1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

یادی از اکبر رادی: نمایشنامه‌نویسی در معبد کلمات

شهرام میریان۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

صحنه فرهنگهای جهان در شهر کلن آلمان شاهد حضور چند شخصیت سرشناس تئاتری در خارج بود که برای گرامیداشت خاطره‌ی اکبر رادی نمایشنامه‌نویس ایرانی گرد آمده بودند و ضمن نقل خاطراتی یاد این چهره برجسته را گرامی داشتند.

https://p.dw.com/p/GMYt
عکس: DW

اکبر رادی آفریننده‌ی نمایشنامه‌هایی مانند «مرگ در پاییز»، «آهسته با گل سرخ»، «باغ شبنمای ما» و «هاملت با سالاد فصل» در کنار نمایشنامه‌نویسی به تدریس در دانشگاهها هم سرگرم بود. این چهره‌ی سرشناس ادبیات نمایشی ایران اگرچه در سال ۱۳۷۳ یعنی در پنجاه و پنج سالگی بازنشسته شد، در گستره‌ی تخصصی خود اما همچنان به نمایشنامه‌نویسان جوان یاری می‌رساند. تماشای صحنه‌ی تئاتر اکبر رادی را کمتر راضی و خشنود می‌ساخت و همواره مردم را بیشتر به خواندن و مطالعه‌ی نمایشنامه فرامی‌خواند. در هر نشست و نمایشی می‌گفت که ماندگاری نمایشنامه‌های برجسته‌ی جهانی نه به خاطر اجرای آنها، بلکه بیشتر به خاطر ساخت و گیرایی درونمایه و پی‌رنگ آنها بوده است.

اکبر رادی نه سال پیش به دعوت جشنوار‌ه‌ی تئاتر ایرانی به شهر کلن آمد و در یک سخنرانی با اشاره به گرفتاری هنرمندان تئاتر و به ویژه اهل قلم‌ گفت که اگر یک جریان هنری از سلامت کامل برخوردار باشد، دیگر تبلیغ درباره‌ی آن بیهوده است:

«این اکثریت تماشاگران ما هستند که یک نوع تئاتر، فرضا نمایش موزیکال را به عنوان تماشاگر تغذیه می‌کنند. هر سال یکی از این کارها به صحنه می‌آید و بسیاری از طیف‌های تماشاگر را جذب می‌کند. یک زمانی میان کارگردانهای ما رقابت بود. فرض کنید برای خود من تجربه شده بود. ما همیشه بحث داشتیم که تماشاگر چه مقامی دارد. یک تماشاگر معقول به مراتب مهمتر است. اگر فرض کنید سالن پانزده ردیف داشت، دو ردیف هم خالی باشد، این بسیار طبیعی‌ست. کارهای جدی اغلب همین‌جورند. ولی من می‌دیدم که کارگردانی بسیار حساس است به مسئله‌ی گیشه، به این که حتا یک صندلی خالی نماند. در نتیجه بحث‌ها می‌رفت به این سمت که کدام صحنه ممکن است برای تماشاگر جذاب نباشد یا خسته‌کننده و یا گیج‌کننده باشد. یعنی ما بخشی از تماشاگر را از دست بدهیم که به تلویزیون عادت کرده است. اینها هست و من می‌دیدم تمام کارگردانها همین احساس را دارند و در مصاحبه‌های خودشان تاکید می‌کنند، می‌نازند به این که مثلا این قدر تماشاگر داشتیم. رقم می‌دهند یا چگونه سالن ما پر بود و ما ده روز اضافه‌ گرفتیم. یا چطور از یک هفته قبل مثلا رزرو داشتیم. این مسئله یک مقدار ناشی از حرکاتی‌ست که از طریق فرهنگسازیی که ما الان از طریق تلویزیون داریم، از طریق سینما داریم و این به تئاتر ما بسیار لطمه می‌زند. در واقع یک نوع پرنسیپ دارد ایجاد می‌کند برای تئاتر ما در رابطه با تعداد همین تماشاگران.»

اکبر رادی در ادامه‌ی همین سخنان خود در آلمان یادآور شد که استقبال از هر نمایشنامه‌ای به معنای باارزش بودن آن نیست و کارهای سرگرم‌کننده‌ی نمایشی به ضرر تئاتر جدی ایران است.

مراسم یادبود اکبر رادی در کلن

برای گرامی‌داشت یاد و خاطره‌ی اکبر رادی خالق نمایشنامه‌ی «لبخند باشکوه آقای گیل» صحنه‌ی فرهنگ‌های جهان در شهر کلن آلمان شاهد حضور چند شخصیت سرشناس تئاتری در خارج بود که ضمن نقل خاطراتی از این نمایشنامه‌نویس، ویژگی آثار رادی را هم مورد بررسی قرار دادند.

مجید فلاح‌زاده کارگردان تئاتر و مدیر جشنواره‌ی تئاتر ایرانی در آلمان یکی از سخنرانان این همایش بود که از شیفتگی اکبر رادی نسبت به صادق هدایت یاد کرد و گفت، این هنرمند از دست رفته نه سال پیش همین که پا به آلمان گذاشت ابراز علاقه‌ی فراوان کرد که هرچه زودتر از آرامگاه صادق هدایت در گورستان پلاشرز در پاریس دیدن کند:

«یکی از زیباترین خاطرات تلاش این هنرمند بزرگ برای رفتن به سر گور هدایت بود. نرسیده می‌گفت من باید بروم هدایت را زیارت بکنم، ببینم. وسایل را هم فراهم کردیم که به پاریس برود و واقعا هیچ کس نمی‌دانست وقتی او رفت سر گور، این دو نفر باهم چه گفتند. خاک پاک هدایت بر جان شفاف اکبر رادی! این‌ها باهم چه گفتند؟ ولی دو سه نکته خیلی مشخص است. یک این که هر دو برای انسان و بشریت پای فشردند و پرریختند و هر دو به ایران و ایرانی عشق ورزیدند.»

در شب گرامیداشت یاد و خاطره‌ی اکبر رادی محمود کویر نمایشنامه‌نویس ساکن لندن هم از ویژگی‌های نمایشنامه‌نویسی اکبر رادی گفت: «یکی از چیزهای خیلی مهمی که در کار رادی مورد توجه من بوده این است که چه در کارهای تاریخی‌اش و چه در کارهای معاصرش ما قهرمانهای او را میان خودمان در این گوشه و کنار می‌بینیم و حتا زبانش گویی همین امروز و در همین گوشه ‌و کنار همین خیابان دارد اتفاق می‌افتد. برخوردش با کلمه به‌مثابه نیمی از کار تئاتر مثل یک زائر است، مثل این که به زیارت این کلمات می‌رود و واقعا نمایشنامه‌هایش معبدی از کلمات است.»

منوچهر رادین، بازیگر و کارگردان تئاتر که بیش از بیست سال است در آلمان زندگی می‌کند از اکبر رادی چنین تصویری ارائه داد: «رادی، در جایگاه متفکر یا نویسنده‌ی تئاتر فردی بی‌نهایت بدبین بود. یعنی خالق نوعی سردرگمی که انواع پرسوناژها و شخصیت‌های او، بیشتر اوقات راه به‌جایی نمی‌برند.»

رکن‌الدین خسروی کارگردان سرشناس تئاتر که اینک ساکن لندن است، ضمن نقل خاطراتی از اکبر رادی همراه با بهرخ بابایی بازیگر و کارگردان تئاتر بخشی از نمایشنامه‌ی «از پشت شیشه‌ها» کاری از اکبر رادی را اجرا کرد. در مراسم گرامیداشت اکبر رادی در شهر کلن مصطفی شفافی نویسنده، جلال سرفراز روزنامه‌نگار و عطا گیلانی نمایشنامه‌نویس هم درباره‌ی آثار رادی و شخصیت هنری او سخن گفتند.