۸۰ سال پس از معاهده استالین-هیتلر اروپای شرقی هنوز نگران است
۱۳۹۸ شهریور ۱, جمعهآدولف هیتلر و ژوزف استالین از نظر ایدئولوژی دشمن یکدیگر بودند اما محاسبه پرنیرنگ هر دو طرف برای امضای معاهده استالین-هیتلر درست از آب درآمد.
هیتلر با این معاهده حمله برنامهریزی شده خود به لهستان را با اطمینان از عدم مداخله اتحاد جماهیر شوروی تضمین کرد و با یک پیشبینی حساب شده، مانع از بروز جنگ در دو جبهه- علیه فرانسه و بریتانیا که متحد لهستان بودند و اتحاد جماهیر شوروی شد.
او همزمان یک توافق تجاری برای دریافت ذخایر معدنی در ازاء تحویل ماشینآلات آلمانی با استالین امضا کرد تا در صورت تحریم دریایی از سوی بریتانیا -مانند جنگ جهانی اول- ارتش آلمان شکست نخورد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
استالین در مقابل، بر این باور بود که آلمان نازی با حمله به لهستان وارد جنگ طولانی با قدرتهای جهانی خواهد شد. او میدانست که در درازمدت، جنگ با آلمان برای اتحاد جماهیر شوروی گریزناپذیر خواهد بود و تصمیم داشت تا آن روز ارتش خود را آماده نبرد کند.
در متن رسمی معاهده استالین-هیتلر اشارهای به تقسیم شرق اروپا نشده بود. اما در پروتکل محرمانهای که ضمیمه این معاهده بود، آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی متعهد شده بودند که در صورت "تحولات سیاسی ارضی" وارد "حوزههای مورد علاقه" یکدیگر نشوند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در این ضمیمه استونی، لتونی، شرق لهستان و بساربیای رومانی به عنوان "حوزههای مورد علاقه" اتحاد جماهیر شوروی و غرب لهستان حوزه مورد علاقه آلمان تعریف شده بود.
چند روز پس از امضای این معاهده، در اول سپتامبر سال ۱۹۳۹ در حالیکه ارتشهای آلمان و اتحاد جهاهیر شوروی، سازمانهای اطلاعاتی و اداری دو کشور همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتند، آلمان به لهستان حمله کرد.
دو هفته بعد ارتش اتحاد جماهیر شوروی شرق لهستان و پس از آن سایر "حوزههای مورد علاقه" خود را تصرف کرد.
اشغال شرق اروپا آن هم در مدت دو هفته، آغاز جنگ جهانی دوم بود. در گام نخست لهستان یکبار دیگر از نقشه سیاسی جهان حذف شد و کشورهایی که پس از جنگ جهانی اول اعلام استقلال کرده بودند بخشی از خاک اتحاد جماهیر شوروی شدند.
بساربیای رومانی بخشی از اوکراین در اتحاد جماهیر شوروی شد و به گفته کوسمین پوپ، استاد تاریخ در رومانی، رومانی به دامان آلمان نازی رانده شد.
معاهده استالین-هیتلر برای آنهایی که در دو سوی مرزبندی این معاهده زندگی میکردند، آغاز رنجی بیپایان بود. ارتش آلمان نازی اجرای ایدئولوژی نژادپرستانه هیتلر در مناطق تحت اشغال خود را شروع کرد و میلیونها نفر را که به عقیده نازیها از نژاد برتر نبودند، به قتل رساند.
اتحاد جهاهیر شوروی میلیونها نفر را از خانههایشان راند و شمار بسیاری را به اردوگاههای کار اجباری فرستاد.
معاهده استالین-هیتلر تنها دو سال دوام آورد. تابستان سال ۱۹۴۱ زمانی که هیتلر نیمی از اروپا را اشغال کرده بود، به فکر حمله به متحد خود افتاد. محاسبه او اما اینبار اشتباه از آب درآمد و زمستان آن سال، ورق برای ارتش آلمان نازی برگشت.
با وجود شکست آلمان، فقر، بیچارگی و آوارگی مردمی که در حوزههای مورد علاقه دو دیکتاتور زندگی میکردند، به پایان نرسید.
اتحاد جماهیر شوروی که در شمار کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم بود، از حوزههای تصرف شده عقبنشینی نکرد و این کشورها تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۹۰ بخشی از خاک اتحاد جماهیر شوروی باقی ماندند.
کشورهای شرق اروپا به ویژه لهستان هنوز این معاهده را فراموش نکردهاند. این معاهده در تاریخ لهستان "تقسیم چهارم" خوانده میشود.
لهستان یکبار پیش از آن، در قرن ۱۸ میلادی میان روسیه ، پروس و اتریش تقسیم و بیش از یک قرن، از نقشه جهان ناپدید شده بود. سال ۲۰۰۶ میلادی وزیرخارجه لهستان حتی توافق روسیه و آلمان بر سر ساخت خط لوله گاز نورداستریم را با معاهده هیتلر-استالین مقایسه کرد و واکنشهای بسیاری را برانگیخت.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه که ده سال پیش در پیامی به مناسبت هفتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی خطاب به لهستان، معاهده استالین-هیتلر را "غیراخلاقی" خوانده بود، چند ماه پس از الحاق کریمه به روسیه از این معاهده دفاع کرد و گفت این معاهده از نظر او در آن زمان ضروری بوده است.
نتیجه یک نظرسنجی در روسیه حاکی از آن است که مردم این کشور حتی حالا نظر مثبتی نسبت به استالین دارند.
لهستان و کشورهای بالتیک هنوز نگران هستند که قربانی رقابت میان آلمان و روسیه شوند. این بار بحث بر سر انرژی است. ساخت خط لوله مستقیم گاز طبیعی روسیه به آلمان از مسیر دریای بالتیک بدون در نظر گرفتن منافع کشورهایی که در مسیر انتقال انرژی قرار دارند، آنها را به شدت نگران کرده است. لهستان حتی به ایالات متحده آمریکا نزدیک شده چون گمان میکند که توسط همسایگانش جدی گرفته نمیشود.
گانزمولر یکی از پژوهشگران آلمانی تاریخ معتقد است نمیتوان ین دو موضوع را از نظر تاریخی با هم مقایسه کرد. او معتقد است لهستان و کشورهای بالتیک به آلمان بسیار نزدیکتر از روسیه هستند. گانزمولر میگوید: «این همان چیزی است که اتحادیه اروپا و ناتو خواستار آن هستند. اما سیاست خارجی آلمان گاه منافع و ترسدیگر کشورها را در نظر نمیگیرد و باعث تحریک آنها می شود.»
این مورخ به دولت فدرال آلمان توصیه می کند که این ترسهای تاریخی را جدی بگیرد.
نویسنده: کریستوف هازلباخ/ دویچهوله