نقش وضعیت اقتصادی و کارگران در جنبش کنونی ایران • مصاحبه
۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعهمهدی کوهستانینژاد، مشاور کنفدراسیونهای کارگری جهانی و نماینده ملی کنگره کارگری کانادا، به پرسشهایی در زمینه وضعیت کارگران ایران و پیوند حرکتهای آنان با جنبش اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران پاسخ گفته است.
آقای کوهستانی، در روزهای اخیر شاهد حرکتهای اعتراضی کارگران بودیم. این حرکتها را به نظر شما، باید جدای از جنبشی که از بعد از انتخابات ریاست جمهوری تا کنون در جریان است دید؟ یا به هم مرتبط هستند؟
واقعیت امر این است که در یک دههی گذشته، به خصوص پس از خصوصیسازیها و خودمانیسازیهای وسیع هر روز در ابعاد وسیعتری کارگران بیکار میشوند، طبق آمار خودشان حداقل ۴۷ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و نمونههای بسیار زیادی داریم که کارگران در چند سال گذشته نه تنها حقوقشان را نگرفتهاند، بلکه در صورت هر اعتراضی به این وضعیت، شاهد سرکوب، دستگیری و اذیت و آزار آنان بودهایم.
فکر میکنم ریشهی اعتراضات اخیر که شاید در رابطه با جنبش مدنی برجستهتر شده است، در اوضاع اقتصادی است. امروز اکثر قریب به اتفاق جوانان ما بیکار هستند، زنان در محیطهای کار اولین گروهی هستند که اخراج میشوند یا حقوقشان تضییق میشود و از اقلیتهای قومی مذهبی گرفته تا کسانی که با نظام سر سازش ندارند یا خودی نیستند، بیکارند. شرایطی که امروز در جامعهی ما است، در اصل محصول وضعیت اقتصادی جامعه است که هر روز در ابعاد گستردهتری شکل میگیرد.
به طور اخص، الان وضعیت کارگران چطور است که دست به حرکتهای اعتراضی میزنند؟
طبق گزارشی که «ایلنا» روز ۱۷ آذر داده است، ۴۰درصد کارخانههای ایران کار نمیکنند و دسته دسته کارگران دارند بیکار میشوند. با این حساب بخش عمدهی اعتراضاتی که شاهد آن هستیم به وضعیت اقتصادیای که در جامعه هست، برمیگردد. یعنی تولید داخلی ما با بحران عظیمی روبرو است و این تولید نه تنها راه به جایی نبرده، بلکه واردات بیرویه در چند سال گذشته، وضعیت تولید را به مرز نابودی کشانده است. نمیخواهم اغراق کنم، اما کارگاه پشت کارگاه و نهاد صنعتی پشت نهاد صنعتی یا در حد خیلی کم دارند فعالیت میکنند و یا دارد از بین میرود. رشد و گسترش اعتراضات کارگری محصول همین شرایط اقتصادی ایران است که دارد در حالت بحرانی به سر میبرد.
یک سری از فعالان کارگری دستگیر و برخی از آنان، از جمله آقای حیدریمهر و آقای علیپور از نیشکر هفت تپه آزاد شدهاند. چرا فعالانی مانند آقایان اسانلو و مددی را آزاد نکردهاند؟
آقایان اسانلو و مددی که در چهار سال گذشته بیشتر در زندان بودهاند تا خارج از زندان، از جمله کسانی هستند که روی اصول پایهای مبارزات صنفی و در اصل به عنوان کسانی شناخته میشوند که نمایندگی کلیت جنبش کارگری را دارند. آنچه که مرتب اعلام میکنند که دستگیری آنان به خاطر امنیت ملی بوده، نه مسایل کارگری، بیشتر شبیه شوخی است.
چون کسانی که طی چند سال گذشته در پی تشکیل تشکل مستقل کارگری بوده و نمایندهی کارگران در محیطهای کار بودهاند، در پروسهای به آنچنان شخصیتهایی تبدیل شدند که خود مبارزه روی دوش آنان مسئولیتی انداخته که به هیچ وجه از آنچه گفتهاند و عمل کردهاند، نه تنها کوتاه نیامدهاند بلکه همیشه روی آن واقعیتها پافشاری کردهاند و جلو رفتهاند. آزادی دوستان دیگر نیز بیشتر به نوع بازداشتشان و شیوهی زندانشان برمیگردد که زندانی بودنشان کمتر بوده و آزادیشان هم در شرایط متفاوت از آقای اسانلو و آقای مددی است.
تا چه حد تلاشهای بینالمللی در حفاظت از فعالان کارگری مؤثر بوده است؟
فعالیتهای بینالمللی را باید در دورههای متفاوت در نظر گرفت. اگر در چند سال گذشته دیدیم فعالیتهای بینالمللی منوط به اعتراضات، نامهنگاریها و برگزاری چند روز حمایتی از کارگران ایران بود، امروز ابعاد دیگری گرفته است. امروز شاهد آن هستیم که اتحادیههای کارگری هلند برای هفتهی آینده و اتحادیهی کارگری ایتالیا برای ۱۱ فوریه اعلام تظاهرات برای لغو اعدام و حمایت از جنبش اجتماعی و کارگری ایران کردهاند. در روز ۱۵ فوریه که در چهار سال گذشته، روز جهانی حمایت از کارگران سندیکای شرکت واحد بوده، در فراخوانی نه تنها ازاعضایشان در کشورهای متفاوت میخواهند که نامههای اعتراضی به سفارتهای ایران بدهند، بلکه هرگونه کمکی میتوانند در رابطه با اعدامها و دستگیریهای بیرویه، فشارهای اقتصادی انجام بدهند و از همه مهمتر در روز ۱۵ فوریه که نشست دورهای سازمان ملل در کشور سوییس به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران میپردازد، اعتراضات خود را بیان کنند.
اگر نگاه کنیم، در دورههای متفاوت جنبش کارگری تفاوت دارد. یعنی امروز ۵۰ خبرنگار که آنها نیز جزو جنبش کارگری هستند در ایران در بازداشت هستند، بسیاری از فعالین خبرنگاری در ایران زندگی مخفی دارند و ایران ناامنترین کشور در رابطه با وبلاگنویسها است، جنبش کارگری نمیتواند از کنار این مسایل بگذرد و از اعضای خود دفاع میکند. آن هم وظیفهی طبقاتیاش است که در سراسر دنیای کار انجام میدهد.
کنفدراسیون بینالمللی اتحادیهی کارگری شکایتی را در رابطه با وضعیت وخیم حقوق کارگران ایران، در ماه اوت سال گذشته تنظیم کرده بود. شما اشارهای هم به جلسهای که قرار است هفتهی آینده در ژنو برگزار شود داشتید. ممکن است رئوس این شکایت را برایمان بگویید؟
رئوس این شکایت به وضعیت پنج سال گذشتهی جنبش کارگری ایران برمیگردد. کارگران ایران از ابتداییترین حقوق مدنی که داشتن تشکلهای خود، حق آزادی بیان، است محروماند. وضعیت کار کارگران ایرانی، دستگیری و زندانی بودنشان، آزار و اذیت آنها، به خاطر تعلقات ملی و مذهبیشان در زندانند یا بیکارند… در مجموع از این وضعیت با ذکر منابع و مدارکی که طی چند سال گذشته وجود دارد، شکایت میکند. باید این پنج سال را در پنج صفحه جمعبندی کنند که چه شکایتی دارند و امروز چه پیشنهادی میدهند.
فکر میکنید این شکایت چه سرنوشتی پیدا کند؟
امروز مبارزات مدنی ما به وضعیتی رسیده که خودش دارد آگاهانه مبارزهاش را پیش میبرد، اما شکایاتی که در ۳۰ سال گذشته در مجموع نوشته شده و حمایتهایی که شده، به آنها پشتگرمی و دلگرمی میدهد که مردم دنیا این شرایط را میبینند و حمایت میکنند. ولی مردم دنیا، گوش میکنند که مردم ایران چه چیزهایی میخواهند و همان کارها را دنبال میکنند.
کیواندخت قهاری
تحریریه: مصطفی ملکان