لیبی، مقر سوم "دولت اسلامی"؟
۱۳۹۳ اسفند ۴, دوشنبهدر ابتدای ماه فوریه سفیر آمریکا در لیبی، که حالا به دلیل ناامنی در آنجا از کشور مالت کار خود را انجام میدهد، در یک پیام توئیتری این سوال را مطرح کرد که آیا کشور به لحاظ قومی و سیاسی از هم گسیختهای مانند لیبی قدرت مقابله و دفع گروه "دولت اسلامی" را خواهد داشت؟ یازده روز بعد داعش با اقدام جنایتکارانه خود در لیبی عملا پاسخ این توئیتر را داد.
در فیلمی که این گروه منتشر کرد سر ۲۱ کارگر قبطی مشغول به کار در لیبی که قبلا ربوده شده بودند بریده میشود. این فیلم که داعش آن را "خبری خونین برای ملت صلیبی" توصیف کرده، عملا اولین نشانه جدی پا قرص کردن این گروه در لیبی تلقی شده است.
اواخر اکتبر سال گذشته خبرهایی از تشکیل اولین هسته "دولت اسلامی" در شهر درنه لیبی منتشر شد. درنه در ۲۵۰ کیلومتری شهر شرقی بنغازی قرار دارد و حتی پیش از سرنگونی قذافی در سال ۲۰۱۱ نیز یکی از مکانهای اصلی نیروهای شبهنظامی و اسلامگرایان افراطی لیبی بوده است.
مشهورترین تشکل این نیروها "گروه مبارزان اسلامی لیبی" نام داشته که درواقع شاخه لیبیایی مجاهدان در افغانستان بود که علیه شوروی میجنگید. این گروه بعدها به شاخهای از القاعده تبدیل شد و تعداد زیادی از اعضایش پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ به این کشور رفتند.
با آغاز درگیریهای سوریه، صدها نفر از شبهنظامیان این شهر عازم سوریه شدند؛ برخی از آنها در صفوف گروه داعش به سطوح بالا راه یافتند و برخی نیز به لیبی بازگشتند. بهاینترتیب، افراطیگری مسلحانه در بخشهایی از لیبی شدت بیشتری به خود گرفت. در سال ۲۰۱۳ درنه عملاً از کنترل دولت طرابلس خارج شده بود و در اختیار تعدادی از گروههای اسلامی مسلح بود که زیرشاخهها و دستورالعملهای جداگانهای داشتند.
در ماه اوت سال گذشته یکی از گروههای قدرتمند در این شهر با نام "شورای جوانان اسلامی"، اعدامهای وحشیانهای را در یک استادیوم فوتبال انجام داد که خشم و انزجار بینالمللی متفاوتی را برانگیخت. در ماه اکتبر تعدادی از اعضای این شورا با داعش و ابوبکر البغدادی، اعلام بیعت کردند.
زمینههای مساعد برای قدرتگیری دولت اسلامی
از آن زمان تا کنون آنها شهر بندری سیرت را به تصرف خود درآوردهاند و در طرابلس، بنغازی و برخی شهرهای کوچک دیگر هم جا پای خود را محکم کردهاند.
البته نفوذ و سلطه گروه دولت اسلامی در لیبی همچنان محدود است، اما نوع اقدامات و کنشهای اولیه آن بیشباهت با برآمد این گروه و قدرتگیریاش در عراق و سوریه نیست.
به عقیده ناظران، وضعیت بیثبات لیبی، جنگ داخلی و عدم وجود یک دولت مرکزی قوی بهترین شرایط را برای حضور و رشد گروهای بیعتکرده با "دولت اسلامی"، در این کشور ایجاد کرده است.
در حال حاضر شبهنظامیان دو دولت رقیب، که هر کدام بر بخشی از لیبی مسلط است، با هم در حال جنگاند. یک دولت که مقر آن در طبروق، در شرق لیبی، قرار دارد از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته میشود. دولت دیگر که اسلامگراها آن را تشکیل دادهاند مقرش در طرابلس است.
مناقشه و جنگ این دو دولت همه ساختارهای اداری و سیاسی لیبی را فلج کرده است، به گونهای که پاسخگویی به مشکلات اولیه و روزمره مردم ناممکن شده و مرزهای کشور نیز به حال خود رها شدهاند و همین وابستگان داخلی و از خارج آمده "دولت اسلامی" را به راحتی قادر میسازد که در لیبی قدرت و حوزه نفوذ خود را افزایش دهند.
برآمد اولیه دولت اسلامی در عراق بود که پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ دولت مرکزی آن عملا منهدم شد و هیچ اقتدار و اتوریتهای در کشور باقی نمانده بود. مرحله دوم رشد و گسترش دولت اسلامی در سوریه بود که آنجا نیز در پی مناقشات داخلی عملا دولت بخشی از اقتدار خود را بر کشور از دست داده است. لیبی نیز اینک در شرایطی مشابه عراق و سوریه است و وضعیت بسیار مساعدی را برای رخنه و رشد دولت اسلامی فراهم کرده است.
در مناقشه و درگیری در لیبی هم، دولت اسلامی قادر است با شیوههای خشن و بیرحمانه خود سایر گروهها را از میدان به در کند و یا آنها را به اتحاد با خود مجبور سازد.
تفاوت لیبی با عراق و سوریه
البته لیبی یک تفاوت اساسی با عراق و سوریه دارد. در این دو کشور شکاف میان شیعیان و سنیها و احساس تبعیض سنیها در سهمبری از دولت مرکزی عامل مهمی برای رشد نفوذ و سلطه دولت اسلامی بوده است. ولی حالا شاید اقدام نظامی مصر و متحدان آن در لیبی به عاملی مشابه برای تشدید گسست و شکاف در این کشور و تبعا برآمد و قدرتگیری هر چه بیشتر گروه اسلامی بدل شود.
عبدالفتاح السیسی، ژنرال پیشین و رئیس جمهور کنونی مصر در تلاش برای انحراف عمومی از مشکلات داخلی و تحکیم مواضع خود دائم نسبت به خطر اسلامگرایان هشدار میدهد و خود را پیشگام نبرد با این گروهها معرفی میکند. او که سال ۲۰۱۳ رئیس جمهور وابسته به اخوان المسلمین را سرنگون کرد و خود زمامدار امور مصر شد، حالا به هر گروه مخالفی انگ "تروریست" میزند.
سرهنگ خلیفه حفتر، نظامی بازنشسته دوران قذافی که اینک حمایت نظامی از دولت طبروق را به عهده گرفته، رفتار و رویکردی مشابه السیسی در مصر دارد. به عقیده برخی از ناظران سیاسی حملات هوایی نیروهای وابسته به حفتر بود که بیش از همه فضای سیاسی لیبی را دوقطبی کرد.
بعد از کشتهشدن کارگران قبطی مصر توسط نیروهای بیعت کرده با "دولت اسلامی" در لیبی، نیروی هوایی مصر حملاتی را علیه مواضع و پایگاههای این نیروها انجام داد. وزارت خارجه مصر از "حملاتی هدفمند" خبر داد، ولی فعالان حقوق بشر میگویند که در جریان این حملات شش شهروند عادی لیبی نیز کشته شدهاند.
این نگرانی وجود دارد که هم اقدامات حفتر و هم تحرکات نظامی مصر جبهه جدید تازهای را در لیبی ایجاد کند، بر ابعاد بیثباتی این کشور بیافزاید و نیروهای غیرافراطی اسلامی مخالف حفتر را نیز در نهایت به سوی گروه "دولت اسلامی" سوق دهد.