نامه سرگشاده خانواده یکی از قربانیان میکونوس
۱۳۸۶ آبان ۲, چهارشنبهطبق قوانین قضایی آلمان، محکومان غیر آلمانی بعد از گذراندن دوسوم دوران محکومیتشان به کشور خود بازگردانده میشوند تا بقیه دوران محکومیت خود را در آنجا طی کنند.
با استناد به همین قانون، دادگاه عالی آلمان چند هفته پیش حکم به آزادی کاظم دارابی و عباس رایل، محکومان پرونده میکونوس از زندانهای آلمان داد.
خانواده نوری دهکردی، فعال سیاسی ایرانی که در سال ۱۹۹۲ در رستوران میکونوس برلین ترور شد، در نامه سرگشادهای خواستار خودداری دولت آلمان از آزادی محکومان پرونده میکونوس شدند.
مصاحبه با شهره بدیعی، همسر نوری دهکردی، یکی ازقربانیان ترور میکونوس
دویچهوله: خانم بدیعی، بعنوان همسر یکی ازقربانیان رستوران میکونوس در نامهای که منتشر کردهاید دقیقا خواستار چه چیزی شدهاید؟
شهره بدیعی: در این نامه ما در وهلهی اول توضیحاتی دادهایم در رابطه با این قانونی که دولت آلمان به آن استناد میکند برای آزادی دو نفر از جنایتکاران ترور میکونوس، دارابی و رایل، در مورد این دو زندانی اصلا و ابدا این قانون صدق نمیکند. در وهلهی اول سعی کردهایم این را از لحاظ قانونی کمی توضیح بدهیم...
ممکن است توضیح بدهید که چرا در مورد این دو زندانی این قانون صدق نمیکند؟
ببینید این قانون در واقع این را میگوید که زندانیان خارجی که در آلمان در زندان هستند، بعد از گذراندن دوسوم مدت زندانی خودشان، دولت آلمان اجازه دارد که اینها را به کشور مبدا، کشور خودشان بازگرداند، با توجه و خواست اینکه این زندانیها باقی مدت زندانیشان را در کشور مبدا خودشان بگذرانند. در واقع این یک قرارومدار قانونی آلمان است با کشورهای دیگر. از این لحاظ که کشور آلمان توسط این قانون خودش را در واقع میخواهد از زیر بار سنگین نگهداشتن زندانیان خارجی رها بکند، آن هم معمولا زندانیانی که میشود گفت یکمقدار جرمهای کوچکتری دارند. در رابطه با هردوی این زندانیان که بعنوان بزرگترین تروریستها مطرح هستند، در شرایط کنونی که خود دولت آلمان ادعا میکند علیه تروریسم مبارزه میکند، این قانون صدق نمیکند، بخاطر اینکه کشور مبدا کشوریست که خودش نقشهی این جنایت را ریخته و دستورش را داده و اینها را بعنوان عوامل خود بهکار گرفته است. در واقع اینکه اینها به آنجا بازپس فرستاده شوند و بقیه مدت زندانیشان را آنجا بگذارنند، واقعا یک قصه است.
آیا راهکار قانونی برای رسیدن به این خواست شما وجود دارد؟
تا بحال دولت آلمان از لحاظ قانونی راه را به روی ما بسته و وکیلهای ما همچنان در ادامهی کوششهای خودشان هستند که ببیند آیا از لحاظ قانونی میتوانند جلوی این کار را بگیرند یا نه. گیر قانونی این قضیه این است که در این قانون دیگر قید بر این نشده است که اگر جرمی واقع شد و کسی آن جرم را در کشور آلمان مرتکب شد و آن جرم از طرف دولت کشور مبدا بود، چه باید کرد! این دیگر در قانون توضیح داده نشده است. ولی مثل روز روشن است که یک چنین موردی در رابطه با این دو نمیتواند درست باشد، بخاطر اینکه در حکم دادگاه میکونوس هم آمده و دقیقا به این امر اشاره شده که رژیم ایران رژیمیست که نه تنها نقشهی ترور را میکشد و ترور را در کشورهای خارج تا بحال ادامه داده و پیاده کرده و افرادی را برای ترور به اینجا فرستاده است، بلکه موقعی که این تروریستها به هر دلیلی به کشورشان بازپس فرستاده شدهاند، اینها مورد توجه و تحسین بسیار زیاد ایران قرار میگیرند و از اینها با جایزههای بزرگ و پستهای خیلی بالا پذیرایی میکنند.
نامهی سرگشاده شما فقط برای روشنشدن افکار عمومی منتشر شده است یا اینکه شما این نامه را به افرادی از درون دولت آلمان هم فرستادهاید؟
ما البته همچنان در کوشش هستیم که این نامه را به دست سیاستمداران انساندوست کشور آلمان هم برسانیم، به دست آلمانیهای روشنفکر و انساندوست، سازمانها و گروهها و شخصیتهای دیگر هم برسانیم. ولی بهطور رسمی نامه فقط برای آقای رییس جمهور فرستاده شده است در این مرحله.
چرا شخص رییس جمهور آلمان را برای اینکار انتخاب کردهاید؟
نامه را ما به رییس جمهور آلمان فرستادیم، بخاطر اینکه ایشان بویژه در رابطه با همین بخش آزادکردن زودرس تروریستها در همین چندماه اخیر در رابطه با زندانیان RAF، گروه ارتش سرخ آلمان، در این زمینه خیلی فعال شدند و در پی بحث خیلی جامعی که در این جامعه درگرفته بود، ایشان خودشان شخصا آمادگی اعلام کردند که با آقای کریستیان کلار که یکی از زندانیان ارتش سرخ است و عملیات تروریستی انجام داده بود و ۲۶سال حبس گذرانده بود، حاضر شد که ملاقات بکند و ایشان را بپذیرد و بعد بررسی بکند که آیا ایشان را آزاد میکند یا نه و نکتهی جالب این است که حتا بعد از ملاقات رییس جمهور با این زندانی، خود آقای کهلر آمد و اعلام کرد که این کار را حاضر نیست بکند، یعنی حاضر نیست دوسال زودتر این زندانی را آزاد بکند، چون در رابطه با اینکه این زندانی آیا ابراز ندامت و پشیمانی و طلب بخشش از خانوادهها کرده است یا نه، ایشان شک داشتهاند. شما فکرش را بکنید! آنوقت اینها میآیند و در رابطه با دارابی و رایل که شک که ندارند هیچ، همه جا اگر فرصتاش را به دست بیاورند به ما و به سایر ایرانیان ضربه خواهند زد و در هیچ جایی هم اینها اعلام نکردهاند بهطور رسمی که این زندانیان ابراز ندامت و طلب آمرزش کردهاند و یا از کار خودشان پشیماناند، بلکه در یک جملهی ضمنی، یک جملهی کاملا ضمنی گفتهاند که گویا آقای دارابی ابراز پشیمانی هم کرده است. ولی اینجوری نیست، هیچجا بهطور رسمی اعلام نکردهاند، چنانچه ما در همین روزهای اخیر هم شنیدیم که همسر دارابی با یک روزنامهی عربیزبان مصاحبهای کرده و در آن روزنامه درست همان ادعایی را میکند که آقای دارابی تمام این سالها کرده است، و آن هم اینکه گفته بله شوهر من قربانی توطئههای کردها شده است و از اینگونه در واقع گزافهگوییها و بیهودهگوییها که این خود نشان میدهد که دقیقا دارابی و رایل که از حزباله لبنان میآید، اینها آدمهایی نیستند که بعد از پانزدهسال گذراندن حبس طلب آمرزش از کی بکنند! اینها این ایدئولوژی را قبول دارند.
خانم بدیعی در پایان نامهتان شما آدرسی را دادهاید برای کسانی که میخواهند حمایت بکنند از این نامه و از شما و خانوادهتان. آیا قصد اعلام یک پتیشن یا جمعآوری امضا دارید؟
بله. این نامه الان روی اینترنت روی سایتهای متفاوت اینترنت خواهد رفت به زبان فارسی و آلمانی و انگلیسی. دوستان همه کمک خواهند کرد. دوستان ایرانی خودشان خیلی تماس گرفتند و همین دیشب ما اطلاع حاصل کردیم که در عرض همین دو سه روز ۲۰۰ امضای دیگر جمع شده است. ما نامه را با حدود ۲۰۰ امضا به آقای رییس جمهور عرضه کردیم، با این ایده که این ادامه پیدا خواهد کرد و ما در فواصل متفاوت امضاها را جمع آوری کرده و اعلام خواهیم کرد.