و پرهیجان است که پیش از هر چیز موفقیت خود را مدیون بازیهای تاثیرگذار هنرپیشگان خوب است. یکی از آنان «برونو گانز» است که نقش «هورست هرولد» رییس ادارهی کل آگاهی وقت آلمان را بازی میکند. سخنان هوشمندانهی او هنوز در گوش تماشاگران زنگ میزند: «اگر درازمدت بنگریم، فایدهای ندارد که سرکوب کنیم یا آنطور که بعضیها میطلبند، سرها را از تن جدا کنیم. نه پلیس، بلکه نیروهای سیاسی هستند که باید مناسباتی را تغییر دهند که تحت آن تروریستها پدید میآیند. این دستکم نظر من است».