۷۰ سالگی دیوید لینچ، سینمایی از جنس جهان نامفهوم ما
دیوید لینچ، یکی از بهترین سینماگران جهان با آثار خود دنیایی ویژه خلق میکند که از مرزهای واقعیت فراتر میرود. فیلمهای این سینماگر آمریکایی سرشار از نیرو و شور جوانی است و به سختی میتوان باور کرد که او ۷۰ ساله میشود.
دیوید لینچ، اگر چه یکی از بهترین سینماگران جهان محسوب میشود، اما در آفرینش هنری هیچ مرزی نمیشناسد. این هنرمند نوجو که روز ۲۰ ژانویه ۲۰۱۶ تولد هفتاد سالگیاش را جشن میگیرد، برای هر عرصهای از هنر مدرن حرفی برای گفتن دارد.
دیوید لینچ ۲۰ ژانویه ۱۹۴۶ در مونتانا دنیا آمد، اما کودکی او در سفرها و مهاجرتهای پیاپی سپری شد. پدرش در حوزه زیستشناسی پژوهش میکرد و خانواده را با خود به ایالتهای گوناگون آمریکا برد. از کودکی به همه زمینههای هنری علاقهمند بود، به ویژه نقاشی و عکاسی او را جذب میکرد. پس از پایان دبیرستان در ویرجینیا در دورههای گوناگون آموزش هنر شرکت کرد.
گذار لینچ به هنر سینما به طور طبیعی و در امتداد علاقه او به نقاشی، مجسمهسازی و عکاسی تبلور یافت. در دهه ۱۹۶۰ چند فیلم کوتاه کارگردانی کرد که بیشتر به عکاسی و نقاشی متحرک با بهرهبرداری خلاقانه از موسیقی تکیه دارند. این فیلمهای آوانگارد او را به عنوان هنرمندی خلاق و نوجو به شهرت رساندند.
لینچ در سال ۱۹۷۷ اولین فیلم سینمایی خود را به نام "کله پاککن" کارگردانی کرد؛ فیلمی که یک داستان جنایی را با عناصر رؤیاگون و سورئال روایت میکند. فیلم برای تماشاگران عادی اثری غریب و نامفهوم بود، اما منتقدان با آن با هنرمندی نوجو آشنا شدند که نه برای دنبالهروی، بلکه در جستجوی زبان و جهانی تازه به سینما آمده بود. نمایی از فیلم "کلهپاک کن".
فیلم بعدی دیوید لینچ به نام "آدم فیلنما" که در سال ۱۹۸۰ به روی پرده رفت، گامی فراتر در دنیای غریب و رمزآلود دیوید لینچ بود که خصیصه اصلی سبک هنری او شناخته شد.
تبلور کامل این سبک را در فیلم "مخمل آبی" محصول سال ۱۹۸۶ میتوان دید که هم تماشاگران عادی و هم منتقدان سینمایی را به تحسین وا داشت. در این فیلم از جمله ایزابلا روسلینی، بازیگر معروف ایتالیایی نقشآفرینی کرده است.
یکی از ساختههای دیود لینج در دهه ۸۰ میلادی "تلماسه" است؛ اقباسی ادبی از رمانی به همین نام از فرانک هربرت. اگرچه این فیلم امروزه از دید برخیها اثری کلاسیک محسوب میشود، اما در آن زمان با نقدهای خوبی روبرو نشد. "تلماسه" که با بودجهای ۴۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، از لحاظ مالی نیز شکست خورد و تنها ۳۰ میلیون دلار فروش داشت. تصویر: استینگ (راست)، خواننده و بازیگر بریتانیایی در نمایی از این فیلم.
فیلم بعدی دیوید لینچ به نام "از ته دل وحشی" (۱۹۹۰) با نمایش خشونتی افراطی انتقادهای فراوانی به دنبال داشت. پیام فیلم که از نهاد ناشناخته و پرابهام آدمی سخن میگفت، در صحنههای بغرنج و شلوغ گم شده بود. با وجود این کاستی، فیلم جایزه نخل طلایی، جایزه بزرگ جشنواره کن را برنده شد. نمایی از فیلم "از ته دل وحشی".
یکی از آثار موفق دیوید لینچ مچموعه تلویزیونی "توئین پیکس" است که در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ پخش شد. این مجموعه که در ژانر آثار جنایی و خیالی ساخته شده، موفقیت زیادی به دست آورد و در فهرست نشریه تایم از ۱۰۰ مجموعه تلویزیونی برتر تاریخ قرار دارد. نمایی از "توئین پکیس" که توانست سه جایزه گلدن گلوب و دو جایزه امی را از آن خود کند.
فیلمهای بعدی او "بزرگراه گمشده" (۱۹۹۷) و "جاده مالهالند" (۲۰۰۱) هستند که وجوهی از حال و هوای فلسفی روزگار را ترسیم میکنند و منتقدان آنها را آثاری "پسامدرن" ارزیابی کردهاند. لینچ در پوشش یا قالب روایتی جنایی و آکنده از اضطراب و تعلیق، فضایی خیالی خلق میکند که در آن افکار و تصاویر غیرقطعی و ناروشن جولان میدهند. نمایی از فیلم "بزرگراه گمشده".
لینچ در طول چندین دهه فعالیتش جوایز زیادی به دست آورد و ۴ بار نیز نامزد دریافت جایزه اسکار بود. او در سال ۲۰۰۶ شیر افتخاری جشنواره فیلم ونیز به پاس یک عمر فعالیت هنری و دستاورهای سینمایی را دریافت کرد.
دیوید لینچ در سال ۱۹۹۹ فیلم "داستان استریت" را ارائه کرده که به فارسی نیز دوبله شده است. این فیلم داست سفر واقعی مزرعهداری به نام الوین استریت را در گسترهی ویسکانسین و آیووا با ماشین چمنزنی روایت میکند. نمایی از فیلم "داستان استریت".
دیوید لینچ تنها به سینما تعلق ندارد و برای خلاقیت و آفرینش هیچ مرزی نمیشناسد. این هنرمند نوجو در هفتاد سالگی نیز برای هر عرصهای از هنر مدرن حرفی برای گفتن دارد: از عکاسی و نقاشی تا معماری و موسیقی.