۶۰ سال نشر خبرهای جنجالی
۱۳۹۱ تیر ۱۰, شنبهعنوانهای اول "بیلد تسایتونگ"، اغلب جنجالبرانگیزند: هنگامی که اسقف آلمانی، یوزف راتسینگر، در سال ۲۰۰۵ به عنوان رهبر کاتولیکهای جهان برگزیده شد، این روزنامه تیتر زد: «ما رهبر کاتولیکهای جهانیم!» عنوانی که از آن تفرعن و تکبر میبارید، ولی به ترمیم هویت آلمانیها که نمیتوان گفت محبوب عالماند، کمک کرد. کسانی که در تحریریهی "بیلد تسایتونگ" کار میکنند، باید به هنر پیوند زدن این دو عامل مسلط باشند: فخرفروشی و ترمیم هویت.
سردبیر این روزنامه، کای دیکمن، در این رابطه میگوید: «عنوانهای اصلی "بیلد" وقتی خوبند که منحصر به فرد باشند، محرک باشند، به احساسات خواننده جواب بدهند، فرقی نمیکند؛ حتی احساسات غمانگیز بهمناسبت حوادث ناگوار.» تیتر اول این روزنامه پس از ۱۱ سپتامبر این بود: «ای خدای بزرگ، به ما کمک کن!»
الگوی روزنامههای زرد انگلیس
نخستین شمارهی "بیلد" که در ۲۴ ژوئن سال ۱۹۵۲ منتشر شد، چهار صفحه بیشتر نداشت. ناشر این روزنامه، آکسل اشپرینگر، روزنامههای زرد انگلیسی را الگوی نشریهی خود قرار داده بود: عکسهای زیاد، متن کم و موضوعهای عامهپسند. تیراژ این روزنامه، یک سال بعد به ۵۰۰ هزار نسخه رسید.
در این دوره موضوعهای سیاسی، هنوز در "بیلد" مطرح نمیشد. این خطمشی با بنای دیوار برلین یک شبه تغییر کرد: «غرب کاری نمیکند»، عنوانی بود که روی عکس بزرگی از کیلومترها سیم خاردار پس از آغاز بنای دیوار به چاپ رسید. از آن زمان تا کنون، "بیلد" به موضوعهای سیاسی هم میپردازد و آکسل اشپرینگر از طریق روزنامهاش، نظرات و دیدگاههای سیاسی خود را به میان جامعه میبرد.
اشپرینگر از ابتدای بنای دیوار، شعار وحدت آلمان را مطرح میکرد و آن را در مطالب مختلف و به گونههای گوناگون یادآور میشد. هر چند این خواست با مفاد موافقتنامهی صدراعظم پس از جنگ جهانی دوم آلمان، کنراد آدنائر، و نیروهای متفقین در تضاد بود. این موافقتنامه تمامیت ارضی آلمان شرقی را به رسمیت میشناخت و آن را تضمین میکرد.
نقش منفی "بیلد" در جنبش دانشجویی
در سالهای دههی ۱۹۶۰، "بیلد تسایتونگ" تنها به انتشار خبر رویدادهای تاریخی جنبش دانشجویی بسنده نکرد، موضع مخالف خود با این جنبش نیز نشان داد که سرانجام به تحریک افکار عمومی انجامید: پس از آن که یکی از رهبران این جنبش، رودی دوچکه، با شلیک گلولهای زخمی شد، هزاران تظاهرکننده با در دست داشتن شمارهای از این روزنامهبه خیابانها ریختند و فریاد زدند: «بیلد هم شلیک کرده».
در پی این تظاهرات، دفتر تحریریهی روزنامه در مونیخ مورد حمله قرار گرفت و چاپخانهی آن در هامبورگ به اشغال درآمد و "بیلد" ناگهان یک میلیون خواننده را از دست داد. از آن زمان پرداختن به موضوعهای سیاسی به حاشیه رانده شده و انتشار خبرهای جنجالبرانگیز، خطوط اصلی خط مشی این روزنامه را رقم میزند.
عامل خودکشی
انتشار این خبرهای جنجالی در آغاز دههی هفتاد، خود جنجالبرانگیز شد: گونتر والراف، روزنامهنگار معروف آلمانی در سال ۱۹۷۲ پرده از روشهای غیرانسانی خبرنگاران این روزنامه برای دستیابی به اخبار دست اول برداشت. او که مدتی با نام و هویت مستعار در تحریریه این روزنامه کار کرده بود، مدعی شد که همکارانش در تحریریه با افشای رازهای خانوادگی و انتشار اطلاعات نادرست دربارهی افراد عادی، باعث خودکشی آنان شدهاند. او "نامههای بدرود" این افراد را که در آنها "بیلد تسایتونگ" به عنوان عامل اصلی اتخاذ این تصمیم معرفی شده، در اختیار رسانهها گذاشت.
نقش "بیلد" در عرصهی سیاست
اغلب سیاستمداران آلمان، از خوانندگان باوفای این روزنامه هستند. فریدهلم اوست، سخنگوی صدراعظم پیشین این کشور، هلموت کهل، در سالهای دههی ۱۹۸۰ میگفت، روزش را با خواندن "بیلد" آغاز میکند: «برای این که از وضعیت واقعی ملت خبر میدهد.»
سفارتها و کنسولگریهای کشورهای خارجی هم، بهطور مرتب مطالب این روزنامه را ارزیابی میکنند. به گفتهی راب الیس، سفیر بریتانیای کبیر در آلمان، هر روز موضوعها و مواضع "بیلد" به اطلاع مقامات و سیاستمداران لندن میرسد.
این روزنامه در جهتدادن به افکار عمومی آلمانیها نیز نقش تعیینکنندهای بازی میکند. گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان، در مصاحبهای گفت برای پشتیبانی از سیاستهایش تنها به دو رسانه نیاز دارد: "بیلد" و تلویزیون. روزنامهی مستقل تاگس تسایتونگ، چاپ برلین که موضعی انتقادی نسبت به سیاستهای این نشریهی بانفوذ دارد، یک بار نوشت: «همهی نمایندگان مجلس، بردهی بیلد هستند.»
برای گئورگ اشترایتر، معاون سخنگوی صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، این روزنامهی عامهپسند، قادر به اعمال قدرت مستقیم نیست، ولی «میتواند موضوعهای بحث را تعیین کند.» این معاون که خود پیشتر در تحریریهی "بیلد" کار میکرده، میگوید، برخی از سیاستمداران، وقتی این روزنامه موضوعهای حساس را که به آنها مربوط میشود، مطرح نمیکند، «بسیار خوشحال میشوند.»
"بیلد تسایتونگ" حتی سیاستمداران بزرگ را هم به زانو در میآورد. کریستیان وولف، رئیس جمهور پیشین آلمان، نمونهی بارز اعمال این سیاست است. روزی که این روزنامه، خبر تلفن تهدیدآمیز وولف به سردبیر خود، کای دیکمن را منتشر کرد، دورهی ریاست جمهوریاش به پایان رسید. وولف در تماسی با دیکمن، او را تهدید کرده و خواسته بود از انتشار خبر مربوط وام مسکن او خودداری کند.
رئیس جمهور آلمان و همسرش متهم شدند که از رئیس یک شرکت موفق، مبلغ ۵۰۰ هزار یورو با بهرهی کم برای خرید خانهی خود دریافت کردهاند.
گریگور گیزی، یکی از رهبران حزب چپها و نمایندهی این حزب در پارلمان آلمان، که اغلب با دیدی انتقادی به مواضع "بیلد" روبرو میشود، در این رابطه میگوید: «بزرگ کردن نقش بیلد آب به آسیاب کسانی میریزد که ادعا میکنند سیاستمداران با پشتیبانی "بیلد" میتوانند خوب حکومت کنند، ولی بدون حمایت آن قادر به این کار نیستند.»
عقاید و نظرات دربارهِ این روزنامه، زیاد و بسیار متفاوت است. قدر مسلم اینست که هر روز بیش از ۱۲ میلیون آلمانی این روزنامه را میخوانند. این امر نشاندهندهی جایگاه ویژهی آن در میان مردم این کشور است. به عبارت دیگر، میتوان با روشها و سیاستهای این روزنامه موافق نبود، ولی نمیتوان این واقعیت را انکار کرد.