گزارش سازمانهای اطلاعاتی؛ دریچهای برای انجام مذاکره و معامله؟
۱۳۸۶ آذر ۱۸, یکشنبهدویچه وله: رییس جمهور ایران و برخی مطبوعات وابسته به دولت، گزارش اطلاعاتی آمریکا را همانند آخرین گزارش اقای البرادعی یک پیروزی برای جمهوری اسلامی خواندهاند. آیا گزارش جای این همه "ذوق زدگی" را دارد؟
هوشنگ امیراحمدی: در تاریخ آمریکا، شاید چنین تغییری بینظیر باشد. دستکم در تاریخ اخیر آمریکا ما نشنیدهایم که دولتی پس از پنج سال بگوید هرچه تاکنون میگفتم، اشتباه بوده است. اما گزارش هم جای خوشحالی دارد و هم جای نگرانی. مسائل و حرفهایی در آن هست و در آینده در خواهد آمد که میتواند مشکلزا باشد. ایران اگر به این جنبهها توجه نکند، میتواند در برخورد با آن به بیراهه رود. گزارش دریچه کوچکی را بازکرده برای یک جهش خوب در رابطه ایران و آمریکا.
آن بخش مشکلزا چیست؟ عدهای حتی احتمال یک دام بر اساس این گزارش را میدهند.
دام به این معناست که در گزارش آمده، ایران تا سال ۲۰۰۳ قصد ساختن بمب را داشته. اینها نمیگویند که قصد ایران از بین رفته، بلکه عمل ساخت بمب متوقف شده است. خطر اصلی اینجاست. دوم این که در کنار گزارش، بحث این هست که اطلاعات منتشره بر اساس شنود مکالمات نیروهای سیاسی و نظامی کشور تنظیم شده. این میتواند ایران را دچار دردسرکند که آیا واقعا جمهوری اسلامی اینقدر بیکله است که ارتشاش به این سادگی بزرگترین اسرار را طوری عنوان کند که همه بفمهند؟ مهمتر از آن اینکه ارتشیهای ایران قصد داشتهاند این کار را بکنند و از متوقف شدن آن عصبانی هستند. موضوع شنود، میگوید که ارتش ایران دنبال بمب اتمی است. اهمیت صحبت هم در این است که الان، ارتش و نیروهای سپاه در ایران بیشترین قدرت را دارند.
یعنی در صورت صحت ادعای شنود گفتههای مقامات نظامی ایران، ممکن است نوعی تفرقه افکنی و جبهه بندی ایجاد شود؟
این گزارش باعث ایجاد دو دستگی بین نیروهای جنگطلب و عادی ساز، هم در ایران و هم در آمریکا میشود. شکاف عمیقی در آینده نزدیک ما خواهیم دید بین جنگ طلبها و صلحطلبها در هر دو طرف. جنگطلبها در آمریکا خیلی قدرتمند هستند و این جای نگرانی است. درست است که با این گزارش احیانا رودست خورده و غافلگیر شدهاند، اما اینها دارند به سرعت اثرات مثبت این گزارش را از بین میبرند و در این مسیر میاندازند که ایران خطرناک است و باید سریع وقاطع با آن برخورد کرد.
با شرایط پیشآمده، دیپلماسی خردمندانه از سوی ایران برای حفظ منافع ملی چه باید باشد؟
ایران باید قبل از هرچیز زیاد ذوق زده نشود و گزارش را متوازن ببیند. هم از جنبه مثبت آن و هم از جنبه منفی آن ارزیابی کند. دوم این که ایران باید به سرعت ازاین دریچه کوچک که بازشده، برای حل مناقشه با آمریکا استفاده کند. ایران به جای این که بگوید، دیدید حق با من بود، باید بگوید بنشینیم مذاکره کنیم. شما پنج سال گفتید ما داریم بمب میسازیم. حالا دیدید که نمیسازیم. از آمریکا بخواهد که با لحن مناسبتر و محترمانهتری با ایران صحبت کند. ایران نباید به چین و روسیه بگوید که حالا شروع به داد و فریاد علیه آمریکا کنید، بلکه باید برای نزدیک شدن به آمریکا کمک بخواهد. ایران باید به اروپا بگوید که فرصت جدیدی برای صحبت ایجاد شده است. به نظر من دولت احمدی نژاد باید پای معامله برود. اصل مطلب هزینه معامله است که باید ایران آن را کم نگیرد.
شما که معامله را توصیه میکنید، شرایط اش را چه میگذارید؟
من سه شرط می گذارم: تضمین امنیت خارجی، امنیت انرژی و امنیت داخلی. ایران در منطقهای زندگی میكند که اطرافش همه بمب دارند و خودش از نظر زبان، فرهنگ و مذهب در اقلیت است. باید تضمین داده شود که ایران از سوی قدرتهای منطقه و خصوصا خود آمریکا که الان در منطقه است، تهدید نشود. دوم این که صنایع نفت و گاز ایران مورد تحریم آمریکا هستند و ایران نمیتواند آنها را توسعه دهد. جمعیت و مصرف ایران در حال افزایش است و ممکن است به زودی ایران نه تنها صادر کننده نباشد، بلکه واردکننده شود. آمریکا باید بگذارد که ایران با کمک کمپانیهای خارجی چاههای نفت و صنعت نفت خود را توسعه بدهد. سوم امنیت خود رژیم است که چون همیشه تحت فشار انواع تحریمها، جنگ و مشکلات داخلی بوده، همیشه ترس داشته و به همین دلیل هم به سوی امنیتی نظامی شدن پیش رفته است. آمریکا باید بحث تغییر رژیم و این که شما مشروع نیستید را کنار بگذارد. جمهوری اسلامی از دل یک انقلاب بیرون آمده. همه انقلابها بد هستند. اینهم یکی دیگر! مهم این است که هر حکومتی دردرجه اول نیاز به امنیت دارد.
زمان مورد تاکید گزارش هم مهم است. سال ۲۰۰۳ که احمدی نژاد سرکار نبود. الان بحثی درمحافل سیاسی داخل ایران درگرفته که هرکس جنبه مثبت گزارش را میخواهد به خود نسبت بدهد.
تا سال ۲۰۰۳، آقایان هاشمی و خاتمی رییس جمهور بودهاند. این هم برای احمدی نژاد خوب است و هم مهمتر از همه، برای آقای خامنهای. این گزارش میگوید کسی که در قدرت است و کنترل همه چیز را دارد، نه آقای هاشمی، نه آقای خاتمی، نه آقای احمدی نژاد، بلکه شخص آقای خامنهای است که از اول سرکار بوده و تصمیم سال ۲۰۰۳ هم مال آقای خامنهای است. گزارش این را میگوید که آقای خامنهای مهم است و احتمالا بمبساز نیست، احمدی نژاد هم همینطور. این گزارش برای اولین بار، جناح راست ایران را که همیشه معروف به تشنج آفرینی بوده، مثبت معرفی میکند. به نظر من باید آقای احمدی نژاد و شخص آقای خامنهای این گزارش را نوعی برائت ببینند.
مصاحبه: مهیندخت مصباح