گفتوگوی اختصاصی با تنها ورزشکار زن افغان در المپیک
۱۳۹۱ مرداد ۳, سهشنبه
دویچهوله: فکر میکنی آیا در مسابقات المپیک برنده میشوی؟
تهمینه کوهستانی: قهرمان شدن آرزوی هر ورزشکاری است، اما امکاناتی که در افغانستان داریم بسیار متفاوت است. در این مدتی که در اروپا تمرین میکنم، بسیار خوبیها را یافتم. اگر این امکانات را میداشتیم، میتوانستیم آرزوی مدال هم داشته باشیم. من فکر میکنم حضور پیدا کردن [در المپیک] برای تمام هموطنانم از کسب مدال ارزش بالاتری دارد؛ چرا که من تنها دختری هستم که افغانستان را نمایندگی می کند.
چند سال است که تمرین میکنی؟ و چطور تمرین میکنی؟
بیش از هفت سال است که تمرین میکنم. شش ماه قبل من به مسابقات لندن معرفی شدم. من در این شش ماه در اردو بودم و هر روز در کمیته المپیک کابل تمرین میکردم.
در افغانستان شرایط برای دختران نسبت به پسران محدودتر است. برای یک ورزشکار شرایط باز و به خصوص برای ورزش دوش (دو و میدانی) لباس خیلی مهم است. با لباسهای زیاد و امکانات کم افغانستان چطور تمرین میکنی؟
من در اروپا تفاوتهایی را هم در بعد اجتماعی، هم از بعد تکنیکی و تاکتیکی دیدم. در اینجا (اروپا) ما میتوانیم از وقت کم استفاده بیشتر کنیم. من در افغانستان با هر دو نوع مشکل روبرو هستم. وقتی از خانه حرکت میکنم تا استادیوم باید سه مسیر را پشت سر بگذرانم. وقتی که میخواستم به تمرین برسم با هزار فکر مواجه میشدم.
هر روز با مردمانی مواجه میشدم که بعضیهاشان من را حمایت میکردند و برخیها هم از من نفرت داشتند.
ما فقط همین شش ماه را توانستیم به خوبی از استادیوم کابل استفاده کنیم. با وجود این که به امر رییس کمیته المپیک افغانستان، استادیوم در اختیار ما بود و کسی حق ورود نداشت، بعضی روزها بود که مربیهای ما با مردم جنگ میکردند. کسانی میآمدند آنجا مینشستند و حرفهای بدی میزدند. میتوانم بگویم که من بیشتر با مشکلات اجتماعی دست و پنجه نرم کردم تا مشکلات تکنیکی. نمیخواهم بگویم که چرا مردم ما [ورزشکاران زن] را نمیپذیرند. چون کاملا وارد یک مرحله جدید بعد از چند دهه جنگ شدیم و من توقع بیشتر از این از ملتم ندارم... و هرچیز زمان نیاز دارد. شاید بعد از یک مدت درک کنند.
خانوادهات چگونه با تو رفتار میکند؟ حمایت خانواده چطور است؟
خوشبختانه اعضای خانواده از همان گامهای نخستین با من همراه بودند. تشویق و انگیزههای آنان بود که من را به اینجا رساند. تنها کسی که زیاد تشویق کرد، پدرم بود و گفت که راهی را که انتخاب کردم اشتباه نیست و با تمام وجود باید تلاش کنم. پدرم میگوید باید برای دیگر دختران افغان سرمشق باشی که خود را برای مسابقات بعدی آماده بسازند و هر کدامشان بخواهند تهمینه باشند.
آیا در دیگر رشتههای ورزشی هم فعالیت داری؟
من دانشجوی سال سوم تربیت بدنی پوهنتون [دانشگاه] تعلیم تربیت کابل هستم. بسکتبال هم بازی میکنم با دیگر ورزشها هم کمی آشنایی دارم.
کمی از خودت بگو. چند ساله هستی؟
۲۲ ساله و متولد کابل هستم؛ اما اصالتا از ولایت کاپیسا هستم. وقتی ما برای مسابقات میآییم، یک ورزشکار باید از آن ملتش باشد. من هیچگاه خود را به یک ولایت مختص نمیسازم. من در بعضی نشستها اجتماعی هم شرکت میکنم و به نویسندگی هم علاقه دارم.
چه تجربیات خوبی را از اروپا با خود به افغانستان میبری؟
آنچه که زیاد برایم مهم بوده، لبخند بوده است. هیچگاه ندیدم مردم اینجا عصبانی باشند. هر وقت به همدیگر لبخند میزنند. متاسفانه ما این رقم فرهنگ را در مملکت خود نداریم. ما همیشه با عصبانیت برخورد میکنیم و یکدیگر را نمیپذیریم. اینها همدیگر را میپذیرند؛ اما ما همیشه میخواهیم خود را از یکدیگر برتر بدانیم.
چه آرزویی داری؟
قبلا آرزویم این بود که به مسابقات المپیک راه پیدا کنم. حالا باید فرهنگ ورزش را در کشورمان به جریان بیندازیم. هرکس نه برای قهرمانی بلکه برای سلامتی باید ورزش کند. می خواهم خانمها را به ورزش سوق بدهم. وقتی بر میگردم، دوست دارم که یک آکادمی داشته باشم و زمینه ورزش را برای خانمها آماده بسازم.
مصاحبه کننده: نادیه فضل
بخش دری دویچهوله