نگاه انتقادی محافل بینالمللی به مناسبات ایران و آلمان
۱۳۸۷ بهمن ۲۱, دوشنبهدر ماه اکتبر سال ۲۰۰۳ میلادی بود که یوشکا فیشر، وزیر امور خارجهی آلمان، به ایران سفر کرد. از آن زمان تا کنون هیچیک از وزیران دولت آلمان برای دیدار و گفتوگو با مقامات جمهوری اسلامی راه سفر به تهران را در پیش نگرفتهاند.
امروز دیگر یا سیاستمداران به اصطلاح درجهی دو راهی ایران میشوند، یا شخصیتهایی که در گذشته پست و مقامی داشتهاند. اگر چه باید گفت که برخی از این شخصیتها بسیار برجستهاند، از جمله گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان، که به زودی چمدانهایش را میبندد و راهی تهران میشود.
البته سفر شرودر به ایران، چندان باب طبع دولت کنونی آلمان نیست. فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امور خارجهی آلمان، که در گذشته رئیس دفتر صدراعظم وقت، یعنی شرودر بوده، در تلاش تشدید تحریمهای موجود علیه جمهوری اسلامی است. البته در شماری از وزارتخانههای آلمان این تردید به چشم میخورد که آیا تشدید تحریمها راهی مناسب است، تا ایران از ادامهی برنامههایش در ارتباط با انرژی هستهای چشمپوشی کند.
محافل بینالمللی در این روزها، کم و کیف مناسبات آلمان با حکومت ایران را با دقت کامل دنبال میکنند. میان آلمان و ایران روابط تجاری خوبی حاکم است. علیرغم نارضایتی آلمان از خط مشی و سیاست محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، حجم معاملات بازرگانی میان دو کشور در سال گذشتهی میلادی، ۱۰ درصد افزایش داشته و بالغ بر ۴ میلیارد یورو شده است. بخش اعظم کالاهای صادراتی آلمان به ایران را ماشینآلات، خودرو، قطعات یدکی و محصولات شیمیایی تشکیل میدهند، از این رو کشورهایی چون آمریکا و اسراییل، آلمان را متهم میکنند که در اجرای دقیق تحریمها سهلانگاری میکند.
با توجه به افزایش انتقادهای بینالمللی به آلمان، میزان سختگیری در این کشور نیز شدت یافته و درخواستهایی که در ارتباط با صدور کالا به ایران داده میشوند، با دقت و وسواس بیشتری مورد بررسی قرار میگیرند. امروز دیگر میزان ناچیزی از صادارت آلمان به ایران از طریق بیمهی دولتی هرمس پوشش داده میشود.
طبق اعلام اتحادیهی صنایع آلمان، در سال ۲۰۰۴ میلادی، مجموعا ۲/۱ میلیارد یورو کالای صادارتی به ایران از طریق هرمس بیمه شد. این در حالیست که این میزان در سال گذشتهی میلادی تنها به ارزش ۲۵۰ میلیون یورو بوده است. بدین ترتیب، ایران در ردهبندی بیمهی هرمس از مکان دوم در سال ۲۰۰۴ به مکان بیست و پنجم سقوط کرد.
این روند از سیاست ناشی میشود: آلمان در کنار آلمان، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا، جزو گروه ۵+۱ است که میکوشد جمهوری اسلامی را با کمک مشوقهای سیاسی و اقتصادی به استفادهی صلحجویانه از انرژی هستهای وادارد.
ایالات متحدهی آمریکا بعد از به روی کار آمدن باراک اوباما، به تهران انجام گفتوگوهایی مستقیم را پیشنهاد کرده است. اما در عین حال میتوان شاهد آن بود که جامعهی بینالملل در تدارک تشدید تحریمها است. فرانک والتر اشتاینمایر، در این رابطه گفته است: «ما باید خود را آماده سازیم که در صورت پافشاری ایران بر سیاستش، تحریمهای سنگینتری را وضع کنیم.»
محافل اقتصادی آلمان تمایلی به شنیدن چنین تهدیدهایی ندارند. آنان به این نکته اشاره میکنند که ایران از لحاظ منابع گاز، دومین کشور جهان است و این، در دورانی که روسیه میتواند شیر گاز به سمت اروپا را ببندد، استدلال بدی نیست. به همین خاطر نیز شماری از سیاستمداران حزب دمکرات مسیحی آلمان که یکی از دو حزب تشکیلدهندهی ائتلاف بزرگ است، از اشتاینمایر خواستهاند که سیاستی یک بعدی در پیش نگیرد، بلکه خود راهی ایران شود. اگر چه باید اذعان داشت که سیاست خارجی آلمان در حال حاضر از تحقق چنین گامی فرسنگها فاصله دارد.