محرومیتهای زحمتکشان کرد
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبهکردهای ایران با ۱۲ میلیون جمعیت در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام و بخشهایی از آذربایجان غربی پراکنده شدهاند. این نواحی از محرومترین نقاط ایران محسوب میشوند و صنعت و تولید درآنها به اندازه تهران، تبریز، اراک یا قزوین نیست. در کردستان بیشتر از کارخانه، کارگاه وجود دارد و غالب زحمتکشان به کارهای موقت، فصلی و نیمه صنعتی در آنها مشغولاند.
کردستان کارخانههایی چون سیمانسازی، نساجی، سنگبری، آردسازی، لبنیات، کنسرو و کمپوت و تولید ماءالشعیر دارد، اما ظرفیت محدود این کارخانهها، امکان و امیدی به نیروی کار جویای شغل نمیدهد. نرخ بیکاری در منطقه بالاتر از سایر استانهای ایران است و به ۲۰ درصد هم میرسد. امکانات شغلی و رفاهی در این خطه، تناسبی با رشد بارز جمعیت آن ندارد.
ویژگیهای منطقه
مسعود کردپور، روزنامهنگار، معتقد است که مسائل کارگری در کردستان با بقیه کشور تفاوت دارند. او از بیمعنا بودن بیمهبیکاری، بیمهتامین اجتماعی یا حقوق صنفی در کردستان میگوید. به گفته وی، قرارداد در کردستان امری رایج نیست و زحمتکشان خود را با اخراجهای ناگهانی یا اشتغال موقت و روزمزد وفق دادهاند.
کارگران کرد به کار فصلی در شهرهای مجاور عادت کردهاند و گروه کثیری از آنان به آجرپزی یا کارهای ساختمانی مشغولاند. این عده که در میانشان جوانان دپیلمه و حتی لیسانسیه هم به چشم میخورد، تنها در ماههای زمستان نزد خانوادههای خود باز میگردند.
مشاغل محلی
نیاز مالی و کمبود کار به ظهور مشاغلی اختصاصی یا کاذب نزد کردها منجر شده است. کوپن فروشی یا داد و ستد در بازارهای مکاره مرزی از جمله این کارهاست. فروش و توزیع لباسهای دست دوم وارداتی از اروپای شرقی رونق دارد و درآمد بسیاری خانوادهها از این راه تامین میشود.
ممردرآمد گروهی دیگر از کردها، کولبری و قاچاق فروشی است. کولبر کسی است که کالای قاچاق از عراق به ایران را روی دوش و کول خود حمل میکند. گروهی از کولبرها، تنها برای خود و خانواده خود کار میکنند و برخی دیگر از واسطههای کلان سفارش میگیرند. سیگار، مشروب، پارچه، لباس، ظروف چینی و بلور، انواع فیلم یا السیدی از جمله کالاهایی هستند که توسط آنها به ایران میرسد. کولبری شغلی است که سن و جنیسیت نمیشناسد. در میان آنان از کودک ۸ ساله تا زن و مرد سالخورده به چشم میخورد. مسعود کردپور، کولبری را زاییدهی فقر و توسعه نیافتگی در منطقه میداند. وی به کنترلهای مرزی توسط نیروی انتظامی و افزایش تلفات جانی بین کولبرها در ماههای اخیر اشاره کرده و میگوید: «فشار اقتصادی به این مردم آنقدر زیاد است که حاضرند خطر دستگیری یا مرگ را برای درآمدی مختصر به جان بخرند.»
نبود آگاهی طبقاتی
گروهی از کارگران دو پروژه سد سازی در" دوآب" و "سردشت" بهتازگی اخراج شدهاند. پیشبرد این دو پروژه بر عهده سپاه و وزارت نیروست و بیشتر کارگران آن روزمزدی هستند. این اخراج در سکوت خبری کامل و بدون هیچ اعتراضی صورت گرفت. به تاکید کردپور، آنها آنقدر فقیرند که تنها به داشتن کار فکر میکنند و فرصتی برای همبستگی و آگاهی صنفی ندارند. کردپور اضافه میکند که اعتراضهای صنفی نادر در کردستان هم جنبه سیاسی پیدا میکند و برچسب ضدانقلاب میخورد.
عدم توسعه و سیاست رسمی
بهنظر کردپور، عدم سرمایهگذاری برای توسعه و پیشرفت مناطق کردنشین عمدی است. وی میگوید: « از تهران که به سوی کردستان حرکت میکنید، تا زنجان اتوبان زدهاند ولی بهمحض ورود به منطقه کردستان، جادهها باریک میشوند. در کردستان حتی یک فرودگاه درست و حسابی نساختهاند. به کمربندیها که پروژههایی قدیمی هستند، کوچکترین رسیدگی نشدهاست. کشاورزی منطقه به حال خود گذاشته شده و برای فرآوری از سیب و انگور و گردوی فراوان کردستان، کارخانه یا کشت و صنعت ایجاد نکردهاند.» کردپورعدم اختصاص برنامه و سرمایه به کردستان را ناشی از نگاه امنیتی و سیاسی به اقلیتهای قومی میداند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: فرید وحیدی