دیدگاه کهنه سربازان در چهل سالگی تهاجم قشون سرخ به افغانستان
۱۳۹۸ دی ۶, جمعهشاه سلیمان، عضو سابق گروههای مجاهدین در خانهاش در منطقه کوهستانی شمال کابل چشمهای آسیب دیده را میبندد، چای سبز خود را مینوشد و به جنگ پرتلفات افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی پیشین که چهار دهه پیش شروع شده بود، فکر میکند.
این پدر ۶۲ ساله که در سال ۱۹۸۵ در جریان این جنگ با ماین برخورد کرده و در نتیجه آن بینایی یک چشماش را از دست داد و یک پایش مصدوم گردید، میگوید: «وقتی ما علیه شوروی میجنگیدیم، انتظار یک آینده خوبی را داشتیم... متاسفانه شرایط بدتر شد.»
مطالب ما را از طریق تلگرام به دست بیاورید!
امروز، ۲۷ دسمبر، سالروز تجاوز شوروی سابق به افغانستان است که آغازگر یک دهه جنگ چریکی بود که در نتیجه آن تا دو میلیون افغان کشته شده و میلیونها تن دیگر خانه و کاشانه خود را ترک کرده و آواره شدند. در این جنگ همچنین ۱۴ هزار سرباز شوروی سابق نیز کشته شدند.
سلیمان که در آن زمان یک فرقه ۱۲ نفری را در پنجشیر علیه نیروهای شوروی رهبری میکرد، آن روزها را به یاد میآورد و میگوید: «[این تهاجم] برای افغانها و افغانستان تنها مصیبت آورد.»
در دهههای بعد از این جنگ که در سال ۱۹۸۹ پایان یافت، افغانهایی مثل سلیمان و سربازان پیشین شوروی از مشکلات و زخمهای روانی این جنگ خونین رنج میبرند؛ جنگی که پیامد و اهداف آن هنوز هم مورد مناقشه است.
هرچند این جنگ با پیروزی مجاهدین خاتمه یافت، اما آنچه بعد از آن در افغانستان اتفاق افتاد، این کشور را عمیقاَ به مصیبت و جنگ داخلی فرو برد که به باور برخی منجر به ظهور گروه طالبان و سرانجام منازعه امروزی شد که هر روزه قربانی میگیرد.
بیشتر بخوانید: سالروز خروج؛ سربازی که هرگز به خانه برنگشت
سربازان شوروی سابق در روسیه هنوز هم تلاش میکنند به جنگی معنی ببخشند که در آن زمان عامه مردم آن را نکوهش میکردند و ناظران آن را شتابدهنده فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میخوانند.
الیاس داوودی، یک مقام استخباراتی پیشین شوروی سابق که در انفجار ماین در ولایت هرات در سال ۱۹۸۶ یک پای خود را از دست داد، میگوید: «ما از مرزهای جنوبی مان دفاع میکردیم و من هنوز هم فکر میکنم که حضور ما در افغانستان حیاتی بود.»
او میافزاید: «یک کشور بزرگی مثل کشور ما باید بر آنچه در مناطق همجوار میگذرد کنترول داشته باشد.»
سربازان شوروی بعد از آن به صورت منظم به افغانستان رسیدند که به تاریخ ۲۴ دسمبر سال ۱۹۷۹ مسکو فرمانی را برای حمایت از رژیم طرفدار شوروی در کابل صادر کرد تا شورش ملی اسلامی را که علیه کمونیستها و اصلاحات شان مبارزه میکردند، عقب بزنند.
سرانجام بیش از ۶۰۰ هزار سرباز شوروی سابق در افغانستان در گردش بودند و سهم خود را در منازعه نیابتی مرتبط با جنگ سرد انجام میدادند، جنگی که در آن ایالات متحده امریکا گروههای مجاهدین به شمول اسامه بن لادن را تمویل و تجهیز میکرد.
سلیمان میگوید: «جهاد علیه نیروهای شوروی وظیفه دینی من بود، چونکه کشور ما مورد تجاوز آنها قرار گرفته بود و آنها کمونیسم و کفر را در وطن ما ترویج میکردند.»
کهنه سربازان روسی تلاش میکنند این جنگ را به عنوان یک اقدام ضروری برای مبارزه با اسلامگرایی رو به افزایش در افغانستان و جمهوریهای شوروی سابق توجیه کنند.
ولادیمیر ویچفتسف، مرد ۵۸ سالهای که به عنوان افسر کشف شوروی ۱۶ ماه در افغانستان فعالیت کرده بود، میگوید تصمیم سال ۱۹۷۹ برای اعزام سربازان شوروی سابق به افغانستان نه تنها برای بلوک کمونیستی آن زمان بلکه از نظر شخصی او نیز «درست» بود.
او که در سال ۱۹۸۷ در انفجاری در ولایت خوست افغانستان نابینا شد، در توجیه این سخن خود میگوید: «جنگ بهترین مکتب زندگی است؛ جایی که شما میآموزید سریع فکر کنید و بهترین راه حل را پیدا کنید.»
جنگ افغانستان در زماناش از سوی مردم عام اتحاد جماهیر شوروی سابق مورد نکوهش قرار داشت و در سال ۱۹۸۹ در پالیسی «شفافیت» در اوج رهبری میخائیل گورباچف، به صورت رسمی محکوم گردید.
اما کمیته دفاعی پارلمان روسیه زیر فشار کهنه سربازان به عنوان بخشی از ارزیابی مجدد میراث جنگ افغانستان از یک مسوده حمایت کرده است مبنی بر این که سربازان شوروی سابق به مقامهای افغانستان در مبارزه «علیه گروههای افراطی و تروریست» حمایت کردند و تهدیدهای فزاینده علیه اتحاد جماهیر شوروی را مهار ساختند.
وقتی قشون سرخ به کابل رسیدند، صدیق رسولزی یک نوجوان بود و نمیدانست که چه اتفاق میافتد. او که در سال ۱۹۸۵ به اردوی تحت حمایت شوروی سابق پیوست و سه سال در آن خدمت کرد، میگوید: «من نمیفهمیدم که جنگ است. والدینم از چیزهایی که در فلسطین اتفاق افتاده بود برایم قصه کرده بودند و من هرگز فکر نمیکردم که چنین چیزی برای ما اتفاق بیافتد و ۴۰ سال دوام کند.»
او به یاد میآورد که شوروی با ساختن ساختمانهای آپارتمانی دارای مرکزگرمی، سرک و حتی بسهای برقی تغییراتی در کابل ایجاد کرده بود.
او میگوید: «من کمونیستها را خوش داشتم. آنها تحصیلکرده بودند، نه مثل مجاهدین.»
نشانههای جنگ شوروی سابق در افغانستان هنوز هم به چشم میخورند. لاشههای تانکها و هلیکوپترهای ویران شده در بخشهایی از افغانستان باقی مانده اند و در شهرهایی مثل کابل و مزار شریف ساختمانهای ساخته شده توسط شوروی سابق از دور نمایان اند.
بعد از این که قشون سرخ در فبروری ۱۹۸۹ افغانستان را ترک کردند، حکومت کمونیستی زیاد تاب نیاورد و بعد از آن جنگ داخلی شروع شد. در اواسط دهه ۱۹۹۰ طالبان که ریشه در جنشهای مجاهدین داشتند، به قدرت رسیدند.
رسولزی سرانجام در سال ۲۰۱۵ وقتی که حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان کاهش یافت، کشورش را ترک کرد و به هندوستان رفت. او نگران است که در صورت خروج نیروهای امریکایی در نتیجه یک توافق با طالبان، افغانستان وارد یک جنگ داخلی دیگر شود.
او که حالا یک مغازه کوچک در دهلی جدید دارد، به مشکل میتواند مصارفاش را تامین کند. او میگوید: «در افغانستان همه چیز داشتم. حالا هیچ چیزی نداریم، جز امنیت.»
af/si (AFP)