مرحله تازه روابط "گازی" ایران و چین
۱۳۸۷ اسفند ۲۵, یکشنبهمنابع خبری روز شنبه (۱۴ مارس - ۲۴ اسفند) اعلام کردند که ایران قرداد گازی جدیدی با یک کنسرسیوم چینی امضا کرده است. خبرگزاری رویترز به نقل از منابع داخلی ایران، مبلغ قرارداد را ۳۹/ ۳ میلیارد دلار برای تولید ۵/ ۱۰ میلیون تن گاز مایع (LNG) اعلام کرد. رویترز همچنین به نقل از تلویزیون ایران نوشت که «بر اساس این قرارداد، ساخت خطوط مایعسازی گاز در فاز ۱۲ و دیگر فازهای پارس جنوبی به کنسرسیومهای چینی داده میشود».
این قرارداد، قرار است سه ساله به بهرهبرداری برسد و در سه ماه آینده شرکتی اروپایی نیز، که نامی از آن برده نشده، به طرف چینی خواهد پیوست. ژانویه گذشته نیز ایران و چین قراردادی ۷۶/ ۱ میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری این کشور در توسعه میدان نفتی آزادگان شمالی، در غرب ایران امضا کردند.
به نوشته رویترز، ایران همچنین روز چهارشنبه (۱۰ مارس) اعلام کرد که توتال، غول نفت و گاز فرانسوی، «نقشی فعال» در گسترش فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی ندارد و یک شرکت اروپایی دیگر برای این پروژه درنظر گرفته شده است.
تمایل به شرق
ایران، پس از روسیه، بزرگترین منابع گازی جهان را دارد. شرکتهای غربی به دلیل فشارهای بینالمللی بر سر پرونده هستهای ایران و ریسک سرمایهگذاری، از صنعت پرسود نفت و گاز ایران پا پس کشیدهاند. این موضوع جمهوری اسلامی را در سالهای اخیر به سمت شرکتهای آسیایی هدایت کرده است.
یکی از این کشورها چین است. علاوه بر صنایع نفت و گاز، بازار ایران مملو از کالاهای چینی، از لوازم خانگی تا صنایع خودروسازی، شده است. دهها شرکت دولتی چینی در ایران در پروژههای عمرانی مختلف از جمله راهسازی و مترو فعال هستند.
علاوه بر اینها، ایران در منطقهای قرار دارد که مورد توجه جهان است. واشنگتن علاقه زیادی به ماندن در این منطقه دارد. کریستوف هورستل، همکار پیشین شبکهی اول تلویزیون دولتی آلمان (ARD) است که از ۲۰ سال پیش سفرهای متعددی به منطقه داشته و چندی است در زمینه آموزش "جغرافیای افغانستان" به نیروهای آلمانی مستقر در افغانستان فعالیت میکند.
وی در کتاب اخیر خود به نام "پاکستان، کانون بحران" (Brandherd Pakistan) مینویسد: «ما باید بدانیم که در منطقه هندوکش، آسیای مرکزی، در سرزمینهای میان ایران و چین، "پایان مأموریت" تصوری وحشتناک برای هواداران تفکر آمریکایی است: زیرا در چنین صورتی باید ایالات متحده نیروهای خود را از منطقه خارج کند. و آن وقت آسیا خواهد توانست روی پای خود بایستند. ایران منابع انرژی خود را در اختیار چین قرار خواهد داد و بدین ترتیب، آمریکا بهطور کامل قدرت و نفوذ خود را در منطقه از دست میدهد.»
هورستل دلایل واقعی جنگ و حقایق تلخ آن را اینگونه خلاصه میکند: «ایالات متحده برای توجیه منافع برتریجویانهی استراتژیک خود در آسیا که با ابزار نظامی به آنها دست یافته، مخفیانه و با استفاده از سرویسهای امنیتی پاکستان، به دشمنان خود میدان میدهد و همزمان، با حملات سنگین نظامی میکوشد بر آنان تسلط داشته باشد. این بازی دوگانه آمریکا تضمینی برای افزایش روزافزون نیروهای خودی و متحدان در منطقه، با هدف دسترسی به منافع اقتصادی است.»
وی در ادامه میگوید: «در ژوئیه ۲۰۰۸، پس از چندین بار تلاش تلفنی و ایمیلی، موفق شدم با یکی از کسانی که بهطور مرتب در جلسات هفتگی "امور سرویسهای امنیتی" دفتر صدارت عظمای آلمان شرکت میکند، صحبت کنم. در این جلسه تمام سرویسها دانستههای خود را مطرح میکنند. زمانیکه از وی پرسیدم، آیا سرویس امنیتی آلمان در جریان بازی دوگانه ایالات متحده قرار دارند، وی سرش را پایین انداخت و در حالیکه خسته به نظر میرسید، پاسخ داد، "بله ما میدانیم"».
رابطه با ایران میتواند به موازنه قدرت چین با غرب در این منطقه کمک کند. این کشور از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و از دارندگان حق وتو در این شوراست. این کشور میتواند نقش مؤثری در تصویبشدن یا –نشدن قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران داشته باشد. چین و روسیه معتقدند، باید به پرونده هستهای ایران از مجرای آژانس بینالمللی انرژی هستهای پرداخت. علاوه بر این، تحریمها علیه ایران باید در مرز مسائل هستهای باقی بماند و به عرصههای دیگر از جمله نفت و گاز وارد نشود.
رابطه ایران با چین، خیابان دوطرفه
البته مناسبات ایران با چین به گونهای نیست که تنها ایران به طرف چینی محتاج باشد. منابع انرژی ایران برگ برنده این کشور هستند. چین برای تأمین انرژی لازم برای رشد اقتصادی پرسرعت خود و همچنین باقیماندن در عرصه بینالمللی به عنوان یک قدرت اقتصادی، نیاز به انرژی دارد. حدود ۴۵ درصد نفت چین از خاورمیانه تأمین میشود و ایران در این میان، پس از عربستان سعودی، دومین صادرکننده نفت به این کشور است. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که نیاز انرژی چین به نفت خاورمیانه در سال ۲۰۱۵ به ۷۰ درصد کل نیازش برسد.
پارس جنوبی
میدان گازی پارس جنوبی در خلیج فارس قرار دارد. این میدان بزرگترین میدان گازی جهان حدود نیمی از گاز ایران و حدود ۸ درصد منابع گازی جهان را در خود جای داده که بهطور مشترک از سوی ایران و قطر بهرهبرداری میشود.
ایران برای بهرهبرداری از این میدان ۲۴ مرحله (فاز) در نظر گرفته که ده فاز از این میدان به بهرهبرداری رسیده و تکلیف فازهای بعدی هنوز مشخص نیست. قطر سالهاست که بهرهبرداری از این میدان را آغاز کرده است. حضور چین در عرصه نفت و گاز ایران میتواند از یکسو حضور بلندمدت و پایدار در بازار ایران را تأمین و از سوی دیگر امنیت انرژی این کشور را تضمین کند.