نسل دوم ایرانیان؛ مسئله هویت و زبان فارسی
۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبههنگامی که از نسل دوم ایرانیان مهاجر در آلمان میپرسید که بیشتر آلمانی هستند یا ایرانی، غالبا پاسخهایی از این دست میشنوید: «نمیدانم کدام بیشتر کشور من است.»، «میشود گفت هر دو؛ وقتی میخواهیم از زندگی لذتی ببریم، میخواهیم بگوییم و بخندیم، ایرانی هستیم، اما موقع کارکردن بیشتر آلمانی هستیم. آنجا نظم بیشتری وجود دارد و حواسمان را جمع میکنیم.» یا «قیافهام ایرانی است؛ گذرنامهام آلمانی.»
بسیاری از نسل دومیها با آداب و رسوم ایرانیها فقط از طریق پدر و مادر یا دوستانشان آشنایی دارند. مثلا جشن گرفتن عید نوروز یا کریسمس یکی از مشکلاتی است که این جوانها با آن روبرو میشوند. جشن گرفتن عید نوروز برای نسل دوم فقط به خاطر این است که پدر و مادرهایشان آن را جشن میگیرند و شمار زیادی از جوانها هم این مسئله را میدانند.
وقتی جوانهای نسل دوم فارسی حرف میزنند، مقداری هیجانزده میشوند و اشتباههایی به هرحال برایشان پیش میآید. البته بسیاری از آنها با خواندن و نوشتن به زبان فارسی آشنایی چندانی ندارند و توان آنها از نوشتن چند حرف ساده، اسمشان یا اعداد فراتر نمیرود.
از آنجا که زبان فارسی در مدرسهها و دانشگاهها استفاده نمیشود، این جوانها هیچ لزومی نمیبینند که خط فارسی را یاد بگیرند و با اینکه پدر و مادرهایشان سعی زیادی میکنند که بچهها فارسی یاد بگیرند، این تلاشها بینتیجه میماند.
خانم احمدی، مادر یکی از این جوانها، میگوید: «دو تا دختر دارم. متاسفانه هیچکدامشان نمیتوانند فارسی بخوانند و بنویسند. خیلی دوست داشتم این دو خواندن و نوشتن فارسی را یاد بگیرند، خیلی هم تلاش کردم و با آنها خیلی کار کردم، ولی متاسفانه نتیجه نداد.»
شماری از ایرانیهای مقیم آلمان سعی میکنند که زبان فارسی بین نسل دومیها از بین نرود و با ابتکار عملهای شخصی زبان فارسی را به نوجوانان ایرانی بیاموزند. نتیجهبخش بودن این تلاشها تا اندازهی نیز به میزان علاقهی نوجوانان بستگی دارد.
بسیاری از نوجوانان هنگامی که به سن جوانی میرسند، ذهنشان بیش از گذشته به مسئله هویت، ریشه و زبان مشغول میشود. خیلی از آنها ناگهان این نیاز را در خود حس میکنند که زبان فارسی را بیاموزند. آنها پی بردهاند که حفظ هویت ایرانی بدون آشنایی با زبان فارسی دشوار است.
به گفتهی شهلا طاهرپسند، یکی از آموزگاران بسیار فعال زبان فارسی در سوئد، «بسیاری از نوجوانان وقتی به سطح دبیرستان میرسند، پویای هویت و گذشتهی خودشان هستند و این توانایی زبان یک حالت استقلال فردی به آنها میدهد. آن دسته از آنان که بین سن ۱۲ تا ۱۵ سالگی آموختن و توجه به زبان فارسی را رها کردهاند، میکوشند که سالهای از دست رفته را جبران کنند.»
DG/BB