چگونه قربانی داعش به شکارچی تروریستها تبدیل شد
۱۳۹۶ مرداد ۲۴, سهشنبهمسعود عقیل در اتاقش پشت لپتاپ نشسته و کار میکند. او اطلاعات زیادی درباره تروریستهای احتمالی وابسته به داعش را در کامپیوترش ضبط کرده و حال به دنبال اسکرین شاتهایی میگردد که از عکسهای پروفایل در فیسبوک جمعآوری کرده است. پیشتر یک حامی احتمالی داعش که تازه به اروپا فرار کرده بود آزادانه درباره نظرات افراطیاش در فیسبوک مینوشت. پیج فیسبوک این مرد که عقیل او را از سوریه میشناخت دیگر در دسترس نیست. عقیل با اشاره به این مرد میگوید: «باورکردنی نیست که اوایل افراد چقدر آزادانه حرف میزدند.»
مسعود عقیل ۲۴ سال دارد و کرد است. او در سال ۲۰۱۶ از مسیر بالکان به عنوان پناهجو به آلمان آمد و به زودی متوجه شد که هواداران "دولت اسلامی" (داعش) در آلمان هم هستند. عقیل پدیده داعش را به عنوان شکنجهگران خود از نزدیک در سوریه شناخته بود.
بیشتر بخوانید: تلاش آلمان برای کمک به پناهجویان قربانی تجاوز و شکنجه
او در فاصله سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ اسیر داعش بود و دوره اسارتش را در شش زندان مختلف گذراند. شبهنظامیان داعش او و همکارش فرهاد را که در حال رفتن به سر قراری برای انجام مصاحبه بودند سر یک چهارراه ربودند. در آن زمان آن بخش خیابان در منطقهای واقع شده بود که هنوز به دست داعش نیفتاده بود. اما تروریستها در آن روز ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴ جرأت کرده و داخل منطقه کردنشین روژاوا درشمال غرب سوریه شده بودند که در دست کنترل واحدهای رزمنده کرد بود.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
کسی به داعش خبر داده بود؟
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد داعش باخبر بوده از اینکه دو خبرنگار تلویزیون کردی قرار است از چهارراه یاد شده عبور کنند. مسعود و فرهاد به مدت ۲۰ ماه تقریبا هر روز از منطقه کردنشین سوریه برای فرستنده تلویزیونیشان گزارش داده بودند؛ گزارشهایی درباره اوضاع سیاسی، اجتماعی و جنگی. رهبری کردها در روژاوا در راه ایجاد ثبات در منطقه گام برمیداشت و خود را به عنوان مهمترین مخالف داعش تثبیت کرده بود. یک دلیل موفقیت کردها در این منطقه این بود که حزب کارگران کردستان (پکک) در ترکیه به کردهای روژاوا کمک میکرد.
این رازی سرگشاده است که کردهای ترکیه اولین کسانی بودند که با اسلحه به کردهای سوریه کمک کردند. امروزه رزمندگان روژاوا در "یگانهای مدافع خلق" بخشی از اتحاد ضدتروریستی غرب به رهبری آمریکا را تشکیل میدهند و اطلاعات آنها درباره تاریخچه پیدایش و پیشرفت "دولت اسلامی" بسیار ارزشمند است. مسعود عقیل میگوید که اسلامگرایان افراطی در میان مردم محروم به دنبال طرفدار میگشتند. عقیل بااطمینان تمام میگوید: «آنها به دنبال کسانی بودند که در بیابانها زندگی میکردند، مدرسه ندیده بودند، دولت سوریه همیشه آنها را نادیده گرفته بود و آنها محروم از هر گونه امکانات زندگی معمولی بودند.» او ادامه میدهد: «این گونه افراد هر ایده افراطیای را میپذیرند. داعش این را میدانست و آگاهانه این افراد را مورد توجه قرار داد و آنها را با موفقیت به طرف خود جذب کرد.»
مسعود عقیل، خبرنگار جوان، با چنین پیشینهای همراه با همکارش فرهاد در دخمه شکنجه داعش گرفتار آمد. عقیل میگوید: «در حال بازجویی مرا شکنجه میکردند. با شلاق به پا و پشتم میزدند و با مشت به صورتم، و موهایم را میکشیدند. میگفتند من یک کرد کافر هستم و همه کردها را باید کشت، همه را – چون ما نمیگذاریم منطقه ما کشوری اسلامی بشود – آنطور که داعش میخواهد.»
سرنوشت مسعود عقیل بسیاری چیزها را درباره شیوه تفکر رهبران داعش بازگو میکند که بخشی از آنها جزو نخبگان حزب بعث عراق بودهاند. هنگامی که عقیل را از زندان اول به زندان دوم انتقال میدهند، برگهای را پر میکنند که شناسنامه زندان او بوده است. بالای برگه با حروفی درشت نوشته شده "الدولة الاسلامیة". عقیل به یاد میآورد که کسی که برگه را پر کرده از طرفداران تونسی داعش بوده است.
بیشتر بخوانید: دی ولت: اعضای داعش میآموزند چگونه خود را پناهجو جا بزنند
داعشیها در سلولهای زندان
مسعود عقیل میگوید که تروریستها کارهای اشتباه هم میکردند، "مثلا اعضایشان را میفرستادند پیش من تا قدرتشان را به من نشان دهند"؛ "روزنامهها و ویدئوهایی به من نشان میدادند که در آنها رسانههای غربی درباره خطر فزاینده دولت اسلامی گزارش میدادند. از این بابت به خود میبالیدند". مسعود میگوید که شاید بخاطر آنکه خیال میکردند او را خواهند کشت در سلول او به راحتی از قتلهایی که مرتکب شده بودند یاد میکردند.
آنها درباره جزئيات بزهکاریهایشان حرف میزدند. عقیل میگوید میتواند حرفهای آنها را به خاطر بیاورد. او میافزاید: «بخشی از منابع من آن چیزهایی هستند که خودم در زندان از آن مطلع شدم؛ از طریق وابستگان به داعش و غیرنظامیانی که بسیاری از داعشیها را میشناختند. این اطلاعات به من کمک کردند تا برخی از مظنونان و تروریستهای بالقوه را پیدا کنم که در فاصله سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ وارد آلمان شده بودند.»
مسعود عقیل ۲۸۰ روز در شکنجهگاههای سازمان تروریستی "دولت اسلامی" به سر برد تا آنکه در جریان یک تبادل زندانیان آزاد شد و به آلمان گریخت.
دادن اطلاعات به مقامات آلمانی
مسعود عقیل از سوریه اطلاعات دقیقی به همراه آورده است: چنان دقیق که کارشناسانی چون یان کیزیلهان، روانشناس، تایید میکنند که اطلاعات او درخور اعتماد هستند. کیزیلهان استاد مدرسه عالی بادن وورتمبرگ است و دولت ایالتی اشتوتگارت وظیفه سرپرستی زنان کرد ایزدی را به او واگذار کرده که از حکومت ترور داعش گریخته و به عنوان پناهنده در جنوب غربی آلمان زندگی میکنند.
بیشتر بخوانید: متقاضیان پناهندگی زیرنظر سازمان امنیت آلمان قرار میگیرند
مسعود عقیل مصائبی را که از سر گذرانده فراموش نکرده است. او نام بسیاری از داعشیها را به یاد میآورد و آنها را ثبت کرده است. کتاب او* قرار است در اواخر ماه اوت در آلمان منتشر شود. او این کتاب را با کمک روزنامهنگار آلمانی مقیم برلین پتر کوپف نوشته و در آن شرح میدهد که چرا مایل است با نام اصلی خود در پهنه همگانی و در برابر داعش ظاهر شود: «چون نمیخواهم که این هیولاها آلمان را هم به کشوری بیقانون تبدیل کنند تصمیم گرفتم نتایج تحقیقاتم و تمام دانستههایم را در اختیار مقامات آلمان بگذارم.»
در عمل هم اطلاعات عقیل به پلیس آلمان در انجام تحقیقاتش کمک کرده است. اگرچه پلیس جنایی آلمان مایل به توضیح درباره مواردی که در این رابطه پیش آمده نیست، اما روشن است که در این میان پلیس اطلاعاتی را که از پناهجویان به دست میآورد، جدیتر میگیرد.
مسعود عقیل میگوید هنوز هم متعجب است از اینکه پلیس آلمان در اوایل از او زیاد سوال نمیکرد. به نظر میرسد که مقامات آلمانی دیر متوجه شدهاند که آنچه صدها هزار پناهجوی سوری که در سال ۲۰۱۵ از مسیر بالکان به آلمان آمدند میدانند چقدر مهم است.
* Masoud Aqil: Mitten unter uns. Wie ich der Folter des IS entkam und er mich in Deutschland einholte, Europa-Verlag