نقش و تاثیر تغییرات اقلیمی در پیدایش "بهار عربی"
۱۳۹۱ اسفند ۱۶, چهارشنبه
شماری از پژوهشگران موسسههای تحقیقاتی آمریکا با همکاری محققان دانشگاههای مختلف جهان بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی و جوی بر تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای گذشته را در دستور کار خود قرار داده و به نتایج شگفتانگیزی دست یافتهاند.
این پژوهشگران مدعی یافتن شواهدی شدهاند که نشان میدهد تغییرات اقلیمی در حوادث "بهار عربی" سال ۲۰۱۱ که به سرنگونی دور از انتظار شماری از دیکتاتورهای منطقه منجر شد نقش داشته است.
نگاهی تازه به ارتباط پدیدهها
یکی از مراکزی که با این طرح همکاری میکند موسسه پژوهشی و آموزشی "مرکز پیشرفت آمریکا" (Center For American Progress) است که دفتر مرکزیش در واشنگتن قرار دارد. این موسسه یکی از اتاق فکرها (Think Tank)ی معروف آمریکا محسوب میشود.
"اشپیگل آنلاین" روز چهارشنبه (۶ مارس/ ۱۶ اسفند) در گزارشی به معرفی یکی از همکاران این موسسه، میشائیل ورتس و بخشهایی از نتایج پژوهشهای یاد شده میپردازد.
به نوشتهی اشپیگل، میشائیل ورتس از آن دسته افرادی نیست که با هر تغییر جوی زنگهای خطر را به صدا درمیآورد، اما از جمله پژوهشگران علوم سیاسی به شمار میرود که به ارقام و شواهد، و پیش از هر چیز به پیوستگی و ارتباط همهی پدیدهها در جهان مدرن اعتقاد دارند.
ورتس معتقد است تنها کسانی که قادر به فهم و درک "درهم تنیدگی تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی، مهاجرت گسترده و مناقشههای سیاسی" هستند میتوانند برای پرسشهای "دوران نوین جهانی" پاسخی بیابند.
خشکسالی در چین، انقلاب در مصر
پژوهشگران نتیجهی بررسی خود را در مجموعه مقالهای زیر عنوان "بهار عربی و تغییرات اقلیمی" منتشر کردهاند. اشپیگل آنلاین برخی از مثالهای مطرح شده در این مقالهها را تفکر برانگیز خوانده است.
مطابق یکی از این مثالها خشکسالی بیسابقهی زمستان سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ میلادی در چین به کمبود شدید گندم در بازارهای جهانی منجر شده است. این کمبود به گرانی سرسامآور بهای نان در مصر منجر شد که حسنی مبارک از سی سال پیش تا آن زمان بر آن حکومت میکرد.
مصر یکی از بزرگترین واردکنندگان گندم جهان محسوب میشود و مردم این کشور یک سوم کالری مورد نیاز روزانه خود را با خوردن نان تامین میکنند. حدود ۴۰ درصد از درآمد شهروندان مصر صرف تهیه مواد غذایی میشود.
بهای مواد خوراکی در مصر هیچگاه به اندازه دوران سرنگونی مبارک افزایش پیدا نکرده بود. در عین حال برخی معتقدند سوداگران بازار مواد غذایی نیز در افزایش قیمتها و بالاگرفتن نارضایتی در منطقه نقش داشتهاند.
کمبود گندم و ناآرامی در کشورهای خاورمیانه
پیشتر یک موسسه پژوهشی بریتانیا وابسته به دانشگاه کمبریج در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده بود که افزایش شدید قیمت مواد غذایی در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱ پیش از هر چیز به فعالیت سوداگران و اختصاص زمینهای زراعی به کشت دانههای روغنی برای تولید متانول ارتباط دارد.
تحقیقات اخیر این ارتباط را در عرصهای گستردهتر و در پیوند با شواهدی متفاوت بررسی کرده است. بر این اساس گرانی سرسامآور مواد غذایی فقط موجب ناآرامی در مصر نبوده است.
۹ کشوری که بزرگترین واردکنندگان گندم جهان هستند همه در منطقه خاورمیانه قرار دارند که از میان آنها هفت کشور در سال ۲۰۱۱ دستخوش ناآرامی و نارضایتیهای شدید شدند.
تاثیر کمآبی بر اوضاع سوریه و لیبی
به باور پدیدآورندگان مجموعه "بهار عربی و تغییرات اقلیمی" خشکسالی نیز در تحولات سالهای اخیر خاورمیانه نقشی اساسی داشته است.
سال ۲۰۰۹ در پی یک دورهی طولانی خشکسالی صدها هزار نفر در سوریه از هستی ساقط شدند. لیبی نیز که شاهد خیزش شهروندان معترض و سقوط دیکتاتوری معمر قذافی بوده در سالهای اخیر با کمآبی و خشکسالیهای شدیدی روبرو بوده است.
بالا رفتن بهای مواد غذایی در کشورهای خاورمیانه با افزایش جمعیت، کمآبی و گسترش شنزارها و بیابانها توام شده است. پژوهشگران معتقدند که، ما به نقطهای رسیدهایم که "تغییرات آب و هوایی در یک منطقه میتواند پیامدهای جهانی داشته باشد."
به اعتقاد این محققان چه بسا هیچ یک از شواهد مورد اشاره به تنهایی هشدارآمیز به نظر نرسند اما در نظر گرفتن آنها در ارتباط با یکدیگر به فهم شرایطی کمک میکند که پسزمینه "بهار عربی" هستند.
توصیه به کشورهای غربی و خاورمیانه
نویسندگان مجموعه "بهار عربی و تغییرات اقلیمی" به سیاستمداران توصیه میکنند با توجه به تاثیر متقابل پدیدهایی چون شرایط جوی، مهاجرت و مسائل اجتماعی و اقتصادی در اولویتبندی سیاستهای خود تجدید نظر کنند.
پژوهشگران معتقدند که برخلاف دوران جنگ سرد تمرکز بر جنبهی بازدارنده قدرت نظامی دیگر کارآیی ندارد و باید به سوی برنامههایی رفت که توسعه پایدار را ممکن میکنند.
به نظر میرسد این توصیهها مورد توجه کشورهای غربی قرار گیرد. جان پودستا، بنیانگذار "مرکز پیشرفت آمریکا" یکی از مشاوران نزدیک باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکاست و در مورد نتایج این تحقیقات رایزنیهایی نیز با وزارت خارجه آلمان انجام شده است.
یکی از مقالهنویسان روزنامه نیویورک تایمز معتقد است، همزمان با غرب، کشورهای خاورمیانه نیز باید در سیاستهای خود تجدید نظر کنند. او میگوید کشورهای عربی به شدت با کاهش یارانههای سوخت مخالفاند و از این طریق نقش مهمی در تغییرات جوی بر عهده دارند.
بر این اساس برخی از کشورهای عربی ۲۰ درصد بودجه سالانه خود را صرف چنین یارانههایی میکنند که مطابق برآوردهای صندوق بینالمللی پول مجموعا بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار در سال میشود.