هشتادمین سالگرد تولد انیو موریکونه
۱۳۸۷ آبان ۲۰, دوشنبهانیو موریکونه نامی است که همه علاقهمندان سینما و به ویژه سینمای وسترن را به سالهای دور برده و تداعیکننده نوای شنیدنی فیلم «خوب ، بد ، زشت» است. او که یکی از بزرگترین آهنگسازان فیلم در جهان محسوب میشود، تا به حال جوایز متعددی، از شیر طلایى جشنواره ونیز گرفته تا جایزه گلدن گلوب را کسب کرده است. تا سال ۲۰۰۷ جاى جایزه اسکار در کلکسیون افتخارات این آهنگساز بزرگ ایتالیایى خالى بود که این خلا نیز پر شد. در آن سال برای دومین بار در تاریخ هشتاد ساله مراسم اسکار، جایزه یک عمر فعالیت هنری به یک آهنگساز اهدا گردید.
موریکونه که در طول پنج دهه فعالیتش در حوزه موسیقی، بیش از ۴۰۰ اثر برای فیلم و سریالهای تلویزیونی خلق کرده، پیش از آن هم پنج بار نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین موسیقی فیلم شده بود ولی هیچگاه موفق به دریافت آن نگردید.
نخستین قدمها در دنیای موسیقی
انیو موریکونه در سال ۱۹۲۸ در شهر رم پایتخت ایتالیا به دنیا آمد و در یکی از معروفترین کنسرواتوارهای دنیا سانتا چچیلیا Santa Cecilia موسیقی را آموخت. او نواختن ترومپت، آهنگسازی و همچنین رهبری کر را در همان کنسرواتوار فرا گرفت.
در سال ۱۹۶۲ کار نوشتن موسیقی فیلم را آغاز کرد و توانست در یک سال ۲۰ موسیقی متن فیلم بنویسد. نام موریکونه با موسیقی فیلم «برای یک مشت دلار» اثر سرجیو لئونه بر سر زبانها افتاد و از آن پس پلههای پیشرفت را یکی بعد از دیگری بالا رفت.
چندی پس از آن موریکونه با ساختن موسیقی برای فیلم «خوب، بد، زشت» اثر همان کارگردان به یکی از چهرههای مشهور موسیقی در سینما تبدیل شد و به خصوص نام او با سینمای وسترن گره خورد. البته وسترن از نوع ایتالیایی که در بین منتقدان سینمایی به وسترن اسپاگتی شهرت دارد.
او با استفاده از صداها و ابزار الکترونیک در موسیقی فیلم «خوب، بد، زشت» دست به خلق اثری زد که در زمان خود یک نوآوری به شمار میرفت. موریکونه در موسیقی خود از افکتها و صداهایی استفاده کرد که نمیشد آنها را با سازهای آکوستیک تولید کرد. از آن جمله میتوان به استفاده او از سوت اشاره کرد.
ترکیببندی سازهای «خوب ، بد ، زشت» و هم چنین استفاده از اصوات نامتعارف و الکترونیک از کارهایی بود که در آن زمان (دهه شصت میلادی) بسیار بدیع و خلاقانه جلوه میکرد و همین نوآوری او، منتقدان را از آن زمان تا اکنون به ستایش واداشته است.
رامین بهنا که تا به حال آهنگسازى بیش از ۴۰ فیلم سینمایى و سریال تلویزیونى را در ایران برعهده داشته و سالهاست که با آثار انیو موریکونه آشنایی دارد، ویژگیهای این آهنگساز را در دو چیز میبیند: «یکى ملودىهاى بسیار ساده و بسیار زیبایى که مىنویسد. دومى هم در ارکستراسیون، بخصوص بخش زهىاش که منحصر بفرد است. فضایى که موریکنه ایجاد میکند، به نظر من مثل مخمل مىماند و کاملا هم روى فیلم مىنشیند.»
تنوع سبک در کارهای موریکونه از دیگر خصوصیات این آهنگساز است. او شیوههای مختلف را در آهنگهایش تجربه میکند. به عنوان مثال درست برخلاف موسیقی فیلم «روزی روزگاری آمریکا» که در ذات خود تم زیبا و برجستهای دارد، موریکونه در فیلم «خوب ، بد ، زشت» از یک تم ساده و پیش پا افتاده و حتی هزلآمیز مجموعهای دلنشین و بهیادماندنی برجای میگذارد.
موسیقی در خدمت فیلم
یکی از ابتداییترین اصول برای ساخت موسیقی فیلم آن است که موسیقی نباید از فیلم برجستهتر باشد بلکه باید در خدمت آن قرار بگیرد. یکی از ویژگیهای آثار موریکونه آن است که نه تنها آهنگهایش در خدمت فیلم هستند بلکه بسیاری از آنها به عنوان موسیقی محض و جدا از سینما و فیلم نیزقابل تأملاند.
رامین بهنا این ویژگی را از جمله وجه تمایز موریکونه با دیگر آهنگسازان فیلم میداند و میگوید: «با اینکه موریکونه کاملا در خدمت فیلم موسیقى مىنویسد و فضاى فیلم را کاملا در موسیقىاش حفظ مىکند، ولى وقتى جداگانه هم موسیقىاش را گوش مىکنى، یک موسیقى کاملا جداست، فرم دارد و کاملا مىشود شنید. در صورتى که معمولا در فیلمهاى هالیوودى این حالت را نداریم. اگر بنشینیم دانه دانه این آهنگها و موسیقى هالیوود را آنالیز بکنیم، مىبینى بیش از هفتاد درصدشان در متن عین هم دارند عمل مىکنند، ولی آثار موریکونه به گونهی دیگری است. مثلا در فیلم «مأموریت یک تمى وجود دارد که ساز اوبوآ آن را مىزد. موسیقى اصلا صحنه را تعریف مىکند و جدا هم که گوش مىدهى مىبینى، عجب موسیقىاىست. کاملا جدا هم مىشود گوش کرد.»
از دیگر آثار موریکونه که بسیار متفاوت از آهنگهای فیلمهای گذشته، از جمله فیلمهای وسترن اوست، میتوان به «سینما پارادیزو» به کارگردانی جوزپه تورناتوره اشاره کرد. موسیقی موریکونه به این فیلم وجههای خاص بخشیده چراکه بیشتر از دیالوگهای رد و بدل شده بین شخصیتها، موسیقی، مدیوم ارتباطی بین فیلم و تماشاگر است.
همکاری موریکونه با تورناتوره ادامه پیدا میکند تا در سال ۲۰۰۰ برای فیلم «مالنا»ی او نیز آهنگ میسازد. این فیلم از جمله فیلمهایی بود که نامزد دریافت اسکار برای بهترین موسیقی متن فیلم شد.
اگر چه شاید داوران اسکار دیر به فکر تقدیر از موریکونه افتادند اما او پیش از این در اروپا جوایز بسیاری را تصاحب کرد. از آن جمله میتوان به شیر طلایی ونیز در سال ۱۹۹۵ برای یک عمر فعالیت سینمایی ، جایزه گلدن گلاب در سال ۲۰۰۰ برای فیلم «افسانه ۱۹۰۰» به کارگردانی جوزپه تورناتوره اشاره کرد.
او هم چنین در سال ۱۹۹۰ برای موسیقی فیلم سینما پارادیزو ساخته تورناتوره توانست سه جایزه مهم اروپایی یعنی بافتای بریتانیا، کن فرانسه و داود دوناتللوی ایتالیا را به دست آورد.
عشق و وفاداری به رم
موریکونه با وجود آن که با بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان مطرح هالیوود کار کرده است اما هیچ وقت نمیخواهد به آمریکا نقل مکان کند. برای ترغیب او به زندگی در آنجا حتی ویلایی در بورلی هیلز هم پیشنهاد دادهاند ولی موریکونه میگوید: «من همیشه عاشق شهر رم هستم و هرگز به زندگی در کالیفرنیا فکر نکردم.»
در ایتالیا موریکونه را به عنوان آهنگساز ترانههای معروفی چون (Se telefonando) برای مینا ماتزینی Mina Mazzini خواننده مطرح ایتالیایی نیز میشناسند. این ترانه درسال ۱۹۹۶ بهترین ترانه سال شد و خوانندهاش را به اوجی رساند که هیچوقت دیگر نتوانست آن را تکرار کند. این ترانه هنوز هم از جمله ترانههای بسیار محبوب ایتالیا به شمار میرود.