نارضایتی مردم از خدمات صحی دولتی در افغانستان
۱۳۹۳ شهریور ۲۶, چهارشنبهخانم محمدی تجاربش را از شفاخانه دولتی مزار شریف چنین به خاطر می آورد: «داکترها به من گفتند که هنوز کاملاً توسع نکرده ام (آماده ولادت نشده ام)، باید در دهلیز انتظار بکشم. من باید با چند تن دیگر روی زمین مینشستم، زیرا چوکی ای در آنجا نبود».
او می افزاید: «سرانجام مرا به اتاقی بردند که سه زن دیگر در حالی که پاهای شان در انتظار وضع حمل باز بود، نیز آن جا بردند. این در حالی بود که رفت و آمد در اتاق جریان داشت. یک ساعت وقت گرفت تا که بدون بیحس ساختن، وضع حمل کنم. یک دانه قطیفه هم وجود نداشت تا طفل نوزادم را پاک کنم».
نسرین محمدی به توضیح تجربه اش در شفاخانه دولتی مزار شریف ادامه میدهد: «داکتران فوراً پس از وضع حمل به من گفتند که اتاق را ترک کنم، زیرا زنان دیگر در دهلیز صف بسته اند».
بعد از ترک شفاخانه مصیبتهای نسرین پایان نیافت. داکتران به وی گفته بودند که برای ده روز پس از ولادت جانش را نشوید، در نتیجه کوکهای زخمش چرک کردند. خودش میگوید: «برای ولادت سه طفل دیگرم، من بین 600 تا 800 دالر پول پرداخته بودم، این پول خوب سرمایه گذاری شده بود».
برای کشوری که درآمد روزانه افرادش پایین تر از سه دالر است و 75 درصد جمعیتش در روستاها زندگی میکنند و دسترسی آسانی به تسهیلات صحی ندارند، این پول بهای گزافی است.
بسیاری از زنان چاره دیگری ندارند جز این که روی تسهیلات صحی دولتی اتکا کنند و نتیجه چنین تعهد افغانستان به صحت مادر این میشود که در هر 100 هزار ولادت، 460 مادر بمیرند و به این ترتیب این کشور از نگاه مرگ و میر مادران در سطح جهان سوای قسمت سفلی صحرای افریقا، مقام چهارم را داشته باشد.
با این حال، چنین رقمی به گفته ملل متحد، بیانگر پایین آمدن قابل ملاحظه مرگ و میر مادران از نقطه اوجآن می باشد، زیرا در سال 2002 در هر 100 هزار ولادت 1600 نفر جان میدادند. تنها در سال 2013 میلادی 4200 زن افغان جانهای شان را به هنگام ولادت از دست دادند.
دلایل این امر قسماً فقدان مراقبتهای اختصاصی طبی در جریان حاملگی و ولادت برای بخش اعظم زنان افغانستان میباشد. شمار اندکی که در مناطق شهری زندگی میکنند، به مراکز صحی دسترسی دارند. فقدان امنیت در کنار نبود راههای مناسب موجب میشوند که بسیاری زنان در خانه ولادت کنند.
این وضعیت برای 6.5 میلیون زن حامله در سراسر افغانستان نشانه خوبی نیست، زیرا این کشور صرف 3500 قابله دارد. این مطلب در آخرین گزارش ملل متحد در مورد قابلهها گزارش داده شده است.
براساس این آمار، مجموع قابلهها در افغانستان صرف برای 23 درصد زنان کفایت می کند. اوضاع رو به خرابی است. زیرا در این گزارش ملل متحد گفته میشود که خدمات قابلگی در این کشور در سال 2030 سالانه برای 1.6 میلیون زن حامله پاسخ داده میتواند و از این جمله نیز 75 درصد آن در مناطق شهری می باشند.
حتا زنانی که از بهترین تسهیلات در شهرها برخوردار اند، مثلاً در شهر کابل که به شفاخانه ولادی ملالی دسترسی دارند، سلامت و آرامی شان تضمین شده نمیباشد. به طور مثال خانم سلطانی که مادر چهار کودک است، از تجارباش در این شفاخانه ناراضی است.
او رُک و راست میگوید: « چهار طفلم را توسط عملیات (سزارین) به دنیا آورده ام، اما داکترانم مجرب نبودند... بسیاری آنها سه سال مکتب طبی را خوانده بودند». او می افزاید: «هرگاه ما به چنین خدماتی بین یک تا ده نمره بدهیم، شفاخانه ولادی ملالی صرف نمره چهار میبرد».
دیدگاه سلطانی شاید مربوط به تجربه خاص خودش باشد، اما چنین چیزی در گزارشها و تحقیقات مختلف از سیستم صحی افغانستان بازتاب یافته است. در گزارش سال 2013 داکتران بدون مرز در مورد افغانستان گفته میشود که به علت نبود کارمندان مجرب زن در بخش صحی، افغانستان «یکی از خطرناکترین جاها برای زنان حامله و یا اطفال نوزداد میباشند».
در گزارش این سازمان که چهار شفاخانه در سرتاسر افغانستان دارد، آمده است: «بسیاری افغانها از عهده پرداخت هزینه کلینکهای شخصی برآمده نمیتوانند و بسیاری شفاخانههای دولتی با کمبود پرسونل و موانع بیش از حد همراه میباشند».
این گزارش ادامه میدهد: «بسیاری مراکز صحی روستایی کار نمیکنند، زیرا پرسونل صحی تحصیل یافته به علت ناامنی آنجا را ترک گفته اند. تهیه دوا و سامان آلات برای این مراکز یا غیرمنظم است و یا وجود ندارد».
در گزارش ملل متحد گفته میشود که این یک تحلیل هشدار دهنده برای کشوری است که نیاز دارد سیستم صحی اش باید «دست کم 117.8 میلیون ویزیتهای پیش از ولادت، 20.3 میلیون ولادت و 81.3 میلیون ویزیت بعد از ولادت را بین 2012 تا 2030 پوشش داده بتواند».
دواهای ضد حاملگی هنوز بسیار کم مصرف میشوند و نزدیک به 22 درصد زنانی را در بر میگیرد که در سن باروری میباشند. هنوز هم در افغانستان خانوادههای بزرگ مرسوم است.
به طور اوسط زنان شش طفل به دنیا میآورند که در عقب آن انگیزههای فرهنگی قرار دارد، چون میخواهند دست کم یک فرزند پسر به دنیا آید که در سنین پیری از والدین خود دستگیری کند.
فقدان معلومات در مورد سقف ولادتها موجب میشود که مادران وقت کافی برای بهبود میان دو ولادت نداشته باشند. این امر یک سلسله مشکلات صحی را برای مادران به وجود میآورد که یکی از آنها فقدان شیر برای طفل نوزداد است.
یافتههای یک تحقیق که در سال 2013 توسط وزارت صحت عامه افغانستان صورت گرفت، حاکی از آن است که صرف 58 درصد اطفال پایین تر از شش ماه تنها شیر مادر میخورند.
با اینهم نسبت به ده سال پیش بهبودی هرچند اندک به نظر میرسد، اما برای صحت طفل و مادر امیدوار کننده است. در همین تحقیق حکومت مشخص شده است که «نقص نشو و نما در اطفال به 20 درصد پایین آمده است. این نقص نشو و نما در سال 2004 میلادی 60.5 درصد و در سال 2013 میلادی 40.9 درصد بوده است».
داکتر نیلوفر سلطانی که در شفاخانه ولادی ملالی کار میکند به خبرنگار "آی پی اس" گفته است که در ده سال اخیر کمکهای طبی در افغانستان به طور «قابل ملاحظه»ای بهبود یافته است.
داکتر سلطانی که متخصص نسایی است، می گوید: «مراکز صحی بیشتر وجود دارند که بهتر تجهیز شده اند. شمار داکتران با تجربه افزایش یافته است».
اما مهمترین تغییر به گفته او آن است که طرز دید زنان نسبت به خدمات طبی فرق کرده است. داکتر سلطانی می گوید: «قبلاً شمار کم زنان به شفاخانه میآمدند، اما امروز اکثر زنان خود شان به شفاخانه میآیند. آهسته آهسته آنها ترس شان را نسبت به داکتران از دست میدهند». داکتر نیلوفر سلطانی میافزاید که مراکز صحی از جمله نادر جاهایی میباشند که زنان بدون حضور مردان شان میتوانند احساس آرامش بکنند.